هنرمندی که با آثارش بیننده را جادو میکند!
«موریتس اشر» متولد قرن نوزدهم میلادی در ایالت فریسلند هلند است که چنان دنیایی خارقالعاده از زمان، فضا و واقعیتهای بصری آمیخته با نوآوری را خلق کرد که پرسپکتیو پیش آن مبتذل و کوچک جلوه میکند. در آثار او جای مثبت و منفی به طرزی شگفتآور با هم عوض میشود و بیننده کاملا مسحور و ناباور باقی میماند.
موریتس کورنلیس اشر در ١٧ ژوئن ١٨٩٨ در شهر لیوواردن در شمال هلند به دینا آمد. از نوجوانی به طراحی علاقه داشت و پس از پایان دوره دبیرستان به توصیه پدرش به تحصیل در رشته معماری مدرسه عالی هنرهای معماری و تزئینی پرداخت. یکی از استادانش که استعداد شگرف اشر را در زمینه گرافیک دریافته بود، به وی توصیه کرد تا معماری را رها کرده و به هنرهای گرافیک بپردازد.
اشر پس از سفرهای متعدد بعد از تحصیلاتش در نهایت به ایتالیا و بخصوص شهر رم علاقمند شد و زندگی در آنجا را برگزید و در همین دوران بیشتر نقاط جنوبی ایتالیا را که وی را مجذوب خود کرده بود زیر پا گذاشت.
با ظهور فاشیسم در رم، ادامه زندگی در ایتالیا برای اشر دشوار شد و به ناچار به شهر کوچکی در سویس نقل مکان کرد و بعدها در سفری طولانی که بر عرشه یک کشتی اقیانوس پیما در کنارههای ایتالیا و اسپانیا به عمل آورد با کاشی کاریهای یادگار مسلمانان در اسپانیا در بناهای شهر الحمراء و مخصوصا مسجد لامزکیتا در شهر کوردوبا آشنا شد و از آنها نسخهبرداری کرد. از سال ١٩٣٧ جابهجاییهای اشر اندک بود و در سالهای پایانی زندگیاش شهر لارن هلند را به عنوان محل اقامت خود برگزید.
در آثار اشر معجونی از ارتفاع و عمق در جهتهای راست و چپ در هم میآمیزد و علاقه خاص او را نسبت به اتصال بین دریافتهای فضایی ناجور و نابرابر نشان میدهد که نمونههایی از این آثار را در زیر مشاهده مینمایید:
در طول سالهای قبل از ١٩٣٧، اشر به غیر از ترسیم دنیای پیرامون به ابداعات ذهنی و تخیلات خود نیز اهمیت نشان میداد که آثاری را نیز بر همین پایه خلق کرده است. همین طور علاقه وافر او به صنعت گرافیک در کنار اشتغال ذهنی با واقعیات و فانتزیهای خاص خودش باعث میشد تا هنرمند مکررا از تکنیکهای گرافیک در بیان مقصودش یاری جوید.
در آثار اشر می توان فهمید که هنرمند برای تلفیق و ترکیب جلوههای گوناگون واقعیت، اهمیت ویژهای قائل است. تا قبل از سال ١٩٣٧ تاکید هنرمند بر فضاسازی است و فقط گاه گاهی بر نقش مایههایی برای پوشاندن سراسر سطح اثرش دل میبندد اما بعد از آن تاکید بر این نقش مایهها بیشتر میشود و به میزان گستردهای به تجربه ایجاد ارتباط توسط فضاهای مختلف دست می یابد. در واقع آنچه در آثار دوران نخستین هنرمند به صورت پنهان وجود داشته در دوره دوم فرصت ابراز و جلوهگری پیدا میکند و با تسلط تکنیکی روز افزون وی شکوفا میشود. اشر به شیوهای مداوم بر اساس یک تم اصیل و بدیع که هسته مرکزی آثار اوست، تنوعات نو و زیبا میآفریند.
دیدگاه