بیوگرافی حسین پناهی؛ او میخواست آخوند باشد، شاعر شد
این مطلب درباره پنج پرده از زندگی حسین پناهی بازیگر و شاعر شوریده سر سینمای ایران است که اگر زنده بود حالا ۶۵ سالش تمام میشد.
حسین پناهی شاعر، نویسنده و بازیگر ایرانی ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه، حوالی شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد به دنیا آمد و بازیگری را از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد و کمی بعدتر چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامههای خودش ساخت که مدتها در محاق ماند.
با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش مورد توجه مخاطبان خاص قرار گرفت. این مطلب درباره پنج پرده از زندگی حسین پناهی بازیگر و شاعر شوریده سر سینمای ایران است که اگر زنده بود حالا ۶۵ سالش تمام میشد. این مطلب برگرفته از صفحه اینستاگرام «پنشتا» است.
حسین پناهی سال ۵۱ وارد حوزه علمیه شد تا درس طلبگی بخواند سه سال بعد وقتی به عنوان روحانی به محل زندگیاش برگشت، زنی برای سوالی شرعی سراغش آمد و پرسید: «فضله موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمتم بود افتاده، آیا روغن نجس است؟»
پناهی با اینکه میدانست طبق اصول شرع همهی روغن نجس شده، ولی نتواست دسترنج زن برای گذران چند ماه زندگی خانوادهاش دور ریخته شود پاسخ داد» فقط همان قسمت فضله را دور ریخته بریزد و روغن مشکلی ندارد» بعد از همین اتفاق او کاملا بی خیال روحانی بودن شد.
پاسدار زمان جنگ
حسین پناهی زمان جنگ پاسدار و عضو سپاه بود و البته در بخش فرهنگی و کارهای تبلیغاتی جبهه کار میکردو تئاتر روی صحنه میبرد. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت و صادق آهنگران در مصاحبههایی در این باره صحبت کردهاند.
زندگی در قبر
حسین پناهی وقتی به تهران آمدمثل تعداد دیگری از جنگزدهها، در یکی از مقبرههای خصوصی قبرستان امامزاده قاسم زندگی میکرد و همان جا هم روی نمایشنامههایش کار میکرد. از همین قبرستان هم تعدادی از نرمندان سینما و تلویزیون با او آشنا شدند. (بخشی از مصاحبه رسول نجفیان با روزنامه جام جم)
وصیت نامه و شعرهایی که ننوشت
اینترنت پر است از متنها و شعرهایی که با اسم و عکس حسین پناهی منتشر شده اند، اما او روحش هم از این چیزها - که بیشترشان متنهای ضعیفی هم دارند- خبر ندارد. مثلا هیچ یک از متنها نوشته حسین پناهی نیست و اتفاقا خانواده و دوستانش از نسبت دادن این نوشتهها به او خیلی هم شاکی هستند: وصیتنامه قبر مرا نیم متر عمیقتر حفر کیند، شعر مگسی را کشتم، پشت چراغ قرمز، ازآجیل سفره عید، رخش گاری کشی میکند، صفر رابستند، من تعجب میکنم، بهزیستی نوشته بود، با اجازه محیط زیست، گناه شیرین است و اکسیژن
دیالوگ نویسی سریال امام علی
اگر سن تان قد بدهد و سریال امام علی یادتان باشد. یکی از شاخصترین ویژگیهای سریال دیالوگهای ماندگار و کم نظیرش بود که از زبان معاویه و عمروعاص و ولید و مالک اشتر میشنیدیم. بخش عمده این دیالوگها را حسین پناهی نوشته بود، اما خیلیها این موضوع را نمیدانند.
دیدگاه