در گفت‌وگو با محمد فیلی، بازیگر نقش شمر

بازپخش «مختارنامه» سریال را بی‌ارزش کرده است

محمد فیلی معتقد است هرچند بازپخش سریال «مختارنامه» همچنان هم مخاطب دارد، اما این تکرار هر ساله ارزش اثر را زیر سوال برده و تلویزیون باید تلاش کند دائما آثاری با همین کیفیت بسازد تا بتواند مخاطب را راضی نگه دارد.

بازپخش «مختارنامه» سریال را بی‌ارزش کرده است

یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که صداوسیما صرفاً برای هر بار بازپخش مجموعه مختارنامه در سال ۱۴۰۱ بیش از ۸۰۰ میلیارد تومان صرفه‌جویی بابت نساختن سریال فاخر جدید خواهد داشت. جمع این رقم با ارقام سال‌های گذشته به یک عدد بزرگ چند هزار میلیارد تومانی می‌رسد. البته مشکل اصلی و اساسی فقر تولیدات جدید نمایشی برای مناسبت‌های سالانه‌ای، چون ماه‌های محرم و صفر است که باعث شده تلویزیون بخش عمده‌ای از ظرفیت پخش مجموعه‌های نمایشی را به پخش مجدد سریال‌های قدیمی اختصاص دهد. هرچند به نظر می‌رسد این مطالبه از سوی مردم هم وجود دارد که یک سریال فاخر را چند بار ببینند. اما این روزها بازپخش چندبار «مختارنامه» دستمایه شوخی در میان مردم شده است. این شوخی‌ها تا جدی است که دبیر شورای معارف سیما با دلخوری از اینکه مردم برای بازپخش سریال مختار جوک می‌سازند عنوان کرده که بیشترین تماس‌ها به شبکه قرآن درخواست بازپخش سریال‌هایی مانند مختارنامه و یوسف پیامبر است!

در حال حاضر ۱۱ سال از پخشِ سریال «مختار نامه» به کارگردانی داود میرباقری برای نخستین بار، از آنتن تلویزیون می‌گذرد. هرچند این تکرار، منتقدان زیادی دارد، اما بینندگان بسیاری هم علی‌رغم پخش چند باره‌اش، پای آن می‌نشینند؛ سریالی که دوستداران و دشمنان امام حسین(ع) را از مختار ثقفی تا شمر بن ذی الجوشن را به تصویر کشیده است.

شمر همان کسی است که در جنگ صفین در رکاب حضرت علی(ع) می‌جنگید و چند سال بعد در عاشورا، مقابل فرزندان آن حضرت ایستاد. نقش این دشمن بزرگ خاندان پیامبر(ص) را در «مختارنامه»، کسی ایفا کرده است که هنگام بازی در سریال «روزی روزگاری»، هیچگاه فکر نمی‌کرد یک روز در قامت شمر به تلویزیون بیاید. محمد فیلی، بازیگر نقش شمر، هرچند که ارزش خاصی برای اثر میرباقری قائل است، ولی گلایه‌هایی هم نسبت به پخش هر سالِ این سریال دارد و معتقد است که طی این ۱۱ سال باید سریال‌هایی با همین کیفیت ساخته می‌شد اما این اتفاق نیفتاده است.

در این رابطه، به گفت‌وگو با محمد فیلی پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

بازپخش «مختارنامه» سریال را بی‌ارزش کرده

۱۱ سال است تلویزیون هر سال، سریال «مختار نامه» را پخش می‌کند، به قدری که دست مایه شوخی و طنز در فضای مجازی شده و انتقاد عده‌ای را برانگیخته است، فکر می‌کنید پخش هر ساله این سریال باعث دلزدگی مخاطبان نمی‌شود؟ چون می‌بینید که این روزها بازپخش چندباره سریال«مختارنامه» دستمایه شوخی شده است.

متاسفانه این موضوع یک معضل بزرگی است که نه تنها باعث محبوب‌تر شدن سریال نمی‌شود، بلکه ارزش آن را هم کاملا از بین می‌برد. چند روز پیش بود در فضای مجازی، جوانان خوش‌ذوق، یک دوبله روی این سریال گذاشته و آن را به سخره گرفته بودند. من واقعا بابت این موضوع متاسفم چرا که بعد از چندین سال، چنین کاری ساخته شد و دیگر چیزی بعد از آن ساخته نشد. سریال«مختار نامه» سال ۸۸ به پایان رسید و مهر ۸۹ روی آنتن رفت. قرار بود بعد از آن سریال«سلمان فارسی» ساخته شود که هنوز بعد از ۱۲ سال این اتفاق نیفتاده. «مختارنامه» به قدری قوی است که در کویت، عراق، بنگلادش و دیگر کشورها هم مرا می‌شناسند، اما دیگر ساخت چنین سریال‌های خوبی ادامه پیدا نکرد. واقعا حیف نبود که چنین سریال‌هایی دیگر ساخته نشود؟ بهتر بود به جای اینکه هرسال این سریال پخش شود، ما هر سال یک سریال با همین کیفیت بسازیم.

با اینکه من بسیار خرسندم که سال‌های سال مردم سریال «مختارنامه» را می‌بینند و از تماشایش لذت می‌برند. اما بیشتر از این سریال‌ها باید ساخته شود و معتقدم که به جای برخی پرداخت‌های ضعیف و بی‌محتوا، باید به فکر ماندگاری آثار باشیم.

چه شد که نقش شمر به شما پیشنهاد شد آن را پذیرفتید؟

داود میرباقری این نقش را به من پیشنهاد داد و من هم خیلی تمایل داشتم که با ایشان کار کنم، چرا که معتقدم سریال‌هایی که میرباقری کارگردان آنهاست، الف ویژه است و نه فقط من که بسیاری از بازیگران تمایل دارند در چنین سریال‌هایی به ایفای نقش بپردازند چراکه زحمتی که می‌کشیم دیده و نقش ماندگار می‌شود، به همین دلیل نقش شمر را پذیرفتم. البته در ابتدا یک مقدار سختی داشت اما بعد از مدتی با آن کنار آمدم. بسیاری به من گفتند چرا این نقش را بازی کردی و به من خرده می‌گرفتند. خود کارگردان که برای هر نقشی چندین گزینه داشت. به من گفت برای نقش شمر، فقط یک گزینه هست و آن هم تویی! و هیچ نقش دیگری به جز این را به تو نمی‌دهم. الان هم چند باری برای پروژه‌های دیگر پیشنهاد شده این نقش را تکرار کنم اما من نپذیرفته‌ام و نمی‌پذیرم، چون باور دارم نقشم کلیشه‌ای می‌شود. هرآنچه درباره شمر بود، در «مختارنامه» ارائه دادم و سعی کردم در آنجا کم‌فروشی نکنم.

ماجرای پذیرفتن این نقش هم جالب است. هر زمان که می‌خواستم برای بستن قرارداد به دفتر فیلمسازی بروم، بچه‌ها دورم را می‌گرفتند و می‌گفتند نقش خوب بگیر! وقتی که صحبت از «مختارنامه» شد، اهل خانواده خوشحال بودند. روزی که قرار بود به دفتر آقای فلاح(تهیه‌کننده مختارنامه) بروم، دوباره تأکید کردند که حتماً نقش خوب بگیرم. وقتی وارد دفتر شدم، آقای میرباقری تا من را دید گفت تو شمر منی. من جا خوردم. گفتم حتماً شوخی می‌کند. شاید منظورش این است که فکر کرده من در طول کار اذیتش می‌کنم اما وقتی قرارداد نوشته شد، دیدم من واقعا شمر شدم. مانده بودم که چه کار کنم. هم دوست داشتم در این کار باشم و هم آزرده و نگران که چرا من باید نقش شمر را بازی کنم. اصلا چرا من؟ چه سنخیتی با این شخصیت دارم؟ هر قدر فکر کردم دیدم عقلم به جایی قد نمی‌دهد. اما از ایفای آن نقش اصلا پشیمان نیستم، چون بسیار برای من برکت داشت.

مگر نقش بی برکت هم داریم؟

شاید من از این سریال یک ریال درآمد داشتم، اما ده ریال از برنامه‌های پشتِ سر «مختارنامه» به دست آوردم، شبکه‌های مختلف و برنامه‌های مختلف و این برکت هم همچنان ادامه دارد و من فکر می‌کنم که لطف خدا به من است. وقتی هم که این نقش به من پیشنهاد شد، پذیرش آن برایم سخت بود. با این حال با خودم گفتم شاید خواست خود حضرت علی(ع) این بوده است و آن را پذیرفتم. باور کنید خیلی وقت‌ها هم از خودشان برای اجرای این نقش کمک می‌گرفتم. خطاب به ایشان در دلم می‌گفتم شما مرا انتخاب کرده‌اید و خودتان هم مرا هدایت کنید. در مجموع هم کار سختی بود چون شمر، آدم بسیار پلید و منفوری بوده است.

با این ارادت به اهل بیت، در برخی صحنه‌های «مختارنامه» مجبور بودید در نقش شمر نسبت به آن بزرگان اسائه ادب داشته باشید. این برای شما سخت نبود؟

وقت‌هایی پیش می‌آمد که سر صحنه باید دیالوگی می‌گفتم که نسبت نامربوط به حضرت علی(ع) محسوب می‌شد. بیان این عبارات و جملات خیلی برایم سخت بود. بعضاً یک زمان می‌خواستم که قدری با خودم کنار بیایم اما بک مورد بود که برای دشنام دادن بغض کردم و چند لحظه‌ای کار را متوقف کردیم.

یکجا اشاره کردید که در ابتدا پذیرفتن این نقش برای شما سخت بود، این سختی به خاطر منفور بودن شمر برای شما پیش آمد؟

نه، بیشتر نگران بازخورد این موضوع بودم، چون خیلی از موارد را در تعزیه دیده و شنیده بودم که چه اتفاقاتی برای مخالف‌خوان‌ها رخ داده بود و پیش خودم می‌گفتم که تعزیه را عده‌ای می‌بینند اما سریال را همه می‌بینند و چه اتفاقی ممکن است برای من بیفتد؟ اما اگر هم تاکنون اتفاقی رخ داده، بد جور نبوده است. در هند هم مراسم تعزیه‌خوانی دارند و تا کنون از ۱۰۰نفری که شمر را بازی کردند، برخی کشته شده‌اند. همین موضوع، کمی اوضاع را سخت کرده بود اما خوشبختانه اتفاق بدی نیفتاد.

اینکه می‌گویی اتفاق بدی نیفتاد یعنی یکسری تجربه در این زمینه را از سر گذراندید، درسته؟

بله. گاهی اوقات عده‌ای جوان، آن هم از روی تعصب و خشم، زمانی که مرا در خیابان می‌دیدند، نزدیک من هم نمی‌آمدند و از دور تهدید می‌کردند، احتمالا پیش خودشان فکر می‌کردند من واقعا شمرم. یک‌بار دیگر هم داشتم راه می‌رفتم یک چیز خیلی محکمی به سرم اصابت کرد، یک خانم با کیفش محکم به سرم کوباند و به من گفت «کار بدی کردی که نقش شمر را بازی کردی، من کارهای تو را دیده بودم و آن‌ها را هم دوست داشتم و دلم می‌خواست با همان روند کار را انجام دهی». این خشم و عصبانیت او تا جایی ادامه پیدا کرد که من به او گفتم خانم ببخشید، اشتباه کردم، دیگر این کار را نمی‌کنم.

یک‌بار دیگر در شبکه کوثر، عرب‌ها از کشورهای اطراف می‌آمدند روی خط و از من حلالیت می‌طلبیند، علت را پرسیدم، گفتند زمانی که ما کار را می‌دیدیم، کلی نفرینت کردیم و به تو فحش دادیم ولی حالا که خودت را می‌بینیم، متوجه می‌شویم که آن‌طور نیستی. من هم از این بابت خوشحال بودم که این باورپذیری در مردم به وجود آمده و تا این اندازه نقش شمر را پذیرفته‌اند.

از رخ دادن این اتفاقات آزرده نشدید؟

خیر، به قول مرحوم مادرم، پوستم کُلُفت است.

چه میزان روی نقش شمر مطالعه داشتید؟

تا حدودی، ولی ما روایت مفصلی درباره شمر نداریم. شمر دو جا درتاریخ است؛ یکی جنگ صفین است که در کنار حضرت علی(ع) در راه اسلام شمشیر می‌زند و دیگری هم او را در وقایع کربلا می‌بینیم که آن‌گونه وارد میدان می‌شود و علیه امام حسین(ع) گام بر می‌دارد. خیلی زیاد درباره او نکته‌ای نیست. مقداری روایت وجود دارد که آن هم در تعزیه خوانده می‌شود.

در روند این شناخت، چقدر با حقایق بیشتری درباره عاشورا آشنا شدید؟

در این سریال نه من، بلکه همه بچه‌ها باید مطالب جدیدی از عاشورا می‌آموختیم، مطالبی که در نتیجه مطالعه علما و کارشناسان این حوزه به‌دست آمده بود؛ مثلا یک اشتباه رایجی که وجود دارد این است که خیلی‌ها فکر می‌کنند این شمر بود که سر مبارک امام‌حسین(ع) را از تنش جدا کرد. درحالی‌که این، سنان بن انس بوده است که این کار را انجام داده. یا موضوع خیلی مهمی که وجود دارد این است که شمری که در رکاب امام‌علی(ع) بود، با وسوسه پست و مقام و قدرت حاضر می‌شود مقابل پسر مولایش بایستد و حتی او را به شهادت برساند! اینها موضوعاتی است که هم ما با ایفای نقش در این سریال بیشتر از آنها درس گرفتیم و هم مردمی که آن را تماشا کردند از آنها مطلع شدند.

از آنجایی که «مختارنامه» کار سنگینی بود، کار کردن با داوود میرباقری را چگونه می‌بینید؟

آقای میرباقری به نوعی شاعر است، یعنی متنی که ایشان نوشته‌اند، هم شعرگونه است و خیلی راحت می‌توانید با آن ارتباط برقرار کنید. ایشان هیچ‌وقت به بازیگرش چیزی نمی‌گوید. ایشان از بازیگر می‌خواهند که کار خودش را انجام دهد و اگر جایی نیاز به کمک بود ایشان وارد می‌شوند. سکانس اولی را که من کار کردم اینطور بود که با یاران شمر وارد خانه‌ مختار شدم و درِ آنجا در را با لگد شکستم، نوکر مختار را کشتم؛ مختار نبود و اهل و عیالش را دستگیر کردم. آن شب و آن سکانس خیلی پیچیده و سخت بود. وقتی کار را شروع کردیم، تا نزدیک صبح جلو رفتیم. تمام شد و خسته نباشید را گفتند و رفتند و من حیرت زده بودم که چرا کسی چیزی به من نگفت تا اینکه متوجه شیوه آقای میرباقری شدم.

منبع: خبر آنلاین
کد مطلب: ۳۶۱۶۰۹
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت