همان شب چله بگوییم، بهتر است
رضا فیاضی در برنامه «سلام تهران» از اینکه هنوز هم مردم او را با مجموعه زیزیگولو به خاطر دارند، ابراز خرسندی کرد و گفت: شنیدن خاطرات مردم از مجموعه زیزیگولو در تاکسی، بیمارستان و جاهای دیگر، به من انرژی مثبت میدهد و از لبخند آنها سرمست میشوم.
بازیگر مجموعه تابهتا با اشاره به عبارتی از یک مجری تلویزیون هنگام خداحافظی با مردم که گفته بود شبتان به عشق و شبتان بهشت، افزود: به این فکر میکردم که چقدر خوب میشد دنیای ما همان بهشت موعود باشد. با خوبیهای فراوان زندگی کنیم و مملو از سلامتی باشد، به یکدیگر مهربانی کنیم و از زندگی لذت ببریم.
بازیگر پیشکسوت مجموعههای تلویزیونی با بیان اینکه در خوزستان به دنیا آمدم، عرب هستم و به همین دلیل شب یلدا را در کودکی نمیشناختم، تصریح کرد: بهتر است اسم این شب را همان شب چله بگوییم. من وقتی بزرگتر شدم، قدر چند ثانیه بیشتر این شب چله را فهمیدم و دوستش دارم.
صداپیشه و هنرمند کشورمان در پاسخ به سؤال مجری «سلام تهران» مبنی بر اینکه جای خالی چه کسی را در شب یلدای امسال حس میکنید؟، گفت: عاشق مادرم بودم، به همین دلیل جای خالی او را حس میکنم. پدرم یک خشونت عجیب دوستداشتنی داشت و بیشتر قصههایم را از او به یادگار دارم. پدرم نزدیک به ۱۰۰ سال عمر کرد، اما مادرم در سن ۶۴ سالگی از دنیا رفت. شباهت من به مادرم بیشتر از پدرم است.
وی با اشاره به خاطره به یادماندنی از مادر خود، گفت: یک سکّو جلوی منزل ما بود، مادرم تا بازگشت من از تمرین، روی آن سکّو مینشست؛ یکبار برای برنامه همدلی به اهواز رفته بودم، در برنامه از مادرم تشکر کردم. در راه بازگشت، برادرم تماس گرفت و خبر فوت مادرم را داد.
فیاضی همچنین مخاطبان برنامه «سلام تهران» را مهمان یکی از شعرهای خود از کتاب بانوی نیلوفری کرد. شعری با مطلع "اصلا بزار راحت بگویمت، باید از همان اول رو به آسمان میرفتم".
دیدگاه