مادر الهام چرخنده: دخترم شهید است
الهام چرخنده، بازیگر سابق سینما و تلویزیون در اینستاگرام از سختی هایی نوشت که در دوران تغییر وضعیت ظاهریاش تحمل کرده بود.
سلام..
تا انتها بخون
سال نود و شش بود و اوج بیماری بنده.. وزنم به دلیل استفاده از داروها بالا رفته بود و هر روز از فردا هیچ خبری نداشتم و مدام بستری در بیمارستان و آی سیو...
تنها عنصری که انگیزه زندگی زمینی بود، نفس کشیدن در هوای نجف و کربلا بود و بس. از هر طرف تیری سمتم روانه بود.. ذهنم پر از سوال و بیجواب، تسلیم بودم به رضای پروردگار.. تازه از مصاحبه با رشیدپور میگذشت که بیشتر شبیه محاکمه بود تا مصاحبه. هزار جور تهمت و تهدید و فشار.. تقریباً تمام این هشت سال در حصر بودم.. دیگه از همه جا فیلتر شده بودم. حتی برنامههای تلویزیونی هم اسمم رو قلم میگرفتند.. حرفای زیادی در قلب بود و حسرت اینکه در رسانه نمیتونستم به دختران و خواهران سرزمینم بگم. از اینکه چه شد.. از ادیان مختلف بگم و تجربهها و دینی که تزریقی نبود و تحقیقی از خاطرات جهان زیبای ورزش تا سینما و موسیقی و بعد هم...
هرگز نشد، نگذاشتند..
با برنامه جلو میرفتند.. هر روز صبح یک خبر جدید و یک حمله در دستگاه کارشون بود..
تا تهمت قرارداد میلیاردی و پیشنهاد پول و خونه برای حجاب کردن پیش رفتن..
سکولارها بیشتر باور کردن تا اینوریها..
بین واژه شک و شوک در مسیر پر از مین همه چشم امیدم به خانم بیبی حضرت زهرا سلاماللهعلیها بود و نفس کشیدن در جوار حرم مطهر کشتی نجات.. و هر چه شد فقط یک جمله در ذهن میپیچید..
ما رایَتُ اِلا جَمیلا
این ویدئو در دانشگاهی درست فردای روزی که از کربلا برگشتم ضبط شد.. و به لطف خداوند و نگاه اهل بیت علیهمالسلام وایرال شد.. خیلیها بعد دیدنش برام نوشتن و خیلیها رو بعدش دیدم که فهمیدم دعام الحمدالله کار ساز شده..
اینجا فقط خودم یادمه، به سختی رو پا ایستاده بودم و قلبم داشت از سینه بیرون میزد.. یادمه وقتی مادرم اولین بار دیدند این ویدئو رو گفتند: مادر انگار شهید شدی! بعد دو بار یه دعایی کردند.. با اشک..
که الهی به حق زینب این بارم دعاتون بگیره مادر..
الهی ارزقنی شهادت...
دیدگاه