بزرگترین خیانت به مردم و جوانان از دیدگاه لوریس چکناواریان

لوریس هایکازی چکناواریان متولد ۱۳۱۶ در بروجرد بوده و آهنگساز و رهبر ارکستر اهل ایران است. او یکی از مشهورترین چهرههای فرهنگی در ایران و ارمنستان است. این چهره، در طول زمان برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر در پردیس سینمایی چارسو حضور پررنگی داشت؛ با او به گفتوگو نشستیم، در ادامه مصاحبه سرنا با لوریس چکناواریان را خواهید خواند.
به گزارش سرنا، این هنرمند در آغاز این گفتوگو با اشاره به سیل اخیر گفت: در این سال جدید به نظر میرسد همه مردم در خواب هستند و هنوز از خواب برنخواستهاند، من به خاطر این مصیبت سیل بسیار اندوهگین هستم، ولی حس میکنم که اگر این سیل نبود، همچنان مردم در خواب باقی میماندند.
وی افزود: من نه روزنامه میخوانم، نه تلویزیون نگاه میکنم و خبر دارم که در دنیا چه خبر است؛ اگر اطرافیانم به من خبر خاصی را اطلاع دهند، در جریان خواهم بود و اگر نه بی خبر خواهم ماند. هر اتفاقی بیفتد پیش آمده است دیگر...
او در ادامه گفت: من حتی مصاحبههای خودم که در روزنامههای مختلف چاپ میشوند را نمیخوانم، چرا که خودم میدانم چه گفتهام.
او در توضیح علت عدم رغبتش به تماشای تلویزیون و پیگیری اخبار گفت: اگر آدم درگیر اخبار شود نمیتواند به زندگیاش برسد. من تمام تمرکزم را روی هنر گذاشتهام؛ من به هشتاد و دو سالگی رسیدهام و در این سن فرصت زیادی ندارم که ذهنم را درگیر همه اتفاقات به طور همزمان کنم. من ـنمیدانم فردا یا سال آینده هستم یا نیستم، من باید مدیریت بیشتری روی زمانم داشته باشم. زندگی مانند برق میگذرد.
برخی رسانهها و مردم در واکنش به کارهای خیر هنرمندان برای هموطنان آسیبدیده، اصطلاح شوآف را به کار میبرند؛ این هنرمند در واکنش به صحت به کارگیری این اصطلاح و کارهای هنرمندان گفت: کاری ندارم که چرا برخی رسانهها به همیاری هنرمندان، نام شوآف را دادهاند و یا حتی آن هنرمندان چه میکنند؛ من سعی کردهام در این روزهای سخت، هر کاری که از دستم برمیآید انجام دهم.
وی در مورد برنامههایش برای امدادرسانی به سیلزدگان گفت: من سیزدهم اردیبهشت در پارک آب و آتش کنسرتی را به نفع سیلزدگان رهبری خواهم کرد. و همینطور کنسرتی در برج میلاد خواهم داشت. فعلا همین دو برنامه است و اگر برنامهای دیگر هم پیش بیاید باز هم درخدمت مردم خواهم بود.
این هنرمند در مورد کنسرتها و تئاترهای لاکچری که این روزها به شدت مد شده است، گفت: من بارها نسبت به تئاترها و کنسرتهای گرانقیمت و به اصطلاح لاکچری انتقاد کردهام و آنها را اتفاقاتی اشتباه در عالم هنر میدانم.
وی افزود: ما در هنر، متاسفانه اسپانسر نداریم و بهجایش سرمایهگذار داریم و سرمایهگذار فقط به فکر سود و بازگشت سرمایهاش است.
او با اشاره به یکی از اساسیترین مشکلات فرهنگی گفت: بدبختی مملکت ما این است که فرهنگ و هنرش به دست عدهای افتاده است که هدفشان سرمایهگذاری است و نه خدمت کردن
چکناواریان با مقایسه چگونگی وضعیت حمایت از هنر، در نقاط مختلف جهان، خاطرنشان کرد: هنر در همه جای دنیا نیاز به اسپانسر دارد؛ در کشورهای اروپایی دولت به مردم کمک میکند، در امریکا نیز بخشی از مالیات به هنر اختصاص مییابد؛ ولی در ایران هیچ کمکی از سوی دولت نیست و سرمایهگذارها به هنر، ورود میکنند.
وی افزود: به نظر من این خیانت به مردم است و نباید بلیتها تا این حد گران باشند و جوانان نتوانند به تماشای هنر بنشینند.
او با تاکید بر نارضایتی هنرمندان از این موضوع، گفت: حتی برای بازیگر و موزیسین هم تلخ است که حس کند کسی که به تماشای اثرش نشسته، صرفا به دلیل توانایی مالی است و شاید شناخت و درک درستی از انچه مخاطبش شده است نداشته باشد، در حالیکه بسیاری از جوانان که درک درستی از هنر دارند و بسیاز علاقمند هم میباشند، از دیدن نمایشهای خوب و رفتن به کنسرت، ناتوان باشند.
او گفت: باید دولت برای جوانان و نوجوانان تا زمانی که مشغول تحصیل هستند، بلیتهایی دارای تخفیف بالای پنجاه درصد اعطا کند؛ چرا که آینده فرهنگ و هنر کشور به دست جوانان است. اشخاصی در سنین من، دیر یا زود رفتنی هستند.
آهنگساز اوپرای شمس و مولانا درخواست خود از وزیر کشور را چنین بیان کرد: من از وزیر ارشاد درخواست میکنم این موضوع را بررسی کند و شرایطی را فراهم آورد تا جوانان به علت مسائل مالی از پرداختن به فرهنگ و هنر بازنمانند.
چکناواریان خاطرنشان کرد: یک ملت با فرهنگش زنده است، اگر فرهنگ یک کشور منحصر به افراد پولدار آن کشور باشد، در مسیر بدبختی پیش خواهد رفت.
وی در پایان گفت: این جریان یک خیانت فرهنگی است؛ از وزیر ارشاد میخواهم تا بیشتر هوای جوانان را داشته باشد.
گفتوگو: پگاه ماسوری
دیدگاه