به عناوین عجیب و غریب آموزشگاه‌های بازیگری شک کنید!

عناوین عجیب و غریب کلاس‌های بازیگری برخی آموزشگاه‌ها، نیاز به تغییر سرفصل‌های آموزشی تئاتر در دانشگاه و کارگاه‌های آنلاین در دوران کرونا از بحث‌های مورد توجه این روزهای تعدادی از تئاتری‌هاست.

به عناوین عجیب و غریب آموزشگاه‌های بازیگری شک کنید!

در این روزهای کرونایی و تعطیلی سالن‌های تئاتر، فضای مجازی همچنان بستری برای کنار هم قرارگیری تئاتری‌هاست و اگرچه اجراهای آنلاین و تدارک اجرای نمایش به شیوه‌های مختلف در فضای مجازی، دیگر مانند ماه‌های ابتدایی شیوع کرونا در کشور نیست، اما بحث و گفت‌وگو هنوز برقرار است.

در تازه‌ترین گفت‌وگو موضوع «آموزش تئاتر؛ دانشگاه یا آموزش‌گاه‌های آزاد؟» با حضور کیومرث مرادی، مهران امام‌بخش (مدیر گروه رشته نمایش دانشگاه آزاد تهران مرکز)، آیدا کیخایی، کاوه سجادی حسینی، توماج دانش‌بهزادی، مصطفا کوشکی، مجید توکلی و .... محوریت بحث قرار گرفت.

مهران امام‌بخش با اشاره به مشکلات تئاتر دانشگاهی گفت: سرفصل‌های ما از سال ۶۲ هیچ تغییری نکرده است. البته غلط نیستند، اما قطعا نیاز به تغییر داریم. ما در سیستم آموزشی با مدیرانی مواجه هستیم که تفکر مهندسی برای تمامی رشته‌های دانشگاهی دارند، آشنایی به رشته‌های هنری ندارند و من ناگزیرم کفش‌های آهنین بپوشم و در وزارت علوم تک به تک توجیه کنم که این رشته چیست و چه شرح درسی دارد.

او افزود:‌ استادی که بتواند نقشه‌ راه درست به هنرجو بدهد استاد خوبی‌است، اما نمی‌تواند قول بدهد بعد از این ترم بازیگر یا کارگردان می‌شوی.

توماج دانش‌بهزادی درباره آموزش بازیگری با اشاره به برگزاری کارگاه‌های آموزشی کوتاه مدت و اجرای نمایش در پایان این دوره در سالن‌های معتبر گفت: ورک‌شاپ‌های هفت، هشت جلسه‌ای برای افرادی که تازه می‌خواهند وارد این رشته شوند نیست. وقتی هنرجو بعد از این دوره‌ی کوتاه وارد بازیگری می‌شود و روی صحنه یک سالن حرفه‌ای اجرا می‌رود، فکر می‌کند دیگر بازیگر شده و کار تمام است، با اینکه معتقدم کار دانشگاه پرورش بازیگر نیست اما در ایران توصیه من به علاقمندان شروع از دانشگاه است.

در این باره روح‌اله جعفری هم تاکید کرد: وظیفه دانشگاه هنرمند یا نیروی خلاقه هنری به وجود آوردن نیست، دانشگاه نظم و سرعت رسیدن به امر خلاقه و یادگیری را به وجود می‌آورد. دانشگاه هنرشناس و کارشناس تربیت می‌کند نه هنر خلاقه که البته وظیفه بزرگی است.

آیدا کیخایی هم در اشاره‌ای به تجربه‌ی تدریس آنلاین بازیگری بیان کرد: می‌دانم که تئاتر در نهایت یک اتفاق آنلاین نیست و بازیگر به نفس دیگر بازیگران و تماشاگر احتیاج دارد اما در دوره‌ی کرونا و این جهان تک‌نفره و تنهایی چاره چیست؟ ما با بچه‌ها تمرین می‌کنیم و در پایان یک نمایشنامه‌خوانی برگزار می‌کنیم. ولی این مدل نمایشنامه‌خوانی یا اجرا، یک کار حرفه‌ای نیست بلکه صرفا یک کار کارگاهی محسوب می‌شود.

در این گفت‌وگوی مجازی که در کلاب هاوس برگزار می‌شد، مجید توکلی - کارگردان فیلم «عروسی مردم» هم از تبلیغات و شرایط بد بیشتر کلاس‌های بازیگری ابراز نگرانی کرد و گفت: وقتی آموزشگاه‌ها قول بازی در سریال یا تئاتر را می‌دهند یا فلان کارگردانی که هر ماه یک فیلم و سریال جدید می‌سازد را برای تدریس می‌آورند، طبیعی‌ است که گوی سبقت را به غلط از دانشگاه می‌ربایند، چون علاقمندان هرچند بدانند دانشگاه علمی‌تر است اما فکر می‌کنند مسیر رسیدن به هدف‌شان در آموزشگاه سریع‌تر خواهد بود.

کاوه سجادی‌حسینی نیز در پاسخ به اینکه چرا قول بازی در فیلم کوتاه را به شاگردان ورک‌شاپ‌ بازیگری می‌دهد؟ گفت: فیلم کوتاه در جایی اکران نمی‌شود و بازگشت مالی ندارد که من هدف مالی داشته باشم، درست است که به طور کلی بخشی از تدریس برای درآمدزایی است اما این شیوه‌ی ساخت فیلم کوتاه برای خود من انگیزه بیشتر ایجاد می‌کند و همچنین هنرجوها با یکدیگر گروه تشکیل می‌دهند، در نتیجه محیط کلاس پویاتر و جذاب‌تر می‌شود، در پایان هم نمونه کار خواهند داشت.

مصطفا کوشکی که تجربه‌ برگزاری کارگاه‌های از ایده تا اجرا را داشته، در پاسخ به همین سوال اظهار کرد: این ایده از دغدغه‌ی شکافی که بین نسل جوان و حتی آموزش دیده با تئاتر حرفه‌ای شکل گرفت که روزبه‌روز هم عمیق‌تر می‌شد. در دوره‌ی ما با کارهای دانشجویی هرچند محدود اما امکان دیده شدن و ورود به دنیای حرفه‌ای وجود داشت، اما در دهه‌ی نود از بچه‌های جوان استفاده نمی‌شد چون اقتصاد تئاتر بحث مهمی شده بود و برای بازگشت سرمایه با بازیگران شناخته شده‌ کار می‌کردند.

بنابراین خواستم کارگاه‌هایی را با افراد حرفه‌ای مثل کوروش نریمانی و مهدی کوشکی برای اجرا برگزار کنم تا بچه‌ها طی یک سالی که با هزینه‌ی کم آموزش می‌بینند، همزمان تمرین کنند. برای من مهم بود که آن‌ها با ساعت‌های طولانی، نوعی زیست در تئاتر را تجربه و بعد از یک یا دو سال پروژه را اجرا کنند. اما با نواقص و آفت‌های این مدل آموزش مواجه شدم، بعضی از هنرجوهایی که مدت زیاد تمرین کرده بودند بعد از شش شب اجرای واقعی خسته می‌شدند! کنکاش که کردم، متوجه شدم در چند شب اول همه‌ی اطرافیان این بچه‌ها کارشان را دیده بودند و انگار دیگر انگیزه‌ای نداشتند و از روی صحنه رفتن ارضا شده بودند.

در بخشی دیگر کیومرث مرادی - مدرس دانشگاه - هم تاکید کرد: آموزش هیچ‌وقت متوقف نمی‌شود و نمی‌توان بعد از پایان دانشگاه فکر کنیم که کار تمام است و دیگر بازیگر شده‌ایم و آموزش به پایان رسیده است.

وی با انتقاد از تیترهای عجیب کلاس‌های بازیگری مانند «بازیگری و نقطه‌ی پایانش» یا «بازیگری محض» گفت: چرا هیچ نهادی وجود ندارد که نظارت کند؟ خانمی که دو تا نمایش کارگردانی کرده کارگاه کارگردانی خلاق می‌گذارد! یادم می‌آمد سال ۸۷ با شش جایزه بین‌المللی وقتی آقای سمندریان می‌آمدند سر کلاس و می‌گفتند کیومرث درس بده، من فلج می‌شدم و اتوماتیک‌وار در مقام شاگردی قرار می‌گرفتم. آدم‌ها نباید فکر کنند می‌توانند میان‌بر بزنند! باید در این کار زیست کنی.

او افزود:‌ تویی که می‌خواهی در این مسیر بروی باید آگاه باشی تیتر دوره‌ای که اعلام شده چه معنی‌ای دارد؟ اگر نمی‌دانید گوگل کنید، سرچ کنید تا ببینید این عناوین وجود دارد یا خیر؟ یا این استادی که کلاس گذاشته چه مدارکی دارد؟ کجا درس خوانده؟ تاکید می‌کنم به آموزشگاه‌هایی که عناوین عجیب و غریب می‌آورند شک کنید.

این گفت‌وگوبا عنوان "اتاق آمفی‌تئاتر" به میزبانی آوا فیاض شنبه‌ شب از ساعت ۲۲ برپا شد و هنرمندان مختلف دیگری هم در این فضا حضور داشتند و به اظهارنظر پرداختند.

منبع: ایسنا

کد مطلب: ۲۰۴۸۳۹
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت