دلنشینترین زنان سینمای ایران؛ از پوری تا هدیه
نگاهی داشتیم به «خواستنیترین زنان سینمای ایران» آنها که وجوه متفاوتی از خواستنی بودن یک زن را اجرا کردند.
از اغواگری شهره آغداشلو در سوتهدلان تا مثلا وجه مستقل، قدرتمند و آگاه کاراکتر سوسن تسلیمی در چریکه تارا؛ طبیعتا مثل هر فهرست دیگری این هم سلیقهایست.
پوری بنایی در «مهرگیاه»
«مهرگیاه» به کارگردانی فریدون گله از تجربههای در خور توجه و کنار مانده دهه ۱۳۵۰ به حساب میآید. فیلم روایت علی عزت فخار است. علی، که از طریق گل فروشی گذران میکند، شبی در جادهی خارج شهر زنی را میبیند که ظاهراً از دست عدهای میگریزد. زن که خود را مهری معرفی میکند سوار اتومبیل علی میشود، و این آشنایی موجب علاقه میان آن دو میشود. شخصیت زن فیلم بیش از هر چیز شخصیت زن اثیری بوف کور هدایت را به یاد میآورد. زنی که در عین زیبایی ویران میکند. اما مسیری که گله برای قهرمان فیلم که با این زن مواجه میشود ترسیم میکند در عین شباهت به بوف کور مسیر متفاوتی را طی میکند.
گوگوش در «نازنین»
«نازنین» فیلمی به کارگردانی علیرضا داوودنژاد و نویسندگی علیرضا داوودنژاد و رضا عطایی محصول سال ۱۳۵۴ است. موضوع فیلم نازنین درباره زن وشوهری است که میخواهند فرزند خود را سقط کنند و در مسیرشان از یک مراسم سینه زنی میگذرند و در آنجا برخوردها و گفتگوهایی پیش میآید. بازی گوگوش در نقش نیر در فیلم یکدست و به اندازه است او به خوبی از پس فراز و فرود نقش بر میآید.
شهره آغدشلو در «سوته دلان»
«سوته دلان» به کارگردانی علی حاتمی داستان دوبرادر را روایت میکند که یکی دارای معلولیت ذهنی است و برادر بزرگتر برای رهایی از بار مسئولیتهای برادر کوچکتر او را با دختربدکاره اشنا میکند، ولی برادر کوچکتر عاشق او میشود و در این راه با مشکلاتی روبرو میشود. یکی از علتهای دردانه بودن «سوته دلان» بازی اندازه و پر از ظرافت شهره آغداشلو در نقش اقدس است که با چنان تسلط و ریز بینی این نقش را بازی میکند که میتوان یک بار این فیلم را صرفا با تمرکز به بازی شگفت آور آغداشلو به تماشا نشست که چگونه در سومین تجربه سینمایی اش نقشی که پیش از این در سینمای فارسی به کلیشهای تمام عیار بدل شده بود را به یک کاراکتر حقیقی بدل میکند.
نوری کسرایی در «شازده احتجاب»
«شازده احتجاب» به کارگردانی بهمن فرمان آرا یکی از بهترین اقتباسهای سینمای ایران از ادبیات میباشد. رمان «شازده احتجاب» که هوشنگ گلشیری آن را نوشت شازده احتجاب روایت آخرین بازماندهی خاندان قاجار که به سل موروثی مبتلا است. مراد، پیشکار سابق شازده، و همسرش هر از گاه نزد شازده میروند و مراد خبر مرگ افراد خانواده و خویشانش را به او میدهد. شبی شازده مراد را در کوچه میبیند و وقتی در مییابد که او فقط برای گرفتن پول نیامده گمان میکند که خبر مرگ خودش را آورده است.
مری آپیک در «بن بست»
«بن بست» به کارگردانی پرویز صیاد روایت زندگی دختر جوانی با مادرش است که در انتهای کوچهی بن بستی زندگی میکند. روزی دختر از پشت پنجره متوجهی مردی میشود که در ابتدای کوچه با چتر زیر باران ایستاده و به پنجرهی اتاق او چشم دوخته است. با تکرار این وضع دختر به حضور مرد عادت میکند و پس از آشنایی با مرد به او علاقمند میشود. همسر شازده؛ فخرالنسا با بازی نوری کسمایی با عینک درشت و کتابخوانی مدامش در شمایل زن روشنفکر قرار میگیرد.بن بست فیلم تاثیر گذاری است. گویی در سراسر فیلم همراه با دختر در خواب هستیم خوابی از تصورات و خیالات خوش. اما در پایان فیلم همزمان با بسته شدن در توسط دختر ازین خواب و خیال موهوم بیدار میشویم و چشمانمان بروی حقایق تلخ زندگی باز میشود.
گلشیفته فراهانی در «بوتیک»
داستان «بوتیک» به کارگردانی حمید نعمتالله است. گلشیفته فراهانی نقش دختری با آرزوهای بزرگ از طبقهی اجتماعی پایین را به نام اتی بازی میکند. اتی از خانه فرار کرده و میخواهد به خارج از کشور مهاجرت کند. این وسط با پسری که در یک بوتیک کار میکند آشنا میشود. پسر دلش به حال او میسوزد و میخواهد همراهیاش کند، اما صاحب بوتیک دختر را فریب میدهد. گلشیفته فراهانی در نقش یک دختر سادهل که با چیزهای کوچکی مثل شلوار جین و با ماشین خیابانها را گز کردن خوشحال میشود، معصومیتی را به نمایش میگذارد که پایان فیلم را برایمان دردناکتر میکند.
فریماه فرجامی در «خط قرمز»
«خط قرمز» به کارگردانی مسعود کیمیایی داستان فیلم در روزهای اول انقلاب اتفاق میافتد. پاییز ۱۳۵۷، روزهای اوج انقلاب، یک مامور ساواک با دختری که از شغل او اطلاعی ندارد ازدواج میکند. ماجراهای شب عروسی و غیبت ساواکی، دختر را مشکوک کرده به جستوجو وامیدارد، تا اینکه پی به ماهیت شغل همسرش میبرد. یکی از بازیهای خوب کارنامهی فریماه فرجامی در این فیلم اتفاق میافتاد «خط قرمز» یکی از معدود فیلمهای کیمیایی هم است که در آن کاراکتر زن قصه نقش پررنگی دارد.
سوسن تسلیمی در «چریکه تارا»
«چریکه تارا» به کارگردانی بهرام بیضایی هیچ گاه در ایران به اکران درنیامده است، «چریکه تارا» علاوه بر جوایز بازیگر که دریافت کرد برندهی جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم وایادولید نیز شد. «چریکه تارا» داستان زنی تنها به همراه دو فرزند کوچکش است که با مردی عجیب روبرو میشود و در همین دیدار که دیداری پر رمز و راز و عجیب است، زندگی و احوالات وی دچار تغییر و تحول میشود. «چریکه تارا» با بازی درخشان و یاد ماندنی سوسن تسلیمی یکی از آثار پر قدرت افسانههای عاشقانه است.
هدیه تهرانی در «سلطان»
فیلم «سلطان» به کارگردانی مسعود کیمیایی نخستین فیلمی است که هدیه تهرانی در آن بازی کرد و موفقیت فیلم راه او را در سینمای ایران هموار کرد. فیلم سوژهای ملتهب و حواشی زیادی داشت و این موضوع به دیده شدن فیلم و بازی هدیه تهرانی کمک کرد. هدیه تهرانی در فیلم نقش مریم دختر معصوم سرایدار را بازی میکند که با کمک سلطان به جنگ کسانی میرود که حق او را خوردهاند. چهره سرد درعینحال معصوم هدیه تهرانی به جذابیت او در این فیلم افزود و نوید تولد سوپراستار تازهای در سینمای ایران بود.
لیلا حاتمی در «در دنیای تو ساعت چند است؟»
صفی یزدانیان در اولین فیلمش جهان شخصی خودش را در شهر زادگاهش رشت میسازد و یک داستان عاشقانهی متفاوت و شیرین را روایت میکند. گلی با بازی لیلا حاتمی بعد از سالها از فرانسه به رشت آمده تا سر خاک مادرش حوا خانم برود. به محض اینکه پایش به رشت میرسد فرهاد را میبیند. فرهاد که سالهاست عاشق گیلهگل است. از زمان مدرسه و گلی هیچوقت او را نمیدیده و به خاطر نمیآورد. فرهاد همه جا به دنبال گلی میرود. آنقدر که کلافهاش میکند. برایش تعریف میکند که چطور به مادر او در این مدت نزدیک شده، چون حس میکرده اینطوری به گلی نزدیک میشود. در پایان بالاخره گلی، فرهاد را میبیند و همین برای فرهاد کافی است.
دیدگاه