پندار اکبری: تنها یک نوع از کمدی در ذهن مخاطب ایرانی شکل گرفته/ حالِ تئاتر خوب نیست
نویسنده و کارگردان نمایش «زنی در دو چهره» میگوید: شاید برای بسیاری از تماشاگران که این اثر را دیدهاند این سوال پیش بیاید که چرا از عنوان کمدی برای این کار استفاده شده ولی ما نخندیدیم؟ نمایش ما کمدی است؛ اما طنز انواع مختلفی دارد. در طی این سالها متاسفانه تنها یک نوع کمدی در ذهن مخاطبان تئاتر ما شکل گرفته و باعث شده فقط کاری را کمدی بدانند که با تماشایش از خنده روده بر شوند.
«مارسل با خاله و مادر خود در مادرید زندگی میکنند و قرار است یک دختر نجیب را به آنها معرفی کنند تا به زودی ازدواج کنند اما همه چیز بر خلاف اتفاقاتی است که پیشبینی کرده.»؛ این خلاصه نمایشی به نام «زنی در دو چهره» است که این روزها به نویسندگی و کارگردانی «پندار اکبری» در پردیس تئاتر سپند روی صحنه رفته. اثری بر اساس نمایشنامهای از «میگل میورا» که اکبری در آن همراه با نیلوفر پارسا، نساء یوسفی، علیرضا دیلمی، پناه باقریان، ماریه ماشاالهی، روناک برخوردار و آیدا سرمست بازی میکند.
«پندار اکبری» درباره این اثر نمایشی توضیح داد: این متن براساس نمایشنامه زنی در دو چهره نوشته میگل میئورا نوشته شده است؛ یک نویسنده اسپانیایی که آثارش در کشور خودش بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و محبوبیت ویژهای در اروپا دارد.
این کارگردان و بازیگر تئاتر ادامه داد: آنچه که باعث شد من جذب این نمایشنامه شوم، محتوا و مفهوم عمیقی بود که در این متن وجود داشت و برای همین در نگارش و اقتباس از آن سعی کردم به این محتوا لطمهای وارد نشود. اما در پرداخت شخصیتها و صحنهها تغییراتی اساسی را به وجود آوردم که بتواند با حال و هوای مخاطب امروز ارتباط برقرار کند.
اکبری با اشاره به اینکه نمایشنامه زنی در دو چهره تا پیش از این در ایران اجرا نشده بود، یادآور شد: یکی دیگر از اولویتهای انتخاب این متن برای من، همین بکر بودن نمایش بود. تقریبا یک سال روی متن کار کردم اما تصمیم برای اجرایش با شروع دوران کرونا و قرنطینه و عواقب بعدیاش همراه شد که باعث شد پروسه اجرایی دو سال طول بکشد. چون هم سالنها در این مدت اغلب تعطیل بودند و هم هنوز به آن صورتی که باید، مخاطبان به سمت تئاتر برنگشته بودند و بنابراین با محدودیت اجرا مواجه بودیم.
او با اشاره به اینکه در اقتباس خود از نمایشنامه اصلی تقریبا هفتاد درصد متن را تغییر داده است، گفت: حتی در دورانی هم که تمرین نمایش را شروع کردیم، تغییرات متن ادامه داشت تا به آن چیزی که دلخواهم بود نزدیک شویم.
این هنرمند جوان تئاتر با اشاره به اینکه «تقریبا دو ماه به صورت فشرده تمرین کردیم و پروسههای تولید این کار را پیش بردیم» یادآور شد: خوشبختانه گروه همدل و همراهی کنارمان بودند و هستند که باعث شدند بدون مشکل این کار روی صحنه برود؛ تنها مشکل پیشرویمان هم هزینههای بالا بود.
اکبری همچنین درباره موضوع و مضمون نمایش و سبک و فضای اجراییاش، خاطرنشان کرد: زنی در دو چهره روایتی بین واقعیت و خیال و بین دروغ و واقعیت است؛ جایی که شما به این فکر وادار میشوید که اگر در موقعیت یکی از این شخصیتها بودید چه تصمیمی میگرفتید؟ آیا حقیقت را بیان میکردید؟ یا با دروغ گفتن، فقط به فکر حفظ منافع خودتان بودید؟ اگر حقیقتی را میدانستید آن را علیه کسی استفاده میکردید یا کمکش میکردید که او را از وضعیتی که گرفتارش شده نجات دهید. یعنی بیننده در این نمایش درون چالشی قرار میگیرد که باید دست به انتخاب بزند.
پندار اکبری در صحنهای از نمایش «زنی در دو چهره» به نویسندگی و کارگردانی خودش
نویسنده و کارگردان نمایش «زنی در دو چهره» در ادامه تصریح کرد: شاید برای بسیاری از تماشاگران که این اثر را دیدهاند این سوال پیش بیاید که چرا از عنوان کمدی برای این کار استفاده شده ولی ما نخندیدیم؟ همینجا باید اعلام کنم که نمایش ما کمدی است؛ اما طنز انواع مختلفی دارد. در طی این سالها متاسفانه تنها یک نوع کمدی در ذهن مخاطبان تئاتر ما شکل گرفته و باعث شده فقط کاری را کمدی بدانند که با تماشایش از خنده روده بر شوند.
اکبری ادامه داد: این اثر در لایههای زیریناش قصه تلخ و غمانگیزی دارد که سعی شده با بهرهگیری از موقعیتهای کمیک، تماشاگر را همراه خود کند. بنابراین از یک سو لبخند را روی صورت تماشاگر میآورد و از طرفی کنجکاوانه تماشاگر را دنبال قصه میکشاند. این اتفاق دقیقا همان چیزی بود که برای اجرا دنبالش بودم؛ ما میخواستیم تماشاگر نه برای دیدن یک کمدی مطلق و خندیدن صرف، که برای همراه شدن با قصه به داخل سالن بیاد.
او خاطرنشان کرد: سالها به فکر کارگردانی تئاتر بودم و بعد از تجربههای دستیاری و بازی در نمایشهای مختلف، تصمیم به اجرای این متن گرفتم. میخواستم متنی باشد که هم خودم دوستش داشته باشم، هم کسانی که در آن بازی میکنند و هم مخاطب. که خوشبختانه این رضایت تا اینجای کار اتفاق افتاده است.
نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «جاده فرعی» با اشاره به ادامهدار شدن تبعات کرونا بر جامعه با وجود واکسیناسیون عمومی و پایین آمدن مبتلایان به این ویروس، خاطرنشان کرد: برای هر گروه تئاتری شاید چیزی خوشایندتر و دلچسبتر از اینکه سالنش مملو از تماشاگر باشد، نیست. اما متاسفانه کرونا به فضای تئاتری لطمه زده و شاهد مخاطبین کمتری در سالنها نسبت به قبل هستیم. ما تلاش میکنیم که با تبلیغات، تماشاگران را به سالن تئاتر دعوت کنیم اما تعداد تماشاگران در سالن، در حد متوسط باقی مانده است.
اکبری درباره اینکه اجرای زنی در دو چهره چقدر به فضای ذهنی و سلیقهاش نزدیک شده است، گفت: من آدم سخت گیری هستم. آن هم نسبت به کاری که خودم کارگردانش باشم. خوشبختانه خیلی از اساتید و هنرمندان این کار را دیدند و به آن نمره قبولی دادند اما من دوست دارم روز به روز بهتر از اجراهای قبلی باشیم و در ایدهآلترین فرم، اجرا برویم.
او با اشاره به میزان همراهی مخاطب با قصهای که آن را روی صحنه برده است، تصریح کرد: به طور قطع میتوانم بگویم که مخاطب صد در صد با این اثر همراه شد؛ چون قصه برای مخاطب جذاب است و برای همین کار را کاملا کنجکاوانه تا انتها دنبال میکنند و دوست دارند بدانند چه اتفاقی قرار است رخ بدهد.
این بازیگر و کارگردان تئاتر در ادامه، با بیان اینکه «حال و هوای این روزهای تئاتر ما چندان جذاب نیست» خاطرنشان کرد: مخاطب از تئاتر دور شده، هزینههای تولید یک اثر نمایشی بالا رفته و به سختی میشود یک کار را جمع و جور کرد. از سویی، همه عوامل نمایش با هزینههای بالای زندگی دست و پنجه نرم میکنند و با هزار گرفتاری فکری پایشان را داخل سالن تئاتر میگذارند در حالیکه پر از دغدغه، پر از فکر و نگرانی هستند؛ به نظر شما با این شرایط میتوانیم بگوییم که حال تئاترمان خوب است؟
اکبری همچنین با اشاره به برنامههای آتی تئاتری خود گفت: اکنون در حال بررسی یک متن جدید هستم که پروسه زمانی خاص خودش را طی میکند و در صورت تایید نهایی، بازنویسی متن را شروع میکنم و وارد مرحله تولید میشوم. اما خیلی دوست ندارم پشت سر هم کار کنم؛ برای همین، شاید یک پروسه زمانی طولانی تا اجرای بعدی طی شود.
دیدگاه