خوب است آدم مکرر برود و بیاید. خوب است آدم در محلهای غریب باشد. در ایستگاه راهآهن، از قطار پیاده میشوی با بار و…
اینجا ساکت و آرام است، اما سکوت نیست. یک وقتی در دهکدهای نزد دوستی بودم، میگفت «میبینی؟ اینجا هیچ سرو صدایی نیست،…
صبح روزی در شهرکی غریب، در محلهای غریبه. همه جا آرام و ساکت است. نه، انگار صداهایی میآید. صداهایی که قاطعانه بیان…
هنگام قدم زدن، وقتی از در خانهشان رد میشدم چیزی غریب در دلم میجوشید. همین قدر توانستم دربارهشان بدانم که درآن خانه.…