گفتوگو با رابعه مدنی
حرفهای آرامشبخش یک بازیگر در این روزهای ناآرام
سنش بالاست اما حرف هایش در شرایط ناآرام این روزها بوی امید و آرامش می دهد. شاید از یک جوان امروزی به زندگی امیدوارتر است و به آینده ای روشن برای ایران فکر می کند. نسل جوان را افتخار کشور می داند و مدام در حرف هایش بر حفظ جوانان ایرانی و به اوج رسیدنشان تاکید می کند.
رابعه مدنی، مادربزرگ فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیون خودش هم مانند نقش هایش مهربان و بسیار آرامش بخش است.
او در گفت وگویی از آرزوهایش برای ایران و ایرانی می گوید؛ «فقط موفقیت آرزو می کنم. ان شاءالله هرچه زودتر آرامش به کشورمان ایران برگردد. امیدوارم ریشه کرونا برای همیشه از تمام دنیا کنده شود که مردم با راحتی زندگی کنند. همه خوبی ها را برای ایران و ایرانی می خواهم. ایرانی یعنی یک انسان باعاطفه، ب احساس و با معرفت. ایرانی خودخواه نیست و برای هیچ احدی بدی نمی خواهد. حالا دیگر سیاست به ما مربوط نیست اما ما از ایرانی فقط انسانیت و خوبی دیده ایم.
قدر هم را بدانیم
رابعه مدنی حرف هایش را اینگونه ادامه می دهد: از خدا می خواهم کره زمین مثل اولش سالم شود. رفت و آمدهایمان را داشته باشیم و کرونایی در کار نباشد. جنگ و ناآرامی نباشد و فقط صلح برقرار باشد. قدر همدیگر را بیشتر بدانیم که زندگی تکرار نمی شود. من حتی می گویم خدایا آن آمریکایی را هم بیدارش کن تا بداند با جنگیدن کاری به جایی پیش نمی برد و با محبت خیلی راحت آدم پیش می رود. همیشه به همه می گویم داشته هایتان را ببینید نه نداشته هایتان را. من سه فرزند صالح دارم و خدا را شاکرم. همسایه های خوبی دارم که همیشه هوایم را داشته اند و مراقبم هستند. همه این ها نعمت های الهی هستند که خداوند به من داده است و شکرگزار پروردگارم هستم.
او در صحبت هایش به موفقیت نسل جوان اشاره و اظهار می کند: برای نسل جوان ایران آرزوی موفقیت های زیاد می کنم. بچه های ایرانی استعدادشان بالاست. امیدوارم این استعدادها فنا نشوند و به راه منفی نروند چون واقعا حیف اند. اگر جوانان ما یاری شوند و خودشان هم همت کنند همیشه در اوج اند. آنها افتخار کشور هستند. امیدوارم به زودی شرایط جامعه برای جوانان درست شود. ان شاءالله زیاده طلبی، خودخواهی و کوته نظری از همه برداشته شود و فقط خوبی ها را ببینیم نه بدی ها را. توکلت علی الله.
سر صحنه می روم می شوم دختر ۱۸ ساله!
مدنی در ادامه در پاسخ به اینکه این روزها بیشتر مشغول چه کاری است و آیا از جانب پروژه های تلویزیونی پیشنهادی برای بازی داشته است؟ خاطرنشان می کند: بیشتر در خانه استراحت می کنم و تلویزیون تماشا می کنم. اخیرا کمی ناخوش احوال بودم به دلیل افت قندم حالم خوب نبود و تحت نظر بودم اما الان خداراشکر خیلی بهترم و می توانم کارهایم را خودم انجام بدهم. راستش پیشنهاد زیاد است اما به خاطر شلوغی های اخیر دیدم فعلا صلاح نیست کاری انجام بدهم. بازی مقابل دوربین را دوست دارم و به من روحیه می دهد. در این سال ها هم که برای هر کارگردانی کار کردم با رضایت بیرون آمدم و همه با جان و دل از من تشکر کردند.
این بازیگر پیشکسوت گفت: من هنوزم توان بازیگری را دارم. سنم بالاست اما وقتی سر صحنه می روم می شوم دختر ۱۸ ساله (با خنده). هزار ماشاالله به خودم هنوز انرژی ام را حفظ کرده ام فقط دیابت مرا اذیت می کند. من بعد از فوت همسرم به دیابت مبتلا شدم و سال هاست با این بیماری دست و پنجه نرم می کنم اما به زندگی امیدوارم چون زندگی زیباست.
تلویزیون متعلق به ۷۰ میلیون است پس حرمتش را حفظ کنیم
بازیگر سریال های «وضعیت سفید»، «پایتخت ۲»، «مدینه»، «خانه اجاره ای» و «تعبیر وارونه یک رویا»، مجموعه «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمت الله را از همه کارهایش برتر می داند و از این سریال به یک کار بی نظیر برای تلویزیون یاد می کند که تکرار نشده است.
او در پاسخ به اینکه چقدر تاکید بر ساخت سریال هایی مثل «وضعیت سفید» به بهتر شدن شرایط تلویزیون کمک می کند؟ اینگونه می گوید: این را به مسوولان بگویید. من که از خدا می خواهم. تلویزیون متعلق به ۷۰ میلیون جمعیت است پس باید حرمتش را حفظ کنیم. یادش بخیر «وضعیت سفید» واقعا عالی بود. کارگردانش، کارگردان بود. آقای نعمت الله بی نظیر است. یک بار یادم هست سر صحنه سریال به ایشان با خنده گفتم «چرا پیرزن به کارت دعوت می کنی، جوان بیار». پاسخ داد درد و بلای تو بخورد به سر سینمای ایران (با خنده). به من می گفت، تو پیرزنی؟! ماشاءالله از وقتی وارد صحنه می شوی با خودت کلی انرژی می آوری. با خنده می آیی و با خنده هم خداحافظی می کنی. من همیشه دوست دارم همه از من راضی باشند و کسی را نرنجانم. همیشه از اطرافیانم و کسانی که با آنها کار کردم حلالیت می خواهم.
رابعه مدنی صحبت هایش را اینگونه پایان می دهد: ممنون از اینکه به یاد منِ پیرزن هستید و حالم برایتان مهم است. از خدا بهترین ها را برایتان می خواهم. قدمتان سرچشم من، هروقت دوست داشتید به منزلم بیایید. یک استکان چای تلخ برای پذیرایی از شما دارم. در امان خدا باشید.
دیدگاه