درباره زهرا امیرابراهیمی، با یک خجالت دسته جمعی
سرنا_ اگر آن لرزش لبهای زهرا امیرابراهیمی یا «زر» را در مصاحبه تازهاش ندیدهاید و ندیدهایم که یعنی خودمان را به خواب زدیم وگرنه که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
گفتگوی زهرا امیرابراهیمی با سینا ولیالله در یک شبکه ماهوارهای آن اتفاق سهمگین دو دهه پیش را در جامعه تازه کرده. زهرا امیرابراهیمی یا همان «زر» یا «زغا» بازتاب یا انعکاس پلیدیهای یک جامعهای بوده که دائما خودش را محق، مهماننواز و واجد تمام مولفههای ارزشمند انسانی میداند. حالا که بحث امیرابراهیمی دوباره داغ شده فرصت واکاویِ ماجرایی پیش آمده که شناخت دقیقتری از مفهوم ایرانیِ معاصر به ما، به همهی ما میدهد.
به هر حال بخشی از موجودیت ایرانی معاصر همانی است که در میدان انقلاب سیدیهای «زر» را میخرید و بعدر از گوشی به گوشی بلوتوث هم میکرد. اگر آن لرزش لبهای «زر» را در مصاحبه تازهاش ندیدهاید و ندیدهایم که یعنی خودمان را به خواب زدیم وگرنه که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. ملت، امت یا مردمی که عربها را تحقیر میکنند و در خاورمیانه خدا را بنده نیستند اتفاقا دم خروسشان جایی بیرون میزند که باید! حالا هم جالب است، همان مردم به دنبال متهم ماجرا هستند. یکی میپرسد پسرک آن فیلم چه شد؟ یکی میپرسد چه کسی فیلم را پخش کرد و البته هشتاد میلیون فرافکنی رخ میدهد، کی بود کی بود؟ ما نبودیم! همه به دنبال قاتل بروسلی و غافل از اینکه دختر ایرانزمین یا همان خانم «زر بعد از 15 سال هنوز لبهایش میلرزد و هنوز بغض دارد، کاش آن لرزه به جان همه ما میافتاد، همه ما متوهمینِ خودبزرگپندار، شایستهی سکونت در بلاد غرب، سودا زدگان کانادا و آمریکا و ملت بدوی و جهلزده.
نامزد زهرا امیرابراهیمی چه شد؟
اگر طالب این هستید که بدانید بر سر شهریار شهامت چه آمده این توئیت میرا قربانیفر (روزنامه نگار) را بخوانید:
در همان زمان شهریار شهامت، نامزد زهرا امیرابراهیمی را از گرجستان به ایران برگرداندند و بازداشت شد. تا مدتها تحت فشار بود و بعد از اثبات اینکه پخش فیلم کار او نبوده از سوی جامعه مغضوب بود. شهریار شهامت تئاتری بود اما مهاجرت کرد چون نتوانست به افکار عمومی ثابت کند که پخش فیلم کار او نبوده.
واکنش کاربران در این رابطه را بخوانید:
منبع: برترینها
دیدگاه