آقای آتیلا پسیانی، تلویزیون بده، پولش خوبه؟
انتشار بخشی از گفتوگوی آتیلاپسیانی، بازیگر سینما و تلویزیون با فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی، واکنشهای کاربران را برانگیخت.
پسیانی با بیان اینکه 17 سال است به جز فوتبال، تلویزیون را دنبال نمیکنم گفت: برای تلویزیون نمیتوان واقعیت شهر را گفت اما در سینما هستند جوانانی که هنرشان را ویترینی نمیکنند و حقایق شهر را نشان میدهند.
دامون قنبرزاده، منتقد سینما در صفحه اینستاگرام خود در اینباره نوشت:
آتیلا پسیانی در بخشی از گفتوگویش با فریدون جیرانی، از عقبماندگی سریالهای تلویزیونی از جامعه حرف میزند و در ادامه با صراحت اعلام میکند با وجودی که خودش در سریالها بازی میکند، اما به دلیل اینکه همهی سریالها شبیه هم شدهاند و کیفیت ندارند، هیچوقت تماشایشان نکرده است. شما هم مانند من با شنیدن این حرف متاسف شدید؟ این جمله، هر چند با لبخند بیان میشود اما معنای ترسناکِ نهفته در پس آن، همان نکتهایست که اوضاع و احوال هنر این مملکت و در نگاهی کلیتر اوضاع و احوال جامعه را به اینجاها کشانده است.
به جایی رسیدهایم که هر کس کلاه خودش را محکم چسبیده و «گور بابای دیگران» گویان، تنها به خودش فکر میکند. حرفهای آقای پسیانی، دقیقاً مصداق چنین رفتار سخیفیست. بیاعتقادی به کاری که انجام میدهیم، حمایت از سازوکاری که میدانیم اشتباه است و در ادامه، صرفاً به پول فکر کردن برای دو ریال بیشتر، فاجعهی بزرگیست که از صدر تا ذیل آدمهای این مملکت را شامل میشود. به این شکل، آدمها چهطور میتوانند به هم اعتماد کنند؟ چهطور میتوانند برای ساختن جامعهای درست و حسابی، دست به دست یکدیگر بدهند؟
اینکه یک بازیگر با وجود شهرت و اعتبار، چنین حرفی بزند، به این معناست که دیگر جدیجدی باید آژیر قرمز را به صدا در آورد. حالا دیگر حتی هنرمندان هم نه برای اعتلای فکری و روحی جامعه و از اینها مهمتر برای سرگرمیسازی، بلکه فقط و فقط برای جیب خود تلاش میکنند. این تفکر یعنی بیاحترامی به مخاطب و البته بیاحترامی به خود.
من از آقای پسیانی میپرسم: شما اگر به آن چیزی که بازی میکنید اعتقاد ندارید، پس چهگونه انتظار دارید به عنوان یک بازیگر یا هنرمند یعنی کسی که قرار است سر سوزنی آگاهیبخشی انجام دهد، شناخته شوید؟ چهطور چیزی را که برای خودتان نمیپسندید، برای دیگران میپسندید؟ پس با این حساب گمان میکنم وقتی در تبلیغ یک چای معروف هم بازی کردید، هیچ علاقهای به طعم آن نداشتید! این یعنی هنر؟ این یعنی اعتلای فکری و روحی؟ این یعنی هنرمند؟
این نوشته با واکنش افشین هاشمی در بخش کامنتهای صفحه اینستاگرام دامون قنبرزاده روبرو شد:
رابطهی هنرمند و تماشاگر یک رابطهی دوسویه است. چه بسیار افرادی که سالهای سال در تلاش برای ارائهی آثارِ خوب (چه با مفاهیم عمیق، چه سرخوشانه) بودهاند و البته در برابرِ تماشاگران شکست خوردند و اتفاقا به همانهایی باختند که مبتذل بودند. به آمار فروش فیلمها و درصدِ فیلمهای خوبِِ فروخته را به نسبت خوبهای نفروخته بررسی کنید. رابطه دوسویه است. (در تآتر البته هنوز فرق میکند، اگر آن هم دچار نشود. که البته مخاطبانش اصلا به گستردگیِ فیلمنیست.)
این میان کسانی همچنان بر نگاهشان میمانند و کسانی هم رها میکنند. اما چرا راه دور برویم؟ زمانی منتقد به فکر سینما بود و الان کم نیستند (چه بسا بسیارند) کسانی که قلمهاشان به ارزانترین قیمت (حالا گیریم چندتاشان هم گران) آمادهی تعریف و تمجید از انواع ابتذالِ نه لزومن گیشهای که محتواییاند. خیلیهاشان به بهانهی «سینما مهم است، نه مفهوم» پشتِ هر اثری که مُد باشد میدوند، تا قدری از آن پولی که به بازیگر آن فیلمها ماسیده، به آنها هم بماسد. میبینی؟ همه در یک کشتی هستیم.
پینوشت: هدفِ من از این نوشته اصلا “آتیلا” نیست. بلکه موضوعم بحثِ شما و اتفاقا وظیفهی بسیار مهم منتقدین، که شما هم هستید، در این زمینه است.
اتفاقا اگر بخواهم نکتهای را در گفتههای آتیلا بگویم اینست که دمش گرم که این بیاعتقادی و کیفیتِ پایینِ آثار را (اینجانب تاکنون آتیلا را در هیچ فیلمی با مفاهیمِ غلط ندیدهام) عیان اعلام میکند و اتفاقا خود را پشتِ زرقوبرقهای دروغین پنهان نمیکند. درواقع در بخشِ شخصی و فردی، من برعکسِ شما، صداقت وراستگوییِ او را میستایم.
در پاسخ به این صحبتهای پسیانی، کاربر توئیتری نوشت:
آتیلا پسیانی میگه ۱۷ ساله که تلویزیون نمیبینه، ولی هر چی سریال دم دستی و آبکی باشه و تبلیغ چای و برنج و... برای تلویزیون کار میکنه. یه چیزی بگو که بگنجه.
دیدگاه