گذری به موزه آزادی و دیدار با محمدعلی جدیدالاسلام، عکاس و مجموعهدار
دوربینها و خاطرهها
از زیر طاق برج آزادی میگذری و از پلههای در شرقی موزه میروی پایین. در صف میایستی و بلیت میگیری. میروی به دیدن شهابسنگهایی که هرکدام رازی نهفته را از سماوات به زمین آوردهاند. از آنجا گذرت میافتد به موزه دوربینهای محمدعلی جدیدالاسلام، عکاس ومجموعهدار اهل تبریز. او صاحب ۹۵۰دوربین عکاسی از دورههای مختلف است.
درواقع تاریخ صنعت و هنر فوتوگرافی را یکجا در موزه آزادی گرد آورده است تا ما، تماشاگران مبهوت در تاریکخانه تاریخ، دمی از زمان حال بیرون رویم، چشم به آن همه دوربین نوستالژیک بدوزیم و درود بفرستیم به مجموعهدار تمامعیار که کار عکاسی را از آتلیهای کوچک در تبریز اوایل دهه۴۰ آغاز کرده، هزارتوی عکاسی و زمان را درنوردیده و ما را به دیدن دوربینهایی برده است که هر یک هزار خاطره برای آدمها رقم زدهاند.
در سال۱۳۴۳ نخستین عکس خود را ثبت کردم. تفاوت عکاسی امروز که عمدتا بهصورت دیجیتال است با عکاسی در دوره ما در این است که ما بهخاطر صرفهجویی در مصرف نگاتیو با وسواس بیشتری عکس میگرفتیم. یعنی هنگامی که از چشمی (ویزور) به سوژه نگاه میکردیم در انتخاب زاویه دید، قاببندی، ترکیب بندی و رعایت مبانی بصری نهایت دقت خود را بهکار میبستیم سپس شاتر را فشار میدادیم.
امروزه، داستان خیلی فرق کرده است و عکاس محدودیت فنی ندارد. از یک سوژه ۱۰تا، یا بیشتر عکس میگیرد و از میان آنها یکی را برمیگزیند؛ ضمن اینکه اگر بخواهد، میتواند قاب و درونمایه همان یک عکس را هم با ابزارهای ویرایشی تغییر دهد. خب، پیشرفت فناوری دیجیتال موجب راحتی و سهولت در عکاسی شده است. اما به نظر من، هنوز هم یک اصل را باید در نظر گرفت: یک عکس، یک شات، با نظرداشت اصول تکنیکی عکاسی.
به مناسبت صدمین سال تاسیس بلدیه تبریز نمایشگاهی برگزار شده بود. غرفهای نیز به من دادند که عکسها و دوربینهای مربوط به آن دوره را نمایش دهم. شهردار وقت تبریز از غرفه من دیدار کرد و با درایت دریافت که مشغول چه کار تاریخمندی هستم. در گفتوگو با او متوجه شدم که راغب است نمایشگاهی دائمی از دوربینهایم در محل شهرداری برگزار شود. او دستور داد که بخشی از فضای زیرزمین مکان شهرداری به موزه تبدیل شود. من نیز حدود ۱۵۰ تا از دوربینهایم را به شهرداری بخشیدم که این موزه پا بگیرد. مبلغی هم پرداخت کردند که البته در قیاس با ارزش واقعی دوربینهایم ناچیز بود.
دیدگاه