زمزمه‌های جدّی برای بازگشت "آقای گرفتار" به تلویزیون + فیلم

حسن اکلیلی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون را هنوز خیلی از مردم با نام «آقای گرفتار» صدا می‌زنند؛ او منتقدِ غفلت از هنرمندانِ پیشکسوت و توجه زیادی به برخی سلبریتی‌های کارنابلد است.

زمزمه‌های جدّی برای بازگشت "آقای گرفتار" به تلویزیون + فیلم

اگر از هر مخاطبی سؤال کنیم، «آقای گرفتار» را فراموش نمی‌کند. لهجه و گویشِ حسن اکلیلی از یادها نمی‌رود. او تئاترهای متعددی را در شهر اصفهان بازی کرده و بارها با کاراکتری به نام «رشید» روی صحنه رفته‌است. نوستالژی‌هایی که در تاریخ می‌ماند.

"پشت کوه‌های بلند" امرالله احمدجو، "دل خوش سیری چند" مجید جوانمرد، "یکی بود یکی نبود" محمد روضاتی، "تفنگ سرپر" امرالله احمدجو، "هشت بهشت" اکبر خواجویی و بسیاری از آثار دیگر که کارنامه پُرپیمانی از این بازیگر نشان می‌دهد. اما در این میان «آقای گرفتار» بیشتر در خاطره‌ها مانده است.

او این روزها کمتر در قابِ سیما و پرده سینما و حتی صحنه تئاتر دیده می‌شود. به اصفهان رفتیم تا با او گفت‌وگویی داشته باشیم. بسیار متواضع و وارسته با ما برخورد کرد و کنارِ زاینده رود و پل خواجو با ما قرار گذاشت. اتفاقاً سرِ موقع آمد و به سؤالات هم با صراحت پاسخ داد.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

دلم محزون‌ است از بی‌آبی زاینده‌رود

ناراحتی‌های او از خشکیِ آب زاینده‌رود، وضعیتِ نابسامانِ صنایع دستی و تئاتر، وضعیتِ استفاده از بازیگران در سینما و تلویزیون و مروری بر خاطرات سریال‌هایی که بسیاری از هنرمندانش در میانِ ما نیستند.

* آقای اکلیلی! خیلی خوشحالم شما را در پلِ خواجو ملاقات کردم. در جایی که فکر می‌کنم یکی از دوست‌داشتنی‌ترین‌ و دیدنی‌ترین مکان‌های باستانی ایرانیان است.

وقتی می‌گویید شناخته‌شده‌ترین مکان‌های ایران، دلم محزون از خالی بودن «زاینده‌رود» می‌شود. وقتی اینجا صدای کلاغ‌ها شنیده و سوت و کوری‌اش نشان می‌دهد که یکی از بزرگترین رودهای ایران، امروز آب ندارد. من کاری به بحث‌های دولتی و مطالباتِ این و آن ندارم، می‌دانم که «زاینده‌رود» به تمام کشور و جهان تعلق دارد نه اصفهان! زندگی وقتی جریان پیدا می‌کند که این زنده‌رود در جریان باشد.

بدون زنده‌رود، زندگی در اصفهان واقعاً سخت است. احساس می‌کنم که شهر ما ویران شده است. من خودم اگرچه خانه‌ام نزدیک به این خیابان هست اما کمتر سعی می‌کنم از خیابان مجاور رودخانه زاینده‌رود گذر کنم چون بسیار آزارم می‌دهد.

 

هنرمندان‌مان را دریابید؛ مراقبت می‌خواهند

* از این بحث بگذریم، اتفاقی که آقای اکلیلی در طی این چند سال رخ داده، پیشکسوتان ما در عرصه فرهنگ و هنر یا از بازیگری و کارگردانی فاصله گرفتند و بیشتر کم‌کار شدند. بارها شنیده‌ایم از روی گلایه گفته‌اند اشتباه کردیم به سمتِ سینما آمدیم. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟

ما در زمینه هنر تئاتر سابقه 130 ساله‌ای داریم. ما نمایش‌های بزرگی روی صحنه بردیم شاید 60 سال پیش اینجا مکبث و بی‌نوایان روی صحنه رفته، کارهایی که جهانی شده‌اند. الان اثری از آنها نیست؛ زیرا در این زمینه مسئولین، نگاه مهربانانه‌ای نداشتند و الان اثری از آنها نیست.

هنرمندان ما در گوشه‌کناری درمانده و بدونِ امکانات ماندند؛ بسیاری از آنها مُعطلِ خرجی زندگی‌شان بودند و مشکلِ معیشت دارند. الان در هنرهای دستی بسیار نیازمند ساماندهی هستیم. بیشتر این مکان‌ها تبدیل به بنگاه معاملات و آبمیوه فروشی و نمایشگاه اتومبیل و موبایل فروشی شده و از آن مراکز خلق آثار فرهنگی مثلِ گذشته خبری نیست. بسیاری از جوانانِ امروز، خیلی شاخه‌های هنری این مرز و بوم را نمی‌شناسند و باید رسیدگی شود.

من اخیراً شنیدم در دور و اطراف، هنر نمایش اصفهان را برای خودشان ثبت می‌کنند و نیازمند تمهیدی ویژه است که این آثار ثبت یونسکو و جهانی شود تا همگان بدانند ایران از چه هنرهای غنی برخوردار است.

اهالی هنر آدم‌های خیلی ظریفی‌اند به نوعی باید از آنها دلجویی شود. رسیدگی و مراقبت می‌خواهند. سینمای ایران از همین اصفهان آغاز شده و الان در سینمای جهان حرفی برای گفتن داریم. همین بچه‌های شهر اسکار گرفتند و خیلی خوب است. من نمی‌گویم به هنرمندان این منطقه فقط رسیدگی شود بلکه اعتقاد دارم هرکسی در هر جای جهان کار هنری می‌کند نیاز به رسیدگی دارد.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

نمایش‌های 60 سال پیش، مردم را حیرت‌زده می‌کند

* کار به کجا رسیده که شما گفتید ای کاش به سینما نمی‌آمدم؟

حالا هم می‌گویم. سینما که کمتر اما آنچه که مسلم است تقریباً چند دهه از عمرم را به هنر نمایش اختصاص دادم. الان احساس می‌کنم که اگر انجام نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد. عجیب است که شهر هنر شهر اصفهان یک سالن نمایش ندارد همین باعث می‌شود که با خودتان بگویید چرا این راه را آمدی؟ هنر نمایش در اصفهان در دوره‌ای آن‌قدر درخشان بوده که سه چهار سالن نمایش داشته که الان نیستند؟ باور کنید نمایش‌هایی که در 60 سال پیش کار شده الان دوباره بازسازی شود و ارائه بدهیم اسبابِ حیرت مردم می‌شود.

اگر تئاترمان درست عمل کند، بزهکاری، زندانی و طلاق پایین می‌آید

* حتی شنیدم با پنج استاندار رفتید و صحبت کردید برای دغدغه‌ای که نسبت به مکتب تئاتر اصفهان داشتید؛ ماجرا از چه قرار بود؟

بله. خوشبختانه هر مسئولی که می‌آید در ابتدای کار جزو برنامه‌اش هست که با مردم صحبت می‌کند و یک گوشه چشمی هم به هنرمندان نشان می‌دهد. اولین ساعات برخورد یک مسئول با اهالی هنر، به همین مسائل می‌گذرد و آنها تأیید می‌کنند که ما درست می‌گوییم.

اما بعد از آن، سراغ‌ کارهای دیگر می‌روند. به نظرمن باید در ابتدا دست به دامنِ هنر بشویم که با خلقِ هنر و زایندگی در هنر، می‌توانیم خیلی از مسائل‌مان را حل کنیم. مثلاً اگر ما تئاترمان درست عمل کند، آمار بزهکاری، زندانی و طلاق کاهش پیدا می‌کند.

باور کنید اگر هنر تئاتر در ریل و مسیر درست خودش قرار بگیرد ما خیلی وضعیت‌مان بهتر می‌شود؛ اگر الان گران‌فروشی هست به خاطر بی‌فرهنگی هست و باید فرهنگسازی کنیم و به آن عزیز یاد بدهیم.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

* در این سال‌ها جریانِ‌تئاتر به سمت کارهای لاکچری و تئاترهای آزاد رفت. تئاترهایی که شما در آن حضور داشتید و قدرت‌الله ایزدی(رشید) روی صحنه می‌رفت بعدها به صورت تله‌تئاتر هم پخش شد، بسیار ارزشمند بود. اما چرا تئاتر به این سمت رفت؟

اساساً جامعه وقتی به نوعی راحت‌طلب می‌شود و می‌خواهد سریعاً به جایی برسد یا به قولِ امروزی‌ها فقط بخندد، ممکن است هنرمند دست به هرکاری بزند که در شأن خودش هم نیست اما برای دیده شدن و جلبِ نظر مخاطب این کار را می‌کند. به نظرمن این پدیده‌ای است که خودمان به وجودش آوردیم؛ وقتی از کار درست استقبال نمی‌شود و مسئولین اهمیت نمی‌دهند، در واقع برای ساخت و سازِ آن بستری فراهم نمی‌شود.

به همین خاطر است که این مصیبت‌ها پیش می‌آید. ما استعدادها و ظرفیت‌های بسیاری داریم که نیازی نیست ذائقه مردم را به این سمت ببریم. ما باید با تمام ساختار نمایشی جهان آشنا باشیم؛ ساخت نمایش خوب و فیلم خوب در هر کجای دنیا خریدار دارد. اگر روی اصول و مبانی درستِ‌خودش ساخته شود.  

بعضاً می‌بینیم که برخی می‌گویند ما دوست داریم فیلم، کمدی باشد. برای همین هم در سینما می‌بینید که چه ناهنجاری‌هایی تحت عنوان کمدی اتفاق می‌افتد. این‌طور هم نیست در دنیا سالیان سال هست فیلم کار می‌کنند؛ کارهای ارزشمند و درست همیشه ماندگار می‌شود این همان رمزِ موفقیت کارهایی است که روی مبانی و اصولِ خودشان حرکت می‌کنند.

* خیلی از این ناهنجاری‌ها در بستر فضای مجازی اتفاق افتاده و بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر این گلایه را دارند که مسیر به ناکجاآباد می‌رود. نظر شما در این باره چیست؟

وقتی به عقب برمی‌گردم و به گذشته نگاه می‌کنم هنرهایی را می‌بینم که ریشه داشتند. واقعاً هنرهایی که ارزشمندند و متأسفانه امروز شاهدیم کمتر به این‌ها توجه می‌شود. در اصفهان هر خانه یک موزه است؛ متأسفانه آن‌قدر رسیدگی نشده که بازماندگانِ آن خانه‌های ارزشمندِ باستانی، این صنایع فرهنگی و هنری را با قیمت‌های نازلی می‌فروشند. البته برای بعضی از این بازماندگان که دغدغه دارند که این بناها و هنرها را نزدِ چه کسانی بسپارند تا باقی بماند. بسیار متأسفم که برای برخی دغدغه ندارند و برای هنرِ این مرز و بوم این اتفاقات می‌افتد.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

رشید بسیار محبوب است

* یکی از نکاتی که مخاطب با دیدنِ نام شما، یادِ آن می‌افتد قدرت‌الله ایزدی و نامِ رشید است که از خاطرِ مخاطب نمی‌رود. مردم این هنرمند را با شما می‌شناسند. باعث شدید که این نماینده مستعد اصفهانی بیشتر در دنیایِ تصویر دیده شود.

به قول معروف من بی‌تقصیرم. آقای ایزدی شیوه کار خودش را دارد و بسیار محبوب است. کارهای نمایشی که با او داشتیم تعدادشان کم نیست. اصفهان این زمینه را دارد هرکسی با کمک از گذشتگان بیاید و شیوه نمایشِ طنز را کار بکند با توفیقاتی مواجه می‌شود که خدا را شکر برای قدرت‌الله ایزدی این اتفاق افتاده است.  

مرا به نام «آقای گرفتار» می‌شناسند

* مردم در کوچه و خیابان شما را «آقای گرفتار» صدا می‌زنند؟

بله. خیلی از آدم‌ها همین امروز مرا با این اسم صدا می‌کنند. هرکسی با یک فیلمی در واقع اسمی پیدا می‌کند. نمایش‌ها و سریال‌های زیادی با شخصیت‌های به خصوصی کار کرده‌ام. مثلاً در سریال «دل‌خوش سیری چند»، سریال «هشت بهشت»، دو فصل «آقای گرفتار»، سریال «پیک راستان»، «پشت کوه‌های بلند» و خیلی ازکارهای دیگر، اما هر شهرستانی و جایی می‌روم به نامِ خودم دسترسی ندارند به نام «آقای گرفتار» می‌شناسند.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

آقای گرفتار دوباره به تلویزیون برمی‌گردد؟!

* سرانجام «آقای گرفتار» به فصل سوم خواهد رسید؟

در واقع سال‌ها است درباره ساخت سری جدید این سریال صحبت می‌شود. فصل سومی که الان بچه‌ها بزرگ شده‌اند. با این قالب، طراحی، نگارش و پیش‌تولید شده است. هنوز تولید را شروع نکردیم اما به زودی شاید این کار را بکنیم. خانواده‌ای که 9 بچه دارند، بزرگ شده‌اند و بتوانند زندگی را شکل بدهند.

با ساختِ این سریال بهتر می‌توانیم با وضعیت جوانان امروز از طریق این مجموعه آشنا شویم؛ بحث مشکلات کار، ازدواج، اشتغال و مسکن‌شان را نشان بدهیم. این بزرگ شدنِ بچه‌ها خودش قصه را جالب می‌کند. به امید اینکه این اتفاق بیفتد و تلویزیون ما به این کارهای اقوام و با لهجه و گویش نیازمند است.

* حتماً مردم در کوچه و خیابان شما را می‌بینند می‌گویند که "آقای گرفتار" را بسازید. چون واقعاً موضوع فرهنگسازی فرزندآوری و بحثِ جمعیت امروز ایجاب می‌کند چنین کارهایی که بحث روابط والدین و فرزندان را به خوبی نشان می‌دهد؛ ساخته شوند؟

درست است، این سریال جامعه واقعی که درگیر است را به خوبی نشان می‌دهد. چگونگی زیستی بزرگترها و ارتباط شان با فرزندان را بازآموزی می‌کند. می‌توانیم در نمایشِ فرآیند این اتفاقات، سفر، تولید، روابط و خیلی از اتفاقات معمولِ زندگی را قرار بدهیم.

اکلیلی بازیگر سریال «سلمان فارسی» می‌شود؟

* با توجه به اینکه امرالله احمدجو دوستِ شفیق شما به عنوان نویسنده و دستیار کنارِ داود میرباقری در سریال «سلمان فارسی» است، به شما پیشنهادی برای حضور در این سریال نشد؟

کار تاریخی یعنی 5، 6 سال کار و برای من که در اصفهان به نوعی مشغول کارهایی‌ام که شاید ربطی به هنر ندارند، دشوار می‌شود. من امروز در مراکز خیریه رفت و آمد دارم و باور کنید چند روزی در اصفهان نباشم دلتنگ این شهر می‌شوم. به همین خاطر سعادتش را ندرام در چنین کارهای بزرگی حضور داشته باشم. مثلاً در گذشته، سریال «تفنگ سرپر» در میمه ساخته می‌شد یا سریال‌های دیگر؛ فقط «هشت بهشت» یک مقداری دورتر رفتیم. سریال‌هایی که کار کردم معمولاً در استان اصفهان کار شد.

سریال‌های تاریخی زمان زیادی می‌خواهد من خیلی همت کنم و رویِ خوش مسئولین، تئاتر را راه بیندازم. فکر کنم این کار ثمره بیشتری داشته باشد. این اتفاق هنوز نیفتاده و دلمان می‌خواهد که مسئولین‌مان دغدغه این را داشته باشند و چراغ تئاتر به نوعی روشن شود. امروز نمایش‌هایی داریم اما هنوز از آن فضای نمایشِ گسترده و سالن‌های زیاد خبری نیست که مردم بروند و بهره‌اش را ببرند.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

شما هر موقع «قصه‌های مجید» را ببینید لذت می‌برید

* آرزویتان در عرصه بازیگری چیست؟ نقشی که دوست داشته باشید بازی کنید و این اتفاق نیفتاده باشد؟

من فکر می‌کنم با شایستگی که اصفهان دارد و هر آدمی در این شهر زندگی می‌کند به این شایستگی احترام بگذارد، قطعاً کارها ماندگار خواهد بود. ما در گذشته مثلاً «قصه‌های مجید» را داشتیم که آقای پوراحمد کار کردند؛ چقدر قصه خوب و مؤثری بود. می‌شود بارها این سریال را نگاه کرد و لذت برد. حتی خیلی از کارهای گذشته را می‌توان امروز ساخت اگر به فیلمنامه و ساختارها خوب توجه کنیم.

این نوع کارها هر موقع پخش می‌شوند دیدنی‌اند و تاریخ مصرف ندارند. شما «روزی روزگاری» را می‌بینید دوباره سالِ دیگر هم می‌توانید ببینید و لذت خواهید برد. چون این کارها در شأن کشورمان ایران، فرهنگ و هنرمان ساخته شده‌اند.

گلایه‌ها از ساختِ کارهای ضعیف و بدآموز

* بارها در مصاحبه‌هایتان به این نکته اشاره کردید که سریال‌ها طوری ساخته شود که در شأن مردم ایران باشد. اصولاً، در شأن مردم ایران ساختن یعنی چه نوع کارهایی؟

وقتی به عقب برمی‌گردیم می‌بینیم چقدر میراث نوشتاری ارزشمندی داریم؛ مگر حافظ، سعدی و این همه شاعر و ادیب نداشتیم که نشر و توسعه این آثار ارزشمند می‌تواند به غنایِ فرهنگ‌مان کمک کند. چقدر می‌توانیم درباره معلمان فداکاری کار کنیم که زندگی‌شان یک فرهنگ است. اما زندگی‌ها را درست بسازیم. آن‌طور که شأن خود آن‌ها و ما است.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

چقدر ما سریال‌هایی را در تلویزیون می‌بینیم که شأنیت رسانه ملی را ندارند

یکی از نکاتی که در سال‌های اخیر از آن غافل شده‌ایم، اول خانواده و بعد فاخرنویسی است. ما امروز در آثار ناسزا هم می‌شنویم و شاید برای کودکی که چشمش به این رابطه‌ها در نمایش‌خانگی، سینما و تلویزیون می‌افتد بدآموزی داشته باشد. برخی از هنرمندانِ بسیار مؤدب و فاخر و وزین‌اند اما به خاطر معیشت، از فیلمنامه‌ای تبعیت می‌کند که در آن به خانواده اهانت می‌شود. چرا این اتفاق می‌افتد؟

وقتی میدان خالی می‌شود و کاری محکم ساخته نمی‌شود، این اتفاقات می‌افتد. چقدر ما سریال‌هایی را در تلویزیون می‌بینیم که کار ما نیست و شأنیتی هم ندارد از نظر اخلاقی هم دردی دوا نمی‌کند. ما آدم‌ها را در وضعیتی قرار می‌دهیم که صبح تا شب یکسری ویژه برنامه‌ای ببینند که خوراک عمومی نیست.

یک زمانی می‌گفتند باید با تهاجم فرهنگی مقابله کرد؛ ما برای این کار باید امکانات‌مان را به حدی می‌رساندیم که بتوانیم در زمینه فرهنگ، هنر، ادب، کتاب و شعر، بزرگان‌ و مستعدین‌مان را مورد حمایت قرار دهیم.

باندها آمدند گروه‌هایی راه انداختند و دلال‌هایی آوردند

* به نظر شما این موضوعی که برخی از پیشکسوتان همچون مرحوم سیروس گرجستانی و عزت‌الله مهرآوران مطرح می‌کردند صحت دارد. آن گروه‌بندی‌ها و میهمانی‌های شبانه و حتی باندها و مافیا به جایی می‌رسند که باید برای بازی در یک پلان و سکانس، فرد 20 تا 30 میلیون تومان پرداخت کند تا آن نقش را برای خودش بگیرد.

باندها و مافیا آمدند برای خودشان دسته و گروه‌هایی درست کردند. دلال‌هایی را آوردند و آرام آرام من خودم گفتم که اصلاً دیگر در این وضعیت جایی ندارم و کناره گرفتم. ما باید زمینه آموزش و پرورشِ هنرمندان‌مان را فراهم کنیم. نه اینکه بروند و آموزش ببینند و بعد متوجه شوند جایگاهی ندارند. بسترها و امکاناتِ حضورشان را فراهم کنیم که بعد از آموزش، بلاتکلیف نشوند. از اول ما برای این ساختارها سازماندهی نداشتیم و تعدادِ محدودی به آب و نانی رسیدند. ممکن است از همین‌ها کارهای نامتعارفی هم ببینیم.

سریال , صدا و سیما , سینمای ایران , تئاتر , فیلم , بازیگران ,

نمایی از سریال «هشت بهشت»

سریال‌های قدیمی می‌بینم غصه‌دار می‌شوم

* بازیگرانی هستند که در میان ما نیستند و در کارهای بسیاری شما با آنها همبازی بودید. شنیده‌ام در جایی گفتید هر موقع سریال‌های قدیمی می‌بینید خیلی غصه‌ می‌خورید؟

بله همین‌طور است. مثلاً سریال «هشت بهشت» را می‌دیدم کارگردان و بسیاری از بازیگران این سریال به رحمت خدا رفته‌اند. من همیشه دوست دارم از این بزرگان و هنرمندانِ ارزشمند یادی کنم چقدر خوب که در این گفت‌وگو هم یادی از آنها شد.

قتل‌های سریالی یا شوخی‌های سطحی؛ گلایه‌های آقای گرفتار از فیلم‌های ضعیف

* در میانِ همه صحبت‌های شما نوعی گلایه و ناراحتی وجود دارد. این‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

ناراحتم چون دلم برای فرهنگ و هنرِ این مملکت می‌سوزد. درگذشته یک متن را می‌دیدیم کلی تحت تأثیر قرار می‌گرفتیم اصلاً زندگی‌مان را دگرگون می‌کرد؛ الان چه چیزی را الگو قرار دهیم؟ امروز فیلمی می‌سازیم که باید آن‌قدر در داخلش، کشت و کشتار داشته باشیم تا جذابیت پیدا کند. یا آن‌قدر شوخی‌های کاملاً پایین و سطحی و مبتذل، تا در این صورت کارها دیدنی شوند.

ایرانی کارهایی می‌تواند تولید کند که نه تنها مصرف داخلی داشته باشد بلکه به جهان هم صادر شود. ما ایرانی‌ها تاریخ‌مان و فرهنگ‌مان آن‌قدر قدمت دارد که می‌توانیم به مرور کارهای ماندگاری بسازیم. مسئولین هنوز دیر نشده و می‌توان جلویِ آسیب‌های فرهنگی را گرفت و فرهنگ و هنرِ ناب و غنی را توسعه داد.

آرزویم این است که ان‌شاءالله ما در زمینه‌های مختلف با اهمیتی که به فرهنگ، سنت و تاریخ‌مان می‌دهیم کاری کنیم که شأنیت گذشته‌مان را پیدا کنیم. به نظرمن باید هرچه زودتر برگردیم به اینکه خودمان را دریابیم، چه از نظر تاریخی، جغرافیایی، مردمی، اجتماعی، هرچه که شما بگویید. دست به دست هم دهیم و این کار امکانپذیر نیست مگر اینکه از طریق فرهنگ و هنر یک جامعه‌ای به تعالی می‌رسد.

منبع: تسنیم
کد مطلب: ۳۵۸۴۶۲
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت