بیانیه تند اهالی هنر خطاب به وزیر پیشنهادی ارشاد
بیست و چهار صتف خانه سینما از جمله کانون کارگردانان، انجمن تهیه کننده-کارگردانان، انجمن فیلمنامه نویسان و انجمن بازیگران در بیانیهای خطاب به وزیر پیشنهادی ارشاد از مواضع او به شدت انتقاد کردهاند.
متن این بیانیه را بخوانید:
«جناب آقای محمد مهدی اسماعیلی،
وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم،
صریح و بی پرده با شما سخن می گوییم، چرا که از همان آغاز جایی برای پرده پوشی باقی نگذاشتهاید. از جنابعالی هم میخواهیم که اگر باوری به صراحت کلام دارید پاسخگوی جامعه بزرگ فرهنگ و هنر باشید. اگر قصدتان تعطیلی حرفه سینماست، لطفا تعارف را کنار بگذارید، اگر نه حتی در شرایطی که طالبان متحجر در بساط تازه به راه افتاده همسایگی مان، ندای رواداری و تساهل براه انداخته اند، جنابعالی هنوز از راه نرسیده، اکثریت محصولات سینمایی را باطل دانسته و به تبع آن سازندگان و دست اندرکاران این عرصه را به بدخواهان و مفسدین و کفار فرهنگی تشبیه کرده اید، که عزمی جز ترویج اباحه گری و فساد و بی اخلاقی ندارند. شما پیش از جلوس برتخت وزارت، به زعم خود «اشداء علی الکفار» خوانده اید و تیغتان را به سمت هنرمندان مظلومی که با تمامی مشقتها و تحت سیطره همین گونه مدیریتها، سالهاست به فعالیت خود ادامه میدهند نشانه گرفتید؛ این چه معنایی جز قلع و قمع و حذف فرهنگی و هنری می تواند داشته باشد؟
با این بیانات و شعارها و طرح سطحیترین درک و تحلیل از جامعه و مخاطب، نکند تصور کرده اید به جای وزیر فرهنگ قرار است وزیر شعار بشوید؟
اگر می خواهید جامعه سینمایی را با این پندارهای جعلی و گفتارهای باطل و بیاساس بیازمایید، باید گوشزد کنیم که زمین محکمی را انتخاب کردهاید و بدانید که گذشتن از این مسیر دامنتان را بگونهای ناپاک می کند که هیچ آیین طهارتی قادر به تطهیر آن نیست.
جناب وزیر محترم آینده! از ما بپذیرید و باور کنید که مشاورانتان پوست خربزه زیر پایتان انداخته اند، چرا که اگر ایشان اندک درک و واقع نگری سیاسی و اجتماعی داشتند، به خاطر می آوردند که جامعه اصناف سینمایی و کل جامعه فرهنگی و هنری، در مواقع بحران چگونه کنار هم جمع می شوند و یکپارچه و متحدانه و با همه وجودشان از شرافت و موجودیت شان دفاع می کنند.
باور کنید که در این هنگام، اشک مان لحظه ای بر این نوشته همراه با خون جگر و از سر غیظ بند نمی آید، چرا که درد مصیبت از دست رفتن یکی از عزیزترین و گرامی ترین هم صنفی هایمان را از سر می گذرانیم. بانوی کاردانی که چون دیگر هموطنان و هم صنفی های ما، قربانی مدیریت کلان نالایقی شد که چون برگریزان خزان نفس مردمانش رایک به یک می گیرد. مدیریتی که عرصه فرهنگش را شما قرار است اشغال کنید و وا اسفا از این ترهات که بنام برنامه به هم بافته اید و نمی دانید که باد می کارید و طوفان درو می کنید. ای کاش فرجام این تجربه ناکام را از همفکران دیگرتان که یک بار در گذشته هم عزم شان را جزم کرده بودند که در این خانه را ببندند، می پرسیدید.
جناب آقای اسماعیلی، هنوز وزیر نشده، با این تحلیل های بی پایه از جان این سینمای بی جان شده چه میخواهید؟ بیکاری، اوضاع بد اقتصادی و معیشتی، بیماری و آینده نامعلوم برایمان کم نیست؟ از دست رفتن سرمایه های بزرگ انسانی وگرانبهای سینمای مظلوم ما کافی نیست که شما از راه نرسیده این چنین شلتاق می کنید؟ اگر همفکران تان در گذشته ودرمقابله با این سینمای ملی، به همین شیوه شما، با آمارها و پیش بینی های مجعول برگرفته از پایان نامه های دانشجویی قدیمی به اسم برنامه، پیش پای ما سنگ نمی انداختند، حالا در مرتبه بسیار والاتری در عرصه سینمای ملی و جهانی قرار داشتیم.
با این اوصاف آیا ما باید شما را محاکمه کنیم یا شما ما را؟ سالیان درازی است که گاه و بیگاه با امثال شما کنار آمده ایم، بامحدودیت ها وکم دانشی وجهل هنری تان ساخته ایم و ازحوض خزه گرفته تان با مشقت تلاش کردیم تا خودمان را به اقیانوس سینمای جهانی برسانیم و موفقیت هایمان را باشما که غالبا اگر سد راه ما نبودید، یاورمان هم نبودهاید، قسمتکرده ایم.
جناب وزیر محترم پیشنهادی ؛ ما جامعه بزرگ سینما سخت امیدواریم که این اعتراض جمعی درسی روشنگر باشد برای پذیرفتن تعامل فرهنگی در خور بعنوان تنها مسیر آینده تان ، چراکه آزمودن هر راه دیگری ، مصداق کامل برسر شاخ بن بریدن است.»
دیدگاه