کارگردان ملهم از موج نوی فرانسوی؛
باب رافلسون کارگردان مستقل آمریکایی درگذشت
کارگردان «پنج قطعه ساده» و یکی از خالقان «میمونها» در ۸۹ سالگی از دنیا رفت.
باب رافلسون کارگردان، تهیه کننده و نویسندهای که سال ۱۹۷۰ با «پنج قطعه ساده» حساسیت اروپایی را وارد فیلمسازی آمریکایی کرد ، در ۸۹ سالگی از دنیا رفت.
رافلسون با همکاری برت اشنایدر که سال ۲۰۱۱ درگذشت، شرکت تولید فیلم «ریبرت» را ایجاد کرد و یکی از عوامل اصلی ساخت فیلمهایی مانند «ایزی رایدر» در سال ۱۹۶۹ و «آخرین نمایش تصویر» در سال ۱۹۷۱ بود.
با ساخت «پنج قطعه ساده» که نزد منتقدها با موفقیت روبهرو شد و در گیشه هم با اقبال ، او به یکی از چهرههای اصلی در میان نسل نوی کارگردانهایی که از سبک موج نوی فرانسوی الهام گرفته بودند بدل شد. اینگمار برگمن از چهرههایی بود که در تحسین از دستاوردهای سینمایی رافلسون سخن گفت.
«پتج قطعه ساده» با بازی جک نیکلسون در نقش بابی دوپیا، فیلمی جادهای و شخصیت محور بود که دیدگاه رافلسون را از فردی که با دردی عمیق و نامعلوم سر میکند ، نشان داد. رافلسون که در خانوادهای الکلی متولد شده بود از دوپیا به عنوان شخصیتی یاد کرد که نیاز به فرار دارد و گفت: من از ۱۴ سالگی سعی کردم از گذشتهام فرار کنم.
از ۳ فیلم نخست رافلسون به عنوان عمقی جدید در فیلمسازی آمریکایی یاد میشود. «پادشاه باغهای ماروین» در سال ۱۹۷۲ و «گرسنه بمانید»در سال ۱۹۷۶ با نگاه به خانوادههای ناکارآمد و بیگانگی در کنار «پنج قطعه ساده» این ۳ فیلم را تشکیل میدهند.
«پنج قطعه ساده» ۴ نامزدی در جوایز اسکار از جمله در بخش بهترین فیلم کسب کرد و با اولین نامزدی برای جک نیکلسون در بخش بازیگری، وی را در میان ستارگان بزرگ سینما جای داد. رافلسون پس از آن به عنوان نویسنده یا کارگردان با نیکلسون در فیلمهای دیگری چون «پستچی همیشه دو بار زنگ میزند» در سال ۱۹۸۱ و «خون و شراب» در سال ۱۹۹۶ همکاری کرد. این همکاری آن قدر تاثیرگذار بود که نیکلسون از وی به عنوان بخشی از خانواده خود یاد کرده است.
«سّر» در سال ۱۹۶۸ فیلم دیگری بود که رافلسون آن را با همکاری نیکلسون نوشت و گروه راک «مانکیز» یا «میمونها» در آن بازی کرد. با الهام از آن سریالی هم توسط رافلسون و اشنایدر ساخته شد که از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ روی آنتن رفت و یک جایزه امی برای سریال کمدی در سال ۱۹۶۷ دریافت کرد. درآمد حاصل از این سریال صرف تولید «ایزی رایدر» شد.
در دهه ۱۹۷۰ وی به فیلمهای نوآر روی آورد و «پستچی دو بار زنگ میزند» را با نیکلسون و جسیکا لانگ ساخت و «بیوه سیاه» را سال ۱۹۸۷ کارگردانی کرد که هر دو در اروپا با اقبال زیادی روبهرو شدند. فیلم جنایی «عمل بد» در سال ۲۰۰۲ با بازی ساموئل ال جکسون و استلن اسکارشگورد از دیگر فیلمهای اوست.
وی در دهه ۱۹۹۰ با «کوهستان ماه» دوباره مورد توجه قرار گرفت، اما «مشکل مرد» در سال ۱۹۹۲ که دوباره با نیکلسون همکاری کرده بود و فیلم «پودل اسپرینگز» در سال ۱۹۹۸ با بازی جیمز کان در نقش کارآگاه فیلیپ مارلو با اقبال چندانی روبه رو نشد.
رابرت رافلسون که متولد نیویورک بود در رشته فلسفه تحصیل کرده بود.
دیدگاه