برترینهای الناز شاکردوست | آهسته و پیوسته تا اوج
الناز شاکردوست حرفهی بازیگری را از صحنههای تئاتر آغاز کرد. او در سال ۱۳۸۲ با فیلم «اینجا… آخر دنیا» به کارگردانی شراره یوسفینیا وارد عرصهی سینما شد. او در دههی هشتاد در فیلمهایی مانند «مجردها»، «گل یخ»، «عروس فراری»، «قتل آنلاین»، «چه کسی امیر را کشت؟»، «چند میگیری گریه کنی؟»، «قاعده بازی»، «خدا نزدیک است»، «بیوفا»، «مجنون لیلی»، «در میان ابرها»، «از ما بهترون»، «دو خواهر» و … بازی کرد.
در میان فیلمهای درخشانی که در این دهه با بازی او به اکران رسیدند، میتوان به «دلخون»، «اتوبوس شب» و «باد در علفزار میپیچد» اشاره کرد. با شروع دههی ۹۰ شاکردوست که حالا بهعنوان یکی از بازیگران مهم سینمای ایران شناخته میشد، کمکارتر شده است و این سختپسندی در نهایت برای او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از سیوهفتمین جشنوارهی فجر برای بازی در فیلم «شبی که ماه کامل شد» به همراه داشت. از فیلمهای موفق او در دههی۹۰ میتوان به «خفگی»، «سراسرشب» و «ابلق» اشاره کرد. در ادامه به بهانهی اکران موفق فیلم تی تی و بازی خوب الناز شاکردوست در این فیلم به بررسی برخی از نقشهای بهیادماندنی این بازیگر میپردازیم.
خفگی | صحرا مشرقی
«خفگی» فیلم عجیب فریدون جیرانی با بازی نوید محمدزاده و الناز شاکردوست است. مخاطب با تماشای این فیلم محال است تا تصویر زنی در آستانهی میانسالی با صورتی پر از ککومک را از یاد ببرد. زنی که در آسانسور آخرین لحظات عمرش را سپری میکند. در این فیلم جیرانی فضای عجیبی را ترسیم کرده است، فضایی که در ابتدا یادآور گذشته است و در دیالوگها از امروز حرف میزند. فضایی مهیب، ترسآور و ناشناخته با شخصیتهایی به همان میزان مبهم را در فیلم شاهد هستیم. الناز شاکردوست در این فیلم در نقش زنی پرستار و مجرد خوب ظاهر میشود. چشمهای درخشان او زیر بار گریم سنگین و ککهای صورت پنهان شده است.
الناز شاکردوست در نقش پرستاری که ابتدا میخواهد به زنی کمک کند و بعدتر جایش را در زندگی میگیرد، بازی خوبی از خود به نمایش گذاشته است. «خفگی» در مهرماه ۱۳۹۶اکران شد و به فروشی بیش از ۴ میلیارد تومان دست یافت. الناز شاکردوست در بیستمین جشن سینمای ایران موفق شد تا برای بازی در نقش صحرا مشرقی نامزد تندیس شایستگی شود.
سراسر شب | مهتاب، خواهر مریم
فیلم سینمایی «سراسرشب» به کارگردانی فرزاد موتمن در آذر ۱۳۹۹ به صورت آنلاین اکران شد. موتمن که سالها پیش فیلم موفق «شبهای روشن» را با بازی هانیه توسلی ساخته بود، «سراسر شب» را بهترین فیلم خود میداند. داستان فیلم دربارهی دختری به نام مهتاب است که برای یافتن ردی از داوود مرادی، آخرین فرد مرتبط با خواهرش مریم پیش از خواب طولانی مدتاش به محل زندگی او میرود تا پاسخی برای سوالات خود پیدا کند.
«سراسرشب» حاصل شیفتگی کارگردان است و به همین دلیل میزان زیادی اطلاعات و دیالوگ را در اختیار مخاطب قرار میدهد اما نمیتواند چفت و بست مناسبی را بین آنها به وجود آورد. در این میان بازی بازیگران از جمله الناز شاکردوست در نقش مهتاب جان تازهای به فیلم بخشیده است.
من میترسم | نسیمی که میرود
«من میترسم» را بهنام بهزادی نوشته، ساخته و تهیهکنندگی کرده است. این فیلم داستان مردی به نام بهمن را روایت میکند که زندان را تجربه کرده است. او احساس میکند کسی دائم در تعقیب اوست و در میان مهاجرت دوستش نسیم (الناز شاکردوست) هم باعث میشود تا او در موقعیتی بحرانی و سخت قرار گیرد. شاکردوست در این فیلم برای اولین بار با بهزادی همکاری کرده و تجربهای موفق را پشت سر گذاشته است.
شبی که ماه کامل شد | فائزه منصوری
«شبی که ماه کامل شد» یکی از موفقترین فیلمهای نرگس آبیار است که موفق شد تا ۶ سیمر غ بلورین از سیوهفتین جشنوارهی فیلم فجر را دریافت کند و بیش از ۱۹ میلیارد تومان نیز در گیشه بفروشد. فیلم روایتی واقعی را از ماجرای دختری به نام فائزه را بیان میکند. دختری که با عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی، سرکردهی گروه تروریستی جندالله ازدواج کرد و در نهایت سرنوشتی تلخ برای زندگیاش رقم خورد.
«شبی که ماه کامل شد» شروعی عاشقانه دارد. پسری جوان به دختری زیبا علاقهمند میشود و با رفتوآمد زیاد او را به عقد خود درمیآورد و با خود به سیستان و بلوچستان میبرد. اما سرنوشت برای فائزهی زیبا تلخیهای زیادی در نظر گرفته است. عشق عبدالحمید به فائزه کمتر از نفوذ حرفهای برادرش روی اوست و همین باعث میشود با وجود اینکه فائزه را دوست دارد در درامی ۱۴۰ دقیقهای در نهایت او را به قتل برساند. فیلم به خوبی واقعیتهایی را به تصویر میکشد که از چشم مخاطب دور مانده است.
الناز شاکردوست در این فیلم نقش فائزه منصوری را بازی میکند؛ دختر زیبایی که با هزار امید به عقد عبدالحمید عاشق در میآید و با او به بلوچستان و بعدتر به پاکستان میرود. فائزه برای عبدالحمید فرزندی به دنیا میآورد و ترس را از عمق جان میچشد و در نهایت تن به تقدیری میدهد که حق او نیست. الناز شاکردوست با بازی خوب خود در این فیلم موفق شد تا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنوارهی فجر را از آن خود کند.
ابلق | زنی تنها در حاشیه یک شهر بزرگ
«ابلق» فیلمی به کارگردانی نرگس آبیار که هنوز اکران نشده است. آبیار در این فیلم نیز از بازی زوج موفق فیلم قبلیاش استفاده کرده و الناز شاکردوست را با هوتن شکیبا همراه کرده است. داستان فیلم دربارهی زنی در حاشیهی شهری بزرگ به همراه همسر و فرزندش زندگی میکند. «ابلق» فیلمی تکاندهنده و تاثیرگذار که در آن کارگردان به مسئلهی تامین امنیت زنان تاکید کرده است. این فیلم نیز موفق شد در سیونهمین جشنوارهی فجر چهار سیمرغ بلورین به دست بیاورد و الناز شاکردوست هم برای بازی در این نقش کاندید دریافت جایزه شد.
تی تی | زنی که دغدغه بشریت دارد
دنیا به سمت عجیبی میرود و درست زمانی که فکر میکنیم متمدن شدهایم، یکباره جنگی نو در گوشهای از این کرهی خاکی درمیگیرد. زمانیکه فکر میکنیم همهی مردم زبالههایشان را بازیافت میکنند با سوختن جنگلها و آب شدن یخهای قطبی اوضاع این کرهی خاکی رو به بد و بدترشدن میرود. وقتی به منطقهای خوش آبوهوا میرویم که نفسی تازه کنیم، میبینیم که عدهای درختها و کوهها را بریدهاند تا خانه بسازند. میان این همه خودشیفتگی، خوددوستی و خودخواهی حالا اگر کسی به شما بگوید زنی عامی در یکی از روستاهای شمال ایران دغدغهی بشریت دارد چه فکر میکنید؟ بله زنی به نام تیتی به فکر بشریت است و به نوع خودش سعی به خدمت به آن را دارد.
تیتی زنی باردار و ساده که دغدغهی بشریت دارد و در این راه با استاد دانشگاهی آشنا میشود که او نیز به فکر بشریت است اما تفاوت این دغدغهها و جنس آنها بهاندازهی فاصلهی استاد و تیتی از هم زیاد است. بشریت از نظر تیتی کرهی زمین نیست، بشریت شاید کودکی باشد که او در رحمش آن را برای دیگری میپرود و میخواهد با این زایش باری از روی دوش زمین بردارد.
بازی الناز شاکردوست در نقش تیتی بسیار دوستداشتنی و مهمتر از همه باورپذیر از کار درآمده است. اینکه مخاطب بعد از خروج از سالن حس خوشی دارد، دلیلش به باورپذیری شخصیت تیتی برمیگردد. او زنی است که با دیگران فرق دارد، تیتی به ظاهر ساده و به قول نامزدش خُل است. اما مخاطب در پایان متوجه روح بزرگ او میشود و او را باور میکند. تیتی زنی است که خود را به دریا میسپارد تا با دعایش استاد دانشگاهی را که دغدغهی بشریت دارد از کما نجات دهد.
شاکردوست در نقش زنی روستایی، ساده و خوشنیت خوب ظاهر میشود، زنی زیبا که مشکلات تمامنشدنی زندگی نیز نتوانسته است از زیباییاش بکاهد. زنی ساده که گاهی صدایش را برای روی ناحقیها بالا میبرد و تن به زخمهای نامزدش میدهد تا کاری را انجام دهد که به نفع بشریت است. تیتی شاید تنها شخصیت سینمای ایران باشد که تا این حد دغدغهاش برای خدمت به بشریت قابللمس است، شخصیتی که بیشک در سینمای ایران ماندگار خوهد شد.
دیدگاه