واکنش انجمن صنفی سراسری کارگردانان تئاتر ایران به برنامه وزیر پیشنهادی ارشاد
انجمن صنفی سراسری کارگردانان تئاتر ایران دربارهی برنامهی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی بیانیهای صادر کرد.
در این بیانیه آمده است:
آقای محمدمهدی اسماعیلی، وزیر پیشنهادیِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیِ دولت سیزدهم!
برنامهی پیشنهادی شما برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کمال تاسف نشان از ناآگاهی و بیاطلاعی محض جنابعالی و مشاورانِ شما از حوزهی هنرهای نمایشی دارد. این میزان نگاه مذموم توام با سیاهنمایی از آثار اجراشده بر صحنههای تئاتر، و پروندهسازی برای این آثار، با تهمتهایی نظیر «تخریب انقلاب و ترویج سکولاریسم»، «القای ناامیدی»، «قانونگریزی و ناکارآمدی نهادها»، «ترویجکنندهی سبک زندگی غیر اسلامی ـ ایرانی» و القائاتی از این دست، بدون ذکرِ حتی یک نمونه هم تاسفبرانگیز است و هم حیرتآور.
با اینکه رجاء واثق داریم شخص شما حتی یکی از این نمایشهای «رصد» شده را از نزدیک ندیده و هر آنچه تهمت و افترا که در این برنامه میبینیم به دوستان بولتنساز شما برمیگردد، با اینهمه برای ثبت در تاریخ، انجمن صنفی سراسری کارگردانان تئاتر ایران، بهعنوان یک نهاد صنفی و قانونی، اعلام میکند:
برنامهی ارائهیافته توسط شما و همفکرانتان برای هنرهای نمایشی این سرزمین، حکایت از آغازِ دورانِ تلخ و سیاهی دارد که مشاورانِ معتمد شما برای فرهنگ و هنر ایران در نظر گرفتهاند.
این البته استراتژی کهنهایست که هر نوآمدهای، تمام دستآوردهای پیشینِ اسلافش را با خاک راه یکسان سازد، تا خود دُنکیشوتوار و در قالب یک منجی، نزولاجلال کند. ما اهالی فرهنگ و هنر از این نوع وزیران و وکیلان بسیار دیدهایم در این سالها.
اما آنچه در این میانه تازگی دارد میزان هجمه و نفسکش طلبیدنِ شماست، پیش از آمدن به گود.
با یک نگاه اجمالی به آمارهای دروغین، اطلاعات غیرواقعی و سخنان بیپایه و اساسِ برنامهی پیشنهادی جنابعالی، میتوان دریافت راهی که در پیش گرفتهاید نتیجهای جز نابودی هنرهای نمایشی ایران در پی نخواهد داشت.
برای نمونه آمارهای ارائهشده در بخش «تکالیف کمّی معاونت هنری در سال ۱۴۰۰»، هم عجیب و غیرکارشناسانه هستند و هم خندهآور و مضحک. بهویژه در بخش پیشبینی آمار تماشاگران بر پایهی سال ۱۳۹۳، که معلوم نیست عدد ۲۲۲۸ هزار! در آن سال بر چه اساسی و طبق کدام فرمول ریاضی بهدست آمده؟ و اینکه چرا باید بر طبق همان میانگین، در سال ۱۴۰۰، به ۳۳۵۳ هزار نفر برسد؟ (اساساً معلوم نیست این هزار هزار از کجا آمده؟ غلط تایپی است یا اشتباهِ مفهومی؟)
جالبتر اینجاست که در بخش وضعیت موجود، از بدنهی تئاتر انتقاد شده که چرا تولیدات تئاتر ایران در مقایسه با تولیدات خارجی از استانداردهای نمایشی برخوردار نیستند! کارِ پاکان را قیاس از خود مگیرید استاد! تئاتری که ریالی کمکهزینه از هیچ نهادی دریافت نمیکند و در عوض دهها ادارهی نظارت و ارزشیابی از نهادهای مختلف، مُدام در حال «صیانت» از آن هستند، چگونه ممکن است با تولیدات خارجی در یک کفّه قرار گیرد؟ و راستی شما از کدام تولید خارجی سخن میگویید؟ لطفاً یک نمونه را محض اطلاع ما ذکر کنید.
آقای وزیر پیشنهادی! هنر نمایش در این سرزمین قدمتی چند هزار ساله دارد و حاصل تلاش هنرمندانیست که نوآمدگانی چون شما، از راه نرسیده به رویشان تیغ میکشند و آنان را معارض و منحرف و مبتذل و وقیح و ضعیف و بیمحتوا و ضدّارزش خطاب میکنند. غافل از اینکه نه اینجا شورویِ استالین است و نه شما توانِ حذفِ هنرمندان بهشیوهی «آندری ژدانف» را دارید.
در مورد دیدگاههای شما دربارهی موسیقى، هنرهاى تجسمى (که متاسفانه شما حتى فرق بین هنرهاى تجسمى و صنایع دستى را در این برنامه نمىدانید) و سینما، خودِ دیگر هنرمندان و سینماگران پاسخگو خواهند بود، ولی به یادتان میآوریم در غیاب شما و دوستانتان در این سالها، صدها سیمرغ به افتخار این سینما در جشنوارههای فجر به پرواز درآمدهاند … اینجا عرصهی سیمرغ است جناب وزیر پیشنهادی!
آقای محمّدمهدی اسماعیلی! دور نیست زمانی که جنابعالی بر صندلی وزارت فرهنگ و ارشاد تکیه بزنید. پیشنهاد میکنیم پیش یا پس از آن، اگر فرصت بود به تماشایِ تئاتر بروید، یا در خانه فیلم-تئاتر ببینید، یا حداقل یک نمایشنامه بخوانید. بهجای خط و نشان کشیدن برای اهالی فرهنگ و هنر، راه گفتوگو و تعامل را باز بگذارید. و بهجای تهمت و افترا در یک مناظره با اهالی تئاتر، سخنان آنها را بشنوید.
انجمن صنفی سراسری کارگردانان تئاتر ایران
دیدگاه