شوخی مهران مدیری با ماجرای ازدواج سارا رسول‌زاده

سرنا_سارا رسول‌زاده بازیگر سریال نجلا در جواب سوال مهران مدیری درباره ازدواج گفت: متولد ۱۷ شهریور ۶۸ هستم. به نظرم برای ازدواج زود است. من کوچولوام.

شوخی مهران مدیری با ماجرای ازدواج سارا رسول‌زاده

شب گذشته مهران مدیری میزبان سارا رسول زاده بازیگر سریال نجلا در برنامه دورهمی بود. رسول زاده درباره شروع فعالیتش گفت: من از ۸ سالگی در کانون پرورش فکری کارم را شروع کردم. نمی‌دانم کانون الان هم مثل آن روزها است یا خیر. به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنم بچه‌های خود را آنجا ثبت نام کنند؛ چراکه یکی از سالم‌ترین مکان‌های آموزشی است.

وی افزود: در کانون کلاس سفالگری، شعر، کتابخوانی، تئاتر و ... داشتیم؛ آنجا بود که من با تئاتر آشنا شدم. اولین بار تئاتر را با تئاتر عروسکی آغاز کردم و جایزه عروسک گردانی کشوری گرفتم. تا ۱۸ سالگی در کانون پرورش فکری بودم.

بازیگر نجلا عنوان کرد: در رشته مدیریت صنعتی دانشگاه تهران تحصیل کردم و التبه هیچ وقت هم از آن استفاده نکردم؛ چراکه همیشه در سالن‌های تئاتر بودم.

رسول زاده گفت: هر چیزی که از دنیای بازیگری یادگرفتم، از علی رفیعی آموختم. برای تحصیل در رشته تئاتر وارد دانشگاه نشدم؛ چراکه دو سال، کلاس‌های تئاتر را گذراندم.

این بازیگر سینما و تلویزیون در بخش دیگری از برنامه درباره علاقه اش به جوراب گفت: علاقه خاصی به جوراب‌ها دارم. چند وقت پیش یکی از دوستانم خانه ما آمده بود. به دلیل اینکه خانه ما سرد است، جوراب پشمی به او دادم. زمان خداحافظی با همان جوراب داشت می‌رفت؛ با کلی معذرت خواهی از او خواستم جوراب را به من پس بدهد. البته جوراب یادگاری خواهرم بود.

مدیری درباره کارنامه تحصیلی اش گفت: همیشه کارنامه هایم را در مسیر خانه آتش می‌زدم؛ همیشه مادر و پدرم سوال می‌کردند، مگر کارنامه‌ها را به تو نمی‌دهند؟ من می‌گفتم کارنامه چی هست، البته از یک زمان به بعد انقدر نمراتم افتضاح بود که بهتر بود کارنامه را آتش می‌زدم.

رسول زاده گفت: اگر مادر من بود همان کاغذهای پودر شده را باهم جمع می‌کرد!

مدیری درباره ازدواج سوال کرد و رسول زاده گفت: متولد ۱۷ شهریور ۶۸ هستم. به نظرم برای ازدواج زود است. من کوچولوام.

اما در ادامه درباره ملاک‌های ازدواجش توضیح داد: بیشتر دوست دارم طرف مقابلم شنونده خوبی باشد. به نظرم آدم‌ها باید تا ابد دوست بمانند؛ زمانی که عشق از بین می‌رود، تازه رابطه معنا پیدا می‌کند. قطعا تا مدتی آدم جذابیت‌هایی دارد؛ هنر زندگی کردن زمانی شروع می‌شود که آن جذابیت‌ها از بین برود. به این معنا که شما خصوصیت یکدیگر را می‌دانید و دوست دارید، کنار هم زندگی کنید. اگر چنین اتفاق بیافتد، من هم ازدواج می‌کنم.

منبع: ایران آرت

کد مطلب: ۱۸۵۳۴۳
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت