روایتی تازه از کازابلانکا | ماجرای عاشقانهای که در بحبوحه جنگ ساخته شد
باز لورمن فیلمساز استرالیایی گفت: من طرفدار فرار به مکانهای عجیب هستم که در آن جا با نامحتملترین افراد با نامحتملترین شکل روبرو میشوید.
باز لورمن گفته است هر چه بیشتر «کازابلانکا» را تماشا میکند بیشتر دوستش دارد. وی در پاسخ به پرسش «ورایتی» برای انتخاب بهترین فیلم نوشته است:
من در یک شهر کوچک روستایی بزرگ شدم، ما فقط یک ایستگاه تلویزیونی داشتیم با یک عالم فیلم قدیمی. اما آن دوره فیلمسازی مثل امروز مورد احترام نبود. با بزرگ شدن در دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ ، بیشتر هم سن و سالهای من به موج نوی فرانسه یا فیلمهای رآلیستی روانشناسانه علاقه پیدا کردند. علاقه زیادی به ملودرام وجود نداشت. حتی «همشهری کین» چندان جالب نبود. فقط به یاد دارم که من در دنیای «کازابلانکا» و خلوص سینمای آن غرق شده بودم.
عاشقانهها را فراموش کنید، من شیفته داستانهایی هستم که در دوره درگیریها رخ میدهند. عاشق «ریک» شخصیت همفری بوگارت هستم. در ظاهر به نظر میرسد او برای هیچ کس اهمیتی قایل نیست؛ اما در عمق وجودش، یک جهان اخلاقی واقعی دارد. من همچنین طرفدار فرار به مکانهای عجیب هستم که در آن جا با نامحتملترین افراد با نامحتملترین شکل روبرو میشوید.
احتمالا دهها بار «کازابلانکا» را دیدهام و وقتی دائم فکر میکردم چرا اینقدر دوستش دارم؟ به این نتیجه رسیدم که باید دوباره تماشایش کنم. فیلمهای عالی ساخته میشوند تا بیش از یک بار تماشایشان کنید. هرگز نشده «کازابلانکا»را دیده باشم و ناامید شده باشم. هر بار بیشتر دوستش داشتم و بیشتر تماشایش کردم. این یعنی یک فیلم کلاسیک.»
«کازابلانکا» فیلمی رمانتیک از سینمای آمریکا است که بر مبنای نمایشنامهای روی صحنه نرفته از مورای بورنت و جان آلیسون به نام «همه به کافه ریک میآیند» به کارگردانی مایکل کورتیز در سال ۱۹۴۲ تولید شد. بازیگران این فیلم همفری بوگارت، اینگرید برگمن و پل هنراید هستند. این فیلم که اولین تجربه بوگارت در نقشی رمانتیک بود در نهایت سه جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیمنامه اقتباسی را برد.
دیدگاه