10 فیلم آخرالزمانی دیدنی

از فیلم‌های کلاسیک آخرالزمانی گرفته تا فیلم های علمی تخیلی حیرت انگیز و درام‌های دیستوپیایی، در این مطلب ۱۰ فیلم تماشایی را معرفی خواهیم کرد.

10 فیلم آخرالزمانی دیدنی

 

فیلم زندگی ۲۰۱۷

 

۱۰- Life (۲۰۱۷)

فیلم علمی تخیلی زندگی که بین داستانی علمی تخیلی و رازآلود و بازی معمولاً بی نقص ربکا فرگوسن تعادل برقرار می کند، یکی از ساده‌ترین فیلم‌هایی است که می‌توان به افرادی که دو فصل اول سیلو را جذاب یافته اند، توصیه کرد. این فیلم تیمی از فضانوردان را در ایستگاه فضایی بین المللی دنبال می کند که یک شکل حیات بیگانه را از مریخ کشف می کنند. هیجان و شادی اولیه آنها در مورد کشفشان به زودی به یک تقلای بیرحمانه برای بقا تبدیل می شود، زمانی که موجود سیاه و ژلاتینی متخاصم شده و با سرعت باورنکردنی شروع به رشد می کند.

در حالی که این واقعیت که بازی ربکا فرگوسن شاید واضح ترین شباهت بین این دو باشد، می توان سیلو و زندگی را به خاطر تلاششان برای ایجاد تعلیق در یک محیط محدود نیز مشابه هم دانست. شاید زندگی بیش از آن وامدار داستان های ترسناک فضایی باشد که پیش از این فیلم ساخته شده بودند که بتواند در جای خود فیلمی تاثیرگذار و قابل توجه در این ژانر باشد، اما با انبوهی از بازی های قوی، طراحی تولید چشمگیر، و اشتهای شدید برای هیجان‌های همراه با وحشت افکنی، مقدار کافی سرگرمی را برای طرفداران فرگوسن و بینندگان علاقه‌مند به ژانر علمی تخیلی فراهم می‌کند.

در شب می آید

 

۹- It Comes At Night (۲۰۱۷)

یکی از دست کم گرفته‌شده‌ترین فیلم ها در تجدید حیات اخیر تریلرهای پسا آخرالزمانی، فیلم در شب می‌آید، داستانی بسیار پرجزییات و دقیق و در عین حال نفسگیر از انزوا و بی‌اعتمادی در بحبوحه انقراض بشریت را ارائه می‌دهد. پل (جوئل اجرتون) و خانواده اش در جنگل پنهان می شوند زیرا یک رویداد آخرالزمانی مرموز بشریت را تا مرز نابودی پیش برده است. هنگامی که خانواده دیگری پناهگاه امن آن ها را کشف می کنند، پل آن ها را به خانه اش راه می دهد، اما یک پارانویای شدید، اتحاد بین دو خانواده را تهدید می کند.

در حالی که تماشاگران سینما در ابتدا آن را نادیده گرفتند، در شب می آید به طور پیوسته طرفداران بیشتری به خاطر تعلیق گیرا، بازی های خیره کننده و رویکرد سنجیده اش نسبت به درگیری های انسانی بدست آورده است. این فیلم ترسناک به هیچ وجه بی شباهت به سیلو نیست، اما بسیاری از جاذبه‌های شماتیک خود را در مفاهیم پارانویا و اعتماد می‌یابد، در تنش‌هایی که بین گروه‌هایی از مردم ایجاد می‌شود که در عین داشتن روابطی دوستانه، نمی‌توانند کاملاً گاردشان را در مقابل یکدیگر پایین بیاورند. با تقویت این تمرکز تا حدی که آخرالزمان واقعی صرفاً به یک محیط پس‌زمینه ای تبدیل می‌شود، It Comes At Night یک شاهکار درخشان از تعلیق در مقیاس کوچک است که برای کسانی که عاشق تنش و رازآلودگی Silo هستند عالی است.

بازی های گرسنگی

 

۸- The Hunger Games (۲۰۱۲-۲۰۱۵)

بازی‌های گرسنگی به‌عنوان یک فرنچایز، با اشتهای سیلو برای آینده‌های دیستوپیایی، رهبران غیراخلاقی، و شخصیت های اصلی و پیچیده زن، یک تماشای ضروری برای همه دوستداران واقعیت‌های آینده‌نگرانه تاریک و داستان‌گویی هوشمندانه است. داستان این فیلم در جامعه ای به نام پانم روایت می شود که پس از نابودی اجتماع انسانی به شکلی که اکنون می شناسیم تشکیل شده است، جایی که کپیتول بر دوازده ناحیه با ثروت و اعتبار بسیار متفاوت حکومت می کند. این فیلم داستان کتنیس اوردین (جنیفر لارنس) را دنبال می کند که مجبور می شود در بازی های گرسنگی سالانه شرکت کند. هنگامی که او پیروز مسابقه می شود، با یک جنبش شورشی مصمم به سقوط کپیتول و پایان دادن به این رویداد خشونت آمیز همراه می شود.

بازی‌های گرسنگی موفق می شود جذابیت داستان‌های تخیلی نوجوانان را ارائه کند و در عین حال از بسیاری از نقص هایی که دیگر فیلم های قابل توجه در این ژانر از آن رنج برده اند، اجتناب کند. این فیلم بالغ، متفکرانه، و حتی در صورت نیاز تا حدودی آزار دهنده و ناراحت‌کننده است، که منجر به یک دنیای داستانی درخشان از مخاطرات شدید، رژیم‌های دولتی سرکوبگر و انقلاب می‌شود. به این دلایل، این یک فرنچایز سینمایی عالی برای کسانی است که سریال سیلو را دوست دارند.

نوزده هشتاد و چهار ۱۹۸۴

 

۷- Nineteen Eighty-Four (۱۹۸۴)

تقریباً یک جواهر دست کم گرفته شده بر اساس رمان مشهور جورج اورول به همین نام، نوزده هشتاد و چهار چیزی کمتر از یک شاهکار درام دیستوپیایی نیست که تحلیلی غنی از کنترل توتالیتری و نحوه دستکاری و سوء استفاده از اطلاعات ارائه می دهد. در آینده ای تاریک که شخصیت برادر بزرگتر همه جا حاضر است و بر همه چیز کنترل دارد، وینستون اسمیت (جان هرت) زمانی که عاشق جولیای سرکش (سوزانا همیلتون) می شود که او را به تفکر در دنیایی متفاوت ترغیب می کند، به دشمن دولت و مخالفت شدید آن با فردگرایی تبدیل می شود.

در حالی که در این فیلم ممکن است بیشتر بر روی تفکربرانگیزی فلسفی سرمایه گذاری شود تا شدت اکشن، نوزده هشتاد و چهار به دلیل مضامین قدرتمند کنترل سیاسی، مفاهیم آزادی، و سرکوب هر نوع شورش، هنوز باید برای طرفداران Silo جذاب خواهد بود. با شباهت‌های مستقیمی مانند حزب و اتاق ۱۰۱ در نوزده هشتاد و چهار و سیلو و پاک کنندگان در سریال سیلو، هر دو داستان در زمینه جسارت و هوشمندی در پرداختن به مفاهیم کانونی مشابه کنترل سیاسی و اجتماعی موفق عمل می کنند.

پاندروم ۲۰۰۹

 

۶- Pandorum (۲۰۰۹)

علیرغم اینکه در ابتدا به عنوان یک فیلم علمی تخیلی ترسناک شوکه کننده که هدف آن خراب کردن حال بینندگان به جای تشریح موضوع بود، مورد انتقاد قرار گرفت، پاندروم در سال‌های پس از انتشار خود به تدریج طرفدارانی پیدا کرد و یک پیچش ترسناک بی نقص در باب ایده‌های انزوا و تروما برای طرفداران سریال Silo است. داستان این فیلم در یک فضاپیمای بین ستاره ای روایت می شود که تمام آنچه از بشریت باقی مانده را حمل می کند، و سرنوشت دو مسافر را دنبال می کند که از خوابی طولانی مدت و بیش از مقدار برنامه ریزی شده بیدار شده و متوجه می شوند که فضاپیما توسط گروهی شرور از آدمخوارها تسخیر شده است. این دو فضانورد که باید کشف کنند کجای نقشه بازماندگان اشتباه پیش رفته است، باید بر فراموشی خود غلبه کرده و پاسخی برای سوالاتشان بیابند، در حالی که برای نجات جانشان تلاش می کنند.

مانند سیلو، شخصیت‌های پاندروم احساس تنگناهراسی درمانده کننده ای را در میان فضاهای تنگ و کوچک فضاپیمایشان تجربه می‌کنند، حسی که با از بین رفتن امنیت محیط اطرافشان در نتیجه ظهور یک تهدید جدید، بیشتر نیز می‌شود. همچنین Pandorum با سرمایه‌گذاری روی جنبه روان‌شناختی تقلاهای شخصیت‌هایش، بسیاری از عناصر مشابه Silo را لمس می‌کند، البته این کار را با علاقه خاصی به وحشت فیزیکی انجام می‌دهد که به قیمت یک ماجراجویی شماتیک بسیار تندوتیز و تکان دهنده تمام می شود.

اکس ماکینا ۲۰۱۵

 

۵- Ex Machina (۲۰۱۵)

فیلم Ex Machina اثر نویسنده و کارگردان الکس گارلند، یکی از جذاب ترین و تامل برانگیزترین فیلم های دهه ۲۰۱۰ و یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی تمام دوران است. یک درام فلسفی که تا حدودی از “طوفان” اثر ویلیام شکسپیر الهام گرفته شده است، فیلم اکس مکینا یا ابر ماشین داستان برنامه نویس جوانی را دنبال می کند که فرصتی به او داده می شود تا به خانه مدیر اجرایی عجیب و غریب شرکت خود در منطقه ای دور از شهر سفر کند، جایی که او در یک سری مصاحبه با یک هوش مصنوعی بسیار باهوش معروف به آوا (آلیسیا ویکاندر) شرکت می کند. اما وقتی کیلب (دامنال گلیسون) به آوا وابسته می شود، رابطه بین سه شخصیت اصلی به شدت تغییر می کند.

در حالی که Ex Machina به خودی خود یک شاهکار جذاب داستان سرایی علمی-تخیلی است، ممکن است طرفداران سیلو را با مدیتیشن پیچیده و در عین حال قدرتمند خود در مورد موضوعاتی مانند اخلاق کنترل و تغییر ماهیت پویایی قدرت جذب کند. مسلماً، این گفتگوهای موضوعی در دو داستان کاملاً متفاوت اتفاق می‌افتند، اما شاهکار علمی تخیلی گارلند همچنان فیلم برجسته‌ای در سرگرمی‌های علمی-تخیلی مدرن است که عمق و قدرت داستانی متفکرانه‌ای را به رخ می‌کشد که قطعاً می تواند برای طرفداران سیلو جذاب باشد.

پلتفرم ۲۰۱۹

 

۴- The Platform (۲۰۱۹)

پلتفرم یک فیلم تریلر کلان-محتواست که در مراحل اولیه شیوع کووید-۱۹ به یک فیلم محبوب دنیای استریم تبدیل گردید، یک فیلم اسپانیایی که در نتفلیکس پخش شد و به سرعت توجه بینندگان را با داستان تفکربرانگیز و نقدی تند از قدرت اجتماعی به خود جلب کرد. در یک زندان عمودی که در آن زندانیان از روی میزی غذا می خورند که بین طبقات بالا و پایین می رود، اصطکاک به وجود می‌آید، در حالی که زندانیان طبقات پایین‌تر نسبت به کسانی که بالای سرشان خوشگذرانی می کنند اما مقدار اندکی غذا برای طبقات پایین باقی می گذارند، احساس خشم می کنند. بدین ترتیب یک مرد از سطوح پایین تصمیم می گیرد که کنترل امور را به دست خود بگیرد.

پلتفرم با سلسله مراتب اجتماعی عمودی و مفاهیم کنترل، سوء استفاده از قدرت و اطاعت، یک داستان مضمونی غنی از سیستم های اجتماعی است که بسیاری از محورهای اصلی آن را می توان در سیلو دید. این فیلم ممکن است بسیاری از جذابیت های جهان سازی سیلو، و همچنین فضای اسرارآمیز جذاب آن را نداشته باشد، اما پلتفرم همچنان به عنوان یک انتقاد صریح و آشکار از نابرابری اقتصادی که برای طرفداران فیلم‌های تریلر علمی تخیلی با مفهوم عمیق مفید است، یک فیلم دیدنی و قوی است.

شهر امبر ۲۰۰۸

 

۳- City of Ember (۲۰۰۸)

با وجود استقبال نه چندان قوی ​​منتقدان و بیننندگان، شهر امبر به دلیل شباهت‌های روایی، فیلمی عالی برای دوستداران سریال سیلو است. با حضور یک سری بازیگران ستاره، داستان این فیلم در آینده‌ای دیستوپیایی اتفاق می‌افتد، جایی که آنچه از بشریت باقی مانده، به اجبار به شهر با فضای استیم پانک امبر منتقل شده اند. هنگامی که ژنراتور اصلی شهر شروع به توقف می‌کند، دو نوجوان به یک ماموریت خطرناک فرستاده می‌شوند تا اسرار گذشته را کشف کرده و قبل از اینکه ژنراتور کاملاً از کار بیفتد، بشریت را نجات دهند.

نه تنها فضای این فیلم به وضوح به سیلو شباهت دارد، بلکه شهر امبر با همان زیبایی بصری منحصربفرد به تصویر کشیده شده و قلمروی دیستوپیایی شگفت انگیز و جذابی را ارائه می دهد که سرشار از جزئیات پیچیده و چشم نواز است. داستان به خودی خود خیلی قوی و خوب نیست، اما همچنان به عنوان یک ماجراجویی فانتزی مناسب برای کودکان، چیزهای کافی برای ارائه دارد تا یک پیچش سبک و سرگرم کننده در ژانری باشد که تقریباً همیشه برای مخاطبان مسن تر و موضوعات تاریک تر در نظر گرفته شده است.

۱۲ میمون ۱۹۹۶

 

۲- ۱۲ Monkeys (۱۹۹۶)

فضای اصلی دنیای آخرالزمانی در ۱۲ میمون به طرز ترسناکی شبیه به آنچه است که در سریال سیلو دیده می شود، جایی که باقیمانده بشریت به زیر زمین رفته اند تا از انقراض بشر جلوگیری شود. به طور مشابهی، هم ۱۲ میمون و هم سیلو با ارائه داستان‌های هیجان‌انگیز و پر تعلیق از شخصیت‌هایی که به دنبال پاسخی برای سوالاتشان در مورد علت شکل گرفتن دنیا به شکل کنونی اش هستند، به موفقیت دست می یابند. در مورد ۱۲ میمون، این جیمز کول (بروس ویلیس) است که در زمان به عقب فرستاده می شود تا چگونگی انتشار ویروسی مرگبار را کشف کند.

در حالی که عنصر سفر در زمان – و در نتیجه، صحنه در آمریکای شلوغ در اواسط دهه ۹۰- یک تغییر شدید نسبت به دنیای زیرزمینی سیلو است، ۱۲ Monkeys هنوز هم به موضوعات مشابهی از افشای پنهانکاری مرتبط با آخرالزمان می پردازد. علاوه بر فیلم سینمایی ساخته شده در سال ۱۹۹۵، یک سریال تلویزیونی با عنوان ۱۲ میمون نیز وجود دارد که به مدت چهار فصل از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ پخش شد که پس از یک فصل نه چندان قوی اول، به یکی از نادیده گرفته شده ترین سریال‌های دهه تبدیل شد.

برف شکن ۲۰۱۳

 

۱- Snowpiercer (۲۰۱۳)

یکی روایت تمثیلی درخشان دیگر در مورد سلسله مراتب اجتماعی و فریب سیاسی که در میان فضاهای بسته در طول یک آخرالزمان ترسناک اتفاق می‌افتد، Snowpiercer به عنوان اولین فیلم انگلیسی زبان بونگ جون هو و یک تریلر زمخت و در عین حال جذاب دیستوپیایی عمل می‌کند. با تلاش‌هایی در جهت معکوس کردن گرمایش جهانی که منجر به عصر یخبندان جدیدی در سراسر جهان می‌شود، آنچه از بشریت باقی مانده در قطاری زندگی می‌کند که بی وقفه زمین را دور می زند. در حالی که ساکنان قطار بر اساس جایگاه اجتماعی شان از هم جدا شده اند، توده های فقیر در قسمت عقب قطار نگهداری شده و به خاطر شرایط ناخوشایندشان دست به شورشی خشن علیه کسانی می زنند که در قسمت جلوی قطار زندگی لاکچری را تجربه کرده و کنترل موتور را در اختیار دارند.

فیلم برف شکن در تحلیل موضوعی خود از ساختارهای سیاسی و شکاف بین نخبگان اجتماعی و افراد فقیر از هیچ تصویرپردازی خشنی فروگذار نمی کند، اما بررسی آن از درگیری های طبقاتی و جنگ قدرت بسیار تند و تیز است و در کنار داستانی فریبنده از شورش و دشواری زندگی، داستانی تفکربرانگیز و موثر را روایت می کند. به عنوان یک فیلم تریلر پسا آخرالزمانی که روی مضامین سرکوبگری اجتماعی و پنهانکاری سرمایه گذاری شده است، برف شکن فیلمی است که جذابیت آشکاری برای طرفداران سیلو دارد. تماشای نسخه سریالی برف شکن نیز به شدت به دوستداران سیلو توصیه می شود.

 

منبع: روزیاتو
کد مطلب: ۳۸۰۵۱۷
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت