رضایی: وجود حق انتخاب و شرایط رقابتی واقعی لازمه اعتماد کاربران به پیامرسانهای بومی است / تلاش برای حقنه کردن نوع خاصی از زیست مجازی به مردم، ایجاد مقاومت میکند
با استمرار فیلترینگ برخی از پیام رسان های خارجی در کشور، تاکید مسئولان بر استفاده کاربران از پلتفرم های داخلی بسیار زیاد شده است. از طرفی دیگر کاربران در بسیاری از موارد چاره ای جز استفاده از این پیام رسان ها را ندارند. اما این پیام رسان ها باید دارای چه ویژگی هایی باشند تا بتوانند مخاطب را جذب کنند؟
عباس رضایی ثمرین پژوهشگر حوزه رسانه معتقد است، اگر مردم حس کنند یک اراده معطوف به قدرت به دنبال حقنه کردن نوع خاصی از زیست مجازی به آنهاست، پیشبینیاش سخت نیست که در چنین شرایطی مقاومت شکل میگیرد. شما حتی اگر بینقصترین سرویس ممکن را هم در شرایط انحصار ارائه کنید و مردم حس کنند گزینه دیگری ندارند، عمدتا اقبال نشان نمیدهند.
با توجه به اینکه در شرایط فعلی جامعه کاربران چارهای جز استفاده از پیامرسانهای داخلی ندارند، در ابتدا بفرمایید این پیامرسانها باید دارای چه ویژگیهایی باشند که قدرت رقابت با پیامرسانهای خارجی را داشته باشند ؟
مسئله اصلی در همان مفهوم رقابت است. پیامرسانها و اساساً سایر ابزارهای دیجیتال که به طور وسیع مورد استفاده مردم قرار میگیرند، در پاسخ به نیازهایی شکل گرفتهاند. یک نیاز مثلا بحث ارتباط است. یعنی مردم نیازهای ارتباطی خود را با استفاده از این پیامرسانها تامین میکنند. عده دیگری ممکن است از این پیامرسانها استفاده رسانهای کنند. یعنی بخواهند پیامی را از این طریق به گوش دیگران برسانند. با این نگاه طبیعی است که مردم آن ابزاری را انتخاب میکنند که بهتر و راحتتر و امنتر نیاز آنها را برطرف کند. بنابراین در یک شرایط رقابتی معمولی، مهمترین فاکتور انتخاب شدن یک ابزار یا سرویس از سوی مردم کیفیت و امنیت آن است نه لزوما ایرانی یا خارجی بودن آن. خیلی از کاربران اینترنت در کشور همین الان از برخی سرویسهای داخلی استفاده میکنند و مشکلی هم ندارند.
پس مساله اصلی در استفاده از یک پیام رسان چیست؟
مشکل از جایی شروع میشود که مردم حس کنند یک اراده معطوف به قدرت به دنبال حقنه کردن نوع خاصی از زیست مجازی به آنهاست، پیشبینیاش سخت نیست که در چنین شرایطی مقاومت شکل میگیرد. شما حتی اگر بینقصترین سرویس ممکن را هم در شرایط انحصار ارائه کنید و مردم حس کنند گزینه دیگری ندارند، عمدتا اقبال نشان نمیدهند. اینجا صحبت از رقابت یا شاخصهای رقابتپذیری بیمعناست، چون اساساً رقابتی وجود ندارد که ما بخواهیم درباره شاخصهای توفیق در آن سخن بگوییم. لذا قبل از ویژگیهای رقابتپذیری پیامرسانها که اساساً مقولهای فنی و نه رسانهای است، لازم است درباره سیاستگذاریها صحبت کنیم.
در حال حاضر یکی از چالشهای مهم این پیام رسان ها بحث اعتمادسازی بین مخاطبان است به نظر شما در این حوزه چه مولفههایی برای جذب اعتماد مخاطب لازم است؟
جذب اعتماد طی پروسهای اتفاق میافتد که کوتاهمدت نیست. اعتماد اصولا با حق انتخاب قرین است و در فضای انحصاری چندان موضوعیت ندارد. ما در این بحث یک متن داریم و یک زمینه. متن، پیامرسانهای اجتماعی، شاخصهای فنی و کیفی آنها و سایر مولفههای درونی مرتبط با آنها مثل خط مشی و امثالهم است. زمینه اما شامل عوامل بیرونی، از جمله سیاستگذاریها و شرایط و ساختارهای اجتماعی و سیاسی میشود. تحلیلی واقعبینانه است که ما در آن، این دو را در کنار هم ببینیم. اگر بخواهیم متن را از زمینه بیرون بکشیم و به صورت مستقل آن را تحلیل کنیم، تقلیلگرایانه رفتار کردهایم. صرف تمرکز روی بایدها و نبایدهای کار پیامرسانها یا مولفههایی که آنها باید برای جذب یا حفظ کاربر به کار گیرند، بدون توجه به عوامل زمینهای و ساختاری به نظر من نارسا است و نمیتواند وضعیت فعلی را توضیح دهد. عرض کردم، وقتی انگاره انحصار در ذهن کاربر شکل بگیرد، معادلات به کلی متفاوت از گذشته است. مثلا وقتی شما بیایید و عضویت در یک پیامرسان خاص را شرط ورود به یک سامانه پرمخاطب دانشجویی کنید ظاهرش این است که چندین هزار کاربر رایگان به چنگ آوردهاید اما در کُنه ماجرا، انزجاری نسبت به پلتفرم مورد نظر در میان کاربران اجباری شکل میگیرد که آثار آن در درازمدت ویرانگر است. معلوم است که اینجا دیگر کیفیت خدمات موضوعیت نخواهد داشت. کاربر از این رفتار احساس توهین میکند و جلب اعتماد او در این شرایط عملا غیرممکن است. من حتی اخیراً دیدهام که بعضی پیامرسانهای داخلی، امکان حذف حساب کاربری را به استفادهکنندگان خود نمیدهند. یعنی شما اگر به هر ترتیبی، راهتان افتاد و آنجا حساب کاربری باز کردید، دیگر امکان خروج ندارید! قاعدتا وقتی مثل گروگان با شما رفتار شود، به این راحتی اعتماد نخواهید کرد. از این جهت است که من فکر میکنم، بر خلاف آنچه تصور میشود، انسداد دسترسی به رقبای خارجی یا به تعبیر دیگر ایجاد انحصار، در یک نگاه عمیقتر و راهبردیتر، اتفاقاً به ضرر پیامرسانهای داخلی است.
به نظر شما آیا این پیامرسانها قابلیت این کار را دارند که نهادهای مربوطه اقدامات و حمایتهای لازم را برای توسعه آنها انجام دهند، چقدر می توان در این باره امیدوار بود؟
پاسخ به بخشی از سوال شما که مرتبط با مولفههای کیفی و فنی پیامرسانهاست، قاعدتا در حیطه صلاحیت بنده نیست. به طور کلی اما باید توجه کنیم که تجربه جمعی در کشور ما از واژه حمایت در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال چندان مثبت نیست و بعضاً آن را با تبعیض، اعطای رانت و اتلاف منابع عمومی قرین میدانند. لذا فرایند حمایت را اگر صرفا تامین مالی یا فرایندهای تبعیضآمیزی همچون حذف رقبای پرمخاطب خارجی قلمداد کنیم، بعید است تاثیری در مقوله اعتماد که مسئله اصلی در موضوع پیامرسانهای داخلی است، داشته باشد. حمایتهای زیرساختی و توانمندسازی اما میتواند اثربخش باشد؛ به شرطی که حق انتخاب مردم پاس داشته شود و البته رشد پیامرسانها نه مبتنی بر منابع خاص دولتی که بر پایه مدلهای اقتصادی موفق باشد.
دیدگاه