رمز و راز سحر دولتشاهی با چند ظاهر و آرایشی مختلف در «داریوش»

نقش سحر دولتشاهی از قسمت پنجم سریال «داریوش» شروع شده است. ابتدا او را به عنوان دختری ساده و مهربان می‌شناسیم که تنهاست و به داریوش علاقه‌مند شده است. رفته‌رفته، اما این تعریف تغییر می‌کند تا اینکه در قسمت هفتم به طور کل همه چیز بهم می‌ریزد.

در ابتدای قسمت هفتم، سحر دولتشاهی را در نقش ساقی، با مو‌های کوتاه طلایی و عینک دورمشکی درحال صحبت کردن با یک مرد مسن در یک رستوران لوکس می‌بینیم. همراه مرد از رستوران بیرون می‌آید و سوار «بی‌ام‌و» مرد می‌شود و تا دم یک برج می‌رود. موقع پیاده شدن، هدیه مرد را که یک جعبه جواهرات است به زور می‌پذیرد.

روز بعد او را با مقنعه و مانتوی بلند به همراه یک کاپشن ساده می‌بینیم که با پرایدش به خرید می‌رود و برای بچه‌های مناطق فقیرنشین اطراف خط راه‌آهن خوراکی و توپ پلاستیکی می‌برد. بچه‌های آنجا او را می‌شناسند و به محض اینکه می‌رسد، همه دورش جمع می‌شوند.

شب همان روز او را با کتی قرمز رنگ و گردنبند بلند درحالی که چتری گذاشته و به شیوه متفاوتی آرایش کرده، در رستوران مجللی روبه‌روی پیرمرد دیگری می‌بینیم. او به بهانه‌ای از جا بلند می‌شود و به دستشویی می‌رود و جعبه انگشتری را که از مرد گرفته آنجا می‌گذارد.

روز بعد او را درحالیکه شالش را پشت سرش گره زده، مشغول تمیز کردن خانه یک پیرمرد می‌بینیم و متوجه می‌شویم پرستار پیرمرد است. او اینبار موهایش را ساده به کناری زده و آرایش بسیار ملایمی دارد. چهره‌اش مهربان‌تر از همیشه است و وقتی پیرمرد با آهنگی که درحال پخش است می‌رقصد با او همراهی می‌کند. از دیالوگ‌هایشان مشخص است که پیرمرد او را از دخترش هم بیشتر دوست دارد.

مجموعه این شرایط ما را به این درک می‌رساند که ساقی، یک جور‌هایی رابین‌هود نسل جدید است. با پیرمرد‌های ثروتمند قرار می‌گذارد، از آن‌ها اخاذی می‌کند و با پول طلا‌هایی که از آن‌ها می‌گیرد، به خانواده‌های فقیر کمک می‌کند. البته هنوز مشخص نیست بعد از فهمیدن راز داریوش، چه مواجهه‌ای با او داشته باشد و از این تبحر در به دام انداختن مرد‌های مسن ثروتمند، به چه صورت در ادامه مسیر استفاده کند.

«داریوش» به نویسندگی و کارگردانی هادی حجازی‌فر، چهارشنبه‌ها در پلتفرم فیلم‌نت منتشر می‌شود.