گفت‌وگو با یوسف حاتمی‌کیا کارگردان شب طلایی به بهانه اکران آنلاین در فیلیمو

فیلم‌های استنلی کوبریک برایم کلاس درس بود

یوسف حاتمی‌کیا فرزند ابراهیم حاتمی‌کیاست که برخلاف پدرش به عنوان یک فیلمساز آثار جنگی و دفاع مقدسی، نخستین فیلم بلند سینمایی خود را در جهان دیگری به تصویر کشید و در دنیای فیلمسازی با فاصله معناداری از پدرش ایستاد تا به این ترتیب خود را از همان ابتدا از زیر سایه پدر فیلمسازش بیرون بکشد

فیلم‌های استنلی کوبریک برایم کلاس درس بود

 آثار اغلب فیلمسازان اول که برای نخستین بار به جشنواره فیلم فجر راه پیدا می‌کنند، معمولا از نگاه تند و تیز منتقدان سینمایی دور نمی‌ماند و حالا اگر این فیلمساز اولی، پسر یک کارگردان شناخته شده، کارکشته و باتجربه باشد قطعا توجه منتقدان بیشتری را به خود جلب می‌کند تا او را در مقایسه با پدرش به چالش بکشند. یوسف حاتمی‌کیا فرزند ابراهیم حاتمی‌کیاست که برخلاف پدرش به عنوان یک فیلمساز آثار جنگی و دفاع مقدسی، نخستین فیلم بلند سینمایی خود را در جهان دیگری به تصویر کشید و در دنیای فیلمسازی با فاصله معناداری از پدرش ایستاد تا به این ترتیب خود را از همان ابتدا از زیر سایه پدر فیلمسازش بیرون بکشد. به بهانه اکران آنلاین شب طلایی در فیلیمو گفت‌وگویی با یوسف حاتمی‌کیا داشته‌ایم که می‌خوانید.

ایده اولیه فیلم شب طلایی را چطور برای نخستین فیلم بلندتان انتخاب کردید و چقدر برای فیلمنامه آن وسواس به خرج دادید؟

در تکاپوی نوشتن فیلمنامه دیگری بودم که خیلی اتفاقی با ایده شب طلایی مواجه شدم و طبق عادت آن را در دفترچه‌ای نوشتم. چند سالی گذشت و در اوج ناامیدی از ساختن فیلم سینمایی بودم که چشمم به نوشته چند خطی شب طلایی در دفترچه‌ام افتاد. کلمه به کلمه‌اش، در آن لحظات طوری به جانم نشست که احساس کردم غار تنهایی خود را پیدا کرده‌ام اما تصمیم داشتم آن را به رمان تبدیل کنم. موضوعی داشت که باعث می‌شد خود را واکاوی کنم. باید مفهوم خانواده را درون خودم جست‌وجو می‌کردم. وقتی حرف و زاویه دید خودم را پیدا کردم، کلمات به سرعت روی کاغذ آمد و بر حسب عادت داستان فیلم شب طلایی را شبیه به طرح سینمایی نوشتم. بسیار معجزه‌آسا ۲ نفر از دوستانم، بهراد مهرجو و اویس طوفانی، قصد تهیه فیلم سینمایی داشتند و با خواندن این طرح اعلام آمادگی کردند. فیلمنامه شب طلایی با مشاوره‌های دوست عزیزم، آقای طالب‌آبادی، طی چندین ماه به صورت فشرده نوشته شد و بعد از بارها بازنویسی به نسخه نهایی رسید.

یکی از ویژگی‌های این فیلم شخصیت‌های متعدد و لوکیشن محدود آن در فضای یک خانه است. تک لوکیشن بودن این فیلم به دلیل کاهش هزینه‌ها بود یا دلایل دیگری داشت؟

در این فیلم، خانه مادربزرگ صاحب شخصیت است و به نوعی هویت بصری خانواده را شکل داده ‌است. گویی حلقه اتصال این خانواده در وهله اول، مادربزرگ و در گام بعدی، این خانه است. به همین دلیل قصه این خانواده را باید درون جهان خودش به تصویر می‌کشیدیم.

چقدر از تجربه‌ها و مشاوره‌های ابراهیم حاتمی‌کیا در بخش فیلمنامه‌نویسی و در جریان تولید استفاده شد؟

بدون شک من فیلمسازی را از پدرم آموختم و هر لحظه در کنار او بودن برای من همانند کلاس درس بوده‌ است. در روند نوشتن فیلمنامه نکات ارزشمندی را برای بهبود فیلمنامه به من انتقال دادند اما لطف بزرگی که به من کردند، این بود که با تمام قوا تلاش کردند من جهان خود را بسازم و روایت کنم. به همین دلیل، چه در روند فیلمنامه و چه فیلمبرداری، سعی کردند با فاصله از من بایستند و اعتماد کنند تا این جهان شکل بگیرد.

بازیگران پرتعداد شب طلایی چطور انتخاب شدند؟

فیلم‌های استنلی کوبریک برایم کلاس درس بود

به دلیل تعداد بالای کاراکترهای فیلم و محدود بودن روایت قصه در یک خانه، تصمیم داشتیم از تلفیقی از بازیگران مطرح سینمایی و تئاتری استفاده کنیم و خدا را شاکرم که خانواده‌ای در کنار هم شکل گرفت که نه تنها در مقابل دوربین، بلکه در پشت صحنه هم همانند یک خانواده بودیم. در زمان نوشتن فیلمنامه به چند نفر از بازیگران از جمله آقای معجونی فکر کرده بودم که از خوش‌اقبالی من با متن و کاراکتر ارتباط برقرار کردند و همراه این خانواده شدند. دوست دارم نام تک تک بازیگرانم را بیاورم و مطالب بسیاری درباره آن‌ها بگویم که چطور با همراهی خالصانه آن‌ها این کاراکترها و خانواده شکل گرفت و اگر این همدلی نبود، حسی که درون فیلم جریان دارد، هیچ وقت شکل نمی‌گرفت.

بسیاری از منتقدان ریتم و تعلیق خوب و پایان‌بندی نامناسب و عجولانه را برای فیلم شما ذکر کرده‌اند. پایان‌بندی از نظر خود شما چگونه است و فکر می‌کنید اگر دوباره آن را بسازید شکل دیگری پیدا خواهد کرد؟

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های من در طول نوشتن و فیلمبرداری، حفظ ریتم و تمپو در فیلم بود. به دلیل تک‌لوکیشن بودن و تعداد بالای کاراکترها، کار سختی بود و خوشحالم که در نهایت اتفاق افتاد و مخاطبان و منتقدان عزیز در طول تماشای فیلم خسته نشدند و تا انتها با قصه همراه شدند. مهم نیست نظر من درباره پایان‌بندی آن چه چیزی باشد. من هر بار فیلم را از زاویه نگاه مخاطبان تماشا می‌کنم و با نقاط تازه‌ای از آن آشنا می‌شوم و به نظرم این معجزه سینماست. اگر خودم را یکی از مخاطبان فیلم در نظر بگیرم، هنوز هم به نظرم پایان مناسبی برای فیلم انتخاب شده ‌است.

آیا شب طلایی تیغ سانسور را هم تجربه کرد و اگر بله چقدر به فیلم شما آسیب زده است؟

پلان‌ها و دیالوگ‌هایی بود که برای عزیزان سوءبرداشت به وجود آورده بود اما با مذاکراتی به تفاهم رسیدیم.

این فیلم به عنوان اولین فیلم سینمایی چطور تجربه‌ای برای شما بود و چه مشکلاتی برای ساخت آن پیش‌رو داشتید؟

روایت یک فیلم در یک خانه و وجود تعداد زیادی کاراکتر برای هر فیلمسازی می­‌تواند چالش بزرگی باشد، مخصوصا اگر فیلم اولتان باشد. به این اضافه کنید شرایط ویژه کرونا را که ما در اوج همه‌گیری باید فیلمبرداری می‌کردیم. از طرفی متوسط سنی گروهی از بازیگران بالاتر بود و حضور تعداد زیادی بازیگر و عوامل پشت صحنه در فضای بسته هر لحظه می‌توانست بحران بزرگی را رقم بزند. همه این استرس‌ها را باید به جان بخرید، لبخند بزنید و کارتان را در سریع‌ترین زمان ممکن و به بهترین شکل انجام بدهید. درست زیر نگاه عواملی که به طور طبیعی می‌توانند با دیده شک به شمای فیلمساز اول نگاه کنند، می‌توانید یک جهنم را متصور شوید اما به دلیل داشتن تیمی دلسوز که همگی خودشان را عضوی از این خانواده می‌دیدند این روند به بهترین شکل طی شد و چیزی جز یک خاطره شیرین به جای نگذاشت. ساخت این فیلم برای من همانند کلاس فشرده‌ای بود که هر لحظه از آن می‌آموختم و خوشحالم که در نهایت نتیجه زحماتمان به دل مخاطب هم نشست.

شرایط اکران فیلم روی پرده راضی‌کننده بود؟

به شکلی که تصور می‌کردیم، رضایت‌بخش نبود اما نیم‌نگاهی به اکران آنلاین داریم و امیدواریم که مجموع این دو، اتفاق خوبی را رقم بزنند.

بازخوردهایی که از نمایش اولین فیلم‌تان دریافت کردید چطور بود؟

برای من هر نظر، چه مثبت و چه منفی یکسان هستند و در نهایت به نوعی اندوخته من برای ادامه مسیر فیلمسازی محسوب می‌شوند. البته در مجموع، بیش از توقعی که داشتم مخاطبان با فیلم ارتباط برقرار کردند که مایه مباهاتم بود.

آثار کدام کارگردان خارجی و ایرانی را بیشتر می‌پسندید؟

تقریبا تمام فیلم‌های استنلی کوبریک برایم به مانند یک کلاس درس است و از هر پلانش نکات زیادی را یاد می‌گیرم.

وقتی آقای ابراهیم حاتمی‌کیا فیلم شب طلایی را دیدند چه نظری داشتند؟

پدر انسان سختگیر و رکی هستند. برای همین مطمئن می‌شوید که بدون ملاحظه خاصی حرفشان را صادقانه می‌زنند. بعد از تماشای فیلم، بسیار فیلم را پسندیدند و به یاد دارم که آن زمان احساس کردم وزنه بزرگی از روی دوشم برداشته شده ‌است.

فیلم بعدی شما در چه مرحله‌ای است؟

هنوز در مرحله نگارش هستم…

منبع: همشهری آنلاین
کد مطلب: ۳۶۷۰۱۰
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت