چند نفر در مرکز تهران و در روز روشن، تبدیل به کرگدن شدند

در یک هفته گذشته، تهران، حوالی خیابان ایرانشهر و در قلب بوستان هنرمندان، میزبان رفقای ۳۰ ساله‌ای بوده است که برای خوانش روایتی از جنس مسخ شدن آدمی، گرد هم آمدند.

چند نفر در مرکز تهران و در روز روشن، تبدیل به کرگدن شدند

دوستانی با تجربه زیاد که عمری در دانشکده تئاتر و نمایش شیراز خاک صحنه خورده‌اند و حالا پس از ۳۰ سال، همراه با کوله‌باری از تجربه، در برابر چشم حضار تبدیل به کرگدن می‌شوند. بله، درست متوجه شده‌اید، کرگدن!

کیوان کثیریان، روزنامه‌نگار و منتقد سینما، همت این گردآوری ارزشمند را به دوش کشیده و می‌توان گفت به بهترین شکل آن را به ثمر رسانده‌ است. نمایش "کرگدن خوانی" با ۲۵ بازیگر ۱۰ همراه، در روزهای گذشته بالاخره روی صحنه رفت و به بهترین شکل اجرا شد. این نمایش خوانشی از ترجمه‌های مختلف نمایشنامه "کرگدن" نوشته "اوژن یونسکو"  است که به عنوان نگین تئاتر دنیا در تمام اعصار شناخته می‌شود.

چند نفر در مرکز تهران و در روز روشن، تبدیل به کرگدن شدند

روایت این نمایشنامه در شهر کوچک کشور فرانسه اتفاق می‌افتد. شهری ساده با مردمان عادی که از قشرهای مختلف جامعه در کنار هم جمع شده و شاهد مسخ شدن یکدیگر هستند. این مسخ شدن اما یک جریان ساده و گذرا نیست. در این شهر کوچک مردم به مرور تبدیل به کرگدن‌های وحشی می‌شوند و تمدن انسانی خود را رها می‌کنند.

 در پرده‌ی نخستین، این اتفاق برای بینندگان کاملا دور از ذهن است چرا تمامی شهروندان دارای نقاب‌هایی از جنس منطق، فلسفه، عشق و روشنفکری هستند و تبدیل شدن آن‌ها به موجود چهارپا و سخت پوست، بی شک غیر قابل باور است. در میان تمامی افراد حاضر در این شهر، مردی دیده‌ می‌شود که برخلاف سایرین هیچ نقابی بر صورت ندارد و خودِ خودش است.مردی شلخته و تنبل به نام "برانژه". البته خودِ خودِ برانژه چندان تعریفی ندارد و برای تبدیل شدن به قهرمان این شهر زیادی ناهوشیار و سرخوش است. مردمان این شهر به قهرمان، یکی پس از دیگری تبدیل به کرگدن‌هایی می‌شوند که نقاب چهره‌اشان را زیر سُم‌های سنگینش خرد کرده و چهره‌های واقعی آن‌ها را به نمایش می‌گذارد. هیچکس توان مقابله با بلای خانمان سوز را ندارد. نه روشنفکران، نه منطق‌دانان، نه کاسبان و نه تحصیلکردگان و زیبارویان.

چند نفر در مرکز تهران و در روز روشن، تبدیل به کرگدن شدند

هیچکس مگر برانژه که تا آخرین لحظه برای انسان بودن و انسان ماندن تلاش می‌کند.

 سازندگان در این نمایش تلاش کرده‌اند با استفاده از ترجمه‌های مختلف و لحن‌های متفاوت هر یک از این ترجمه‌ها، در هر شب نمایشی متفاوت را به بینندگان تقدیم کنند. سازندگان سعی داشته‌اند برای انتقال این حال و هوای متفاوت، از بازیگران حاضر در نقش‌های مختلف استفاده کنند. هنرمندانی چون: محسن بهرامی، پریسا مقتدی، بهرام سروری‌نژاد، افسون افشار، نازنین مهیمنی، ناصر مردانی، اسد زارعی، ندا کوهی، اردوان زینی سوق، شقایق مسافر، فرزین پورمحبی، شاهرخ رحمانی، فتاح سعادت‌پور، میر پیمان خوشنویس، مسعود رمضانی، ماهرخ لک، نغمه احمدی، الناز پرویز، بیتا جمالی، رضوان استوار و رومینا مهدوی نقش خوانان این نمایشنامه‌خوانی هستند که به بهترین شکل از پس این کار بر‌آمدند.

چند نفر در مرکز تهران و در روز روشن، تبدیل به کرگدن شدند

اجرای مسلط هنرمندان حاضر در این پروژه با چاشنی بداهه پردازی‌های به موقع همراه شده، ترکیب کار طوری شده که بیننده متوجه گذر زمان نمی‌شود.

استفاده از بازیگران با تجربه تئاتر، صدا پیشگان حرفه‌ای، باعث می‌شود کرگدن خوانی حال و هوایی فراتر از یک نمایش‌نامه‌خوانی داشته باشد و بدون اغراق بر جان مخاطب بنشیند.

منبع: برترینها
کد مطلب: ۳۶۹۸۲۵
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت