خاطره کارگردان «درچشم باد» از بازیگر تاجیکی سریالش
مسعود جعفری جوزانی، کارگردان «در چشم باد» در مستندی که به بهانه نسختین سالگرد درگذشت «حبیبالله عبدالرزاقاف» هنرمند تاجیکی این سریال ساخته شده، خاطرهاش از نخستین دیدار با این بازیگر فقید تاجیکستان را بازگو کرده است.
مستند «حبیب الله» با پژوهشگری و تهیهکنندگی سحر جعفری جوزانی و به کارگردانی و تدوین مهدى حاجىیوسف آماده نمایش شده و به مناسبت هشتاد و پنجمین زادروز زندهیاد «حبیبالله عبدالرزاقاف» هنرمند مردمی کشور تاجیکستان و بازیگر نقش «حسام» در سریال تاریخی «در چشم باد» به نویسندگی و کارگردانی مسعود جعفری جوزانی پخش میشود.
مسعود جعفری جوزانی کارگردان «در چشم باد» در این مستند درباره شادروان «حبیبالله عبدالرزاق» میگوید: در شهر دوشنبه تاجکستان دیدمش، چشمهای مهربونی داشت؛ وقتی اسم ایران را شنید، گُل از گُلش شکفت. عاشقش شدم چون عاشق سینما بود. وقتی بهش گفتم که با دوربین ۳۵ میلیمتری میخواهیم فیلم بسازیم و سریال «در چشم باد» را درست کنیم؛ قاه قاه زد زیر خنده، گفت که حالا فیلمها را در کنار خیابانهای همه جای دنیا میفروشند.
نویسنده و کارگردان سریال تاریخی «در چشم باد» در ادامه سخنانش افزود: «حبیبالله عبدالرزاق» پر از انرژی بود، همان نیروی محرکهای که لازم است تا بینندههای سینما را به وجد بیاورد؛ اما مثل بقیه هنرمندها حساس بود و از دخالت سیاستمدارها در کارهای هنری به شدت، دلخور بود.
کارگردان فیلمهای سینمایی «جادههای سرد» و «شیرسنگی» تأکید کرد: «حبیبالله عبدالرزاق» در پشت دوربین، رفیق و یار بود و آدمی بود که هیچ کسی در گپوگفت با او خسته نمیشد. بعضی وقتها تا صبح با همدیگر صحبت میکردیم و حوصلهمان سر نمیرفت. اصلاً متوجه نمیشدی که هنرپیشه است، کلید دوربین که روشن میشد و صدای بوق دوربین که در میآمد و دستور حرکت که داده میشد؛ عبدالرزاقی وجود نداشت و میشد آقا حسام.
سحر جعفری جوزانی هم در این باره گفت: بعضیها فراتر از بازیگرند، یعنی هنرمندند، یعنی مثل آقای عبدالرزاق. ایشان نقش را باید دوست میداشتند و این برای من، درس بود.
وی در ادامه سخنانش اظهار داشت: بعضی از آدمها فقط بازیگرند، اما بعضی از آدمها هنرمندند؛ در درجه اول، عاشق شغلی هستند که دارند و قبل از آن هم زندگی را درست فهمیدهاند. آقا «حسام»ِ سریال «در چشم باد»، در وهله اول، زندگی را درست فهمیده بود.
بازیگر سریال ماندگار «در چشم باد» در پایان سخنانش گفت: در شمال کشور که مشغول فیلمبرداری بودیم، اکثراً زمین خیس و لغزنده بود، در یکی از صحنهها که آقای عبدالرزاق را اسیر کردهاند و دستهایش را بستهاند و کشانکشان میبرند و بعضی از افرادی هم که ایشان را با خود میبردند و به او شلاق میزدند، هنرور بودند و همسرش با بازی خانم «لطافت یوسفی» هم به دنبالش میرفت و با صدای بلند، و به حالت گریان و بسیار حرفهای فریاد میزد که «عزیز دلم از جان دریغ ندارد!» که در این هنگام، به صورت ناخودآگاه هر دو زمین میخورند و بدون اینکه بازی را قطع کنند، به بازی خود ادامه میدهند و صحنه درخشانی را در سریال «در چشم باد» رقم میزنند.
دیدگاه