۱۷ عکس و هزاران حسرت

آخرین سوال را بدون مقدمه همان اول از او می‌پرسم؛ اگر امان‌الله طریقی در قید حیات بود، عکس‌العملش به خشکی زاینده‌رود، وضعیت کنونی پل خواجو و خراب شدن مرمت مسجد امام چه بود؟ لبخندش محو می‌شود و با کمی مکث، آرام می‌گوید: «با تمام وجود و از ته قلب گریه می‌کرد.»

۱۷ عکس و هزاران حسرت

 باید با حسرت دید و گذشت، چه شکوهی و خروشی داشت و حالا…، باید با چشم دیگر دید و افسوس خورد، افسوس به دورانی که در اوج و خروش خود بوده است و حالا آخرین نفس‌هایش را می‌کشد، تصاویر هرچند متعلق به بیش از ۶۰ سال قبل است، اما با مشاهده آن داغ تماشاگر تازه می‌شود، مخاطب با تماشای عکس‌ها از خود می‌پرسد چه بر سر زاینده‌رود آمده است، تصاویر از دهه ۳۰ شمسی است که رودخانه زاینده‌رود را در اوج و خروش خود نشان می‌دهد، در میان خروش و طغیان رودخانه، پل خواجو باشکوه هرچه بیشتر خودنمایی می‌کند؛ پلی که نه جان‌پناهی دارد و نه اثری از یادگاری و دست‌نوشته‌ها در آن وجود دارد. ۱۷ عکس و هزاران حسرت و خاطره برای مردم اصفهان، بهترین توصیفی است که می‌توان از نمایشگاه عکس «طریقی؛ از عکاس‌خانه تا زاینده‌رود» که در گالری اکنون برپا شده، داشت. حسرتی از خروش و جاری بودن زاینده‌رود در گذشته نه‌چندان دور.

از راهروی سفید ورودی گالری عبور می‌کنم، جمعیت زیادی برای تماشای آثار آمده‌اند اما برخلاف نمایشگاه‌های عکس، دیگر خبر از خنده و همهمه‌کنندگان نیست، همه در سکوت محض فرورفته‌اند و حتی موسیقی متن نمایشگاه نمی‌تواند این سکوت را بشکند، گویی همه برای مراسم ترحیم رودخانه زاینده‌رود آمده‌اند، عکس سمت راست ورودی گالری توجهم را جلب می‌کند، تصویر پنج مرد میان‌سالی که در کنار رود با نگاهی خاص به زاینده‌رود نگاه می‌کنند، عکس در سال ۱۳۱۸ گرفته شده است و خود مرحوم امان‌الله طریقی در عکس حضور دارد با خود فکر می‌کنم آیا فردی از این تصویر هنوز در قید حیات است که شاهد مرگ این روز رودخانه زاینده‌رود باشد؟ آیا مشاهده کرده است که این روزها چه بلایی بر سر زیبایی پل خواجو تحت عنوان پروژه جان‌پناه آمده است؟ در فکر هستم که پسر ارشد مرحوم امان‌الله طریقی را می‌بینم، فردی که ۱۷ عکس از عکس‌های شاهکار پدرش با موضوع زاینده‌رود را به موزه هنر معاصر اصفهان تقدیم کرده است.

 

با داریوش طریقی، فرزند ارشد مرحوم امان‌الله طریقی، از عکاسان شاخص استان اصفهان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که مشروح آن را از نظر می‌گذرانید.

۱۷ عکس و هزاران حسرت

بدون مقدمه آخرین سوال را همین اول می‌پرسم، اگر مرحوم پدرتان در قید حیات بود، عکس‌العملشان به خشکی زاینده‌رود، وضعیت کنونی پل خواجو و خراب شدن مرمت مسجد امام چه بود؟

لبخندش محو می‌شود و باکمی مکث، آرام می‌گوید: «با تمام وجود و از ته قلب گریه می‌کرد.»

از علاقه مرحوم امان‌الله طریقی به عکاسی و ورود به این حرفه برایمان بگویید؟

به دلیل فوت پدربزرگم، پدرم در هشت‌سالگی مجبور می‌شود که در عکاسخانه «درخشان» واقع در خیابان حافظ مشغول به عکاسی شود، درواقع صبح‌ها مشغول تحصیل و بعد از اتمام مدرسه مشغول به فعالیت در عکاسی درخشان می‌شدند. پدرم فرزند ارشد خانواده بود و به همین دلیل مجبور بود در کنار مادر خود خرج خانه و تحصیل برادر و خواهرش را تأمین کند.

وی از همان دوران نوجوانی به نقاشی علاقه داشت و به همین خاطر در هنرستان هنرهای زیبا مشغول به تحصیل شد، اما پس از مدتی متوجه شد که نمی‌تواند از طریق نقاشی مخارج زندگی خود را تأمین کند به همین خاطر فعالیت حرفه‌ای را در عکاسی شروع کرد و به‌واسطه علاقه‌ای که به این حرفه داشت عکاسخانه خود را در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در خیابان چهارباغ تحت عنوان «هولیوود» راه‌اندازی کرد اما در کنار عکاسی نقاشی را کنار نگذاشت و هر زمان فرصت داشت، نقاشی می‌کرد.

 

۱۷ عکس و هزاران حسرت

سبک نقاشی پدر چه بود؟

پدرم در سبک رنگ و روغن نقاشی می‌کرد و علاقه فراوانی به نقاشی مناظر و طبیعت زنده داشت و حتی نقاشی‌ها به طبیعت خاتمه پیدا نمی‌کرد بلکه هنرمندان زیادی همچون استاد حسن کسایی، استاد محمدحسین صغیر اصفهانی، استاد محمود یاوری، استاد جلیل شهناز نزد ایشان می‌آمد تا چهره‌شان را ترسیم کند، خاطرم هست وقتی نقاشی چهره استاد جلیل شهناز به اتمام رسید، او از اینکه پدرم با این دقت و جزئیات ایشان را ترسیم کرده است، تعجب کرد.

استاد امان‌الله طریقی دارای چه ویژگی و شخصیت اخلاقی بود؟

پدرم با وجود اقتداری که در خانه به‌ویژه برای فرزندانش داشت، فردی فوق‌العاده احساسی بود و این احساسی بودن به‌اندازه‌ای بود که بعضی مواقع باعث گریه ایشان می‌شد، اما با همه این احساسی بودن فوق‌العاده به محیط‌زیست و بناهای تاریخی علاقه داشت، و به همین خاطر بود که بیشتر زمان عمر خود و حتی زمانی که مبتلابه بیماری آلزایمر شد را به نقاشی و عکاسی طبیعت و بناهای تاریخی می‌گذراند.

این مدت وقت‌گذرانی برای عکاسی و نقاشی در طول روز چند ساعت بود؟

بسیار زیاد بود، حتی در برهه‌ای از زمان بیش از ۱۲ ساعت در طول روز مشغول عکاسی و نقاشی بود، حتی خاطرم است روزهای پنجشنبه و جمعه که زمان تعطیلی او بود بوم نقاشی خود را برمی‌داشت و کنار رودخانه زاینده‌رود یا بناهای تاریخی نقاشی می‌کرد.

مادرتان نسبت به این وقت‌گذرانی بیش‌ازحد همسرشان اعتراضی نمی‌کرد؟

خیر، حتی یک مورد به خاطر ندارم، درواقع مادرم خود مشوق و حامی پدر در فعالیت‌های هنری به‌ویژه عکاسی و نقاشی بود و همیشه پدرم را تشویق می‌کرد که بیشتر به این دو هنر بپردازد. پدرم به خاطر متانتی که داشت هیچ تلاشی برای نگهداری و جمع‌آوری آثار خود نمی‌کرد، اما این مادرم بود که با عشق و علاقه تمام آثار پدرم را جمع‌آوری و دسته‌بندی می‌کرد. شاید اگر مادرم نبود کمتر اثر نقاشی به‌ویژه عکس از آثار پدرم موجود بود، حتی مادرم بعد از فوت پدرم در تهیه، تدوین و معرفی زندگی‌نامه پدرم به بسیاری از نویسندگان کمک کرد.

۱۷ عکس و هزاران حسرت

این علاقه پدر به طبیعت و بناهای تاریخی به‌ویژه رودخانه زاینده‌رود از کجا نشأت می‌گرفت؟

دلیل خاصی نداشت؛ پدرم مثل هر شهروند دیگر عاشق شهرش بود و به خاطر اینکه هنرمند بود حساسیت بیشتری به اتفاقات و رویدادهای اطراف خود داشت و همیشه نگران تخریب بناهای تاریخی اصفهان و از بین رفتن طبیعت اصفهان بود و همین امر باعث شد پدرم از رویدادهای طبیعی همچون طغیان زاینده‌رود عکس بگیرد.

در عکس‌های منتخب پدر شاهد چند عکس از طغیان رودخانه زاینده‌رود هستیم، خاطره‌ای از آن دوران و عکاسی پدر دارید؟

خاطرم هست در دهه ۱۳۳۰ رودخانه زاینده‌رود طغیان کرد و این طغیان به‌اندازه‌ای بود که خیابان‌ها و خانه‌های اطراف دچار آب‌گرفتگی شدید شد، این آب‌گرفتگی به‌اندازه‌ای شدت داشت که تا پله دوم ایوان خانه ما آب گرفته بود و پدرم آن شب نگران تخریب پل خواجو بود و به‌محض اینکه خورشید طلوع کرد، وسایل عکاسی خود را برداشت و از این اتفاق عکاسی کرد.

ویژگی عکاسی مرحوم استاد امان‌الله طریقی چه بود؟

جدا از نگاه خاص و هنری که پدرم به طبیعت داشت، روتوش عکس و نورپردازی خوب از ویژگی عکاسی پدرم بود و دلیل اینکه در روتوش عکس حرف اول را در اصفهان می‌زد، این بود که تسلط بالایی در نقاشی داشت.

خاطرم است زمانی استاد حسن کسایی به همراه استاد ابوالحسن صبا برای گرفتن عکس پیش پدرم آمدند، استاد صبا به دلیل اینکه صورت خود را اصلاح نکرده بود، از استاد کسایی و پدرم خواست زمانی دیگر عکس بگیرند، اما پدرم به استاد صبا گفت، نگران نباشد، اصلاح صورت را در عکس درست می‌کند و وقتی هفته بعد استاد صبا برای تحویل عکس آمد، باورش نمی‌شد پدرم با این مهارت توانسته باشد، محاسن وی را در عکس اصلاح کند.

۱۷ عکس و هزاران حسرت

استاد طریقی به چه نوع سبک عکاسی بیشتر علاقه داشت؟

پدرم علاقه شدید به عکاسی پرتره داشت و هنوز نمونه نورپردازی‌ای که ۷۰ سال پیش می‌کرد را من در عکس‌های امروزی مشاهده نکرده‌ام.

آیا استاد طریقی در فعالیت عکاسی و نقاشی فرزندانش را مشارکت می‌داد؟

پدرم بر این باور بود که فرزندانش در هر حرفه‌ای که علاقه دارند باید تحصیل و فعالیت کنند به همین خاطر به یاد ندارم که هیچ‌کدام از فرزندانش را اجبار یا ترغیب کرده باشد که در رشته عکاسی و نقاشی فعالیت داشته باشند، اما در بسیاری از مواقع برای ترسیم نقاشی و عکاسی ما را به همراه خود می‌برد اما تا زمانی که ما اقدام به کنجکاوی درباره فعالیتشان نمی‌کردیم، ایشان در مورد حرفه‌اش توضیحی نمی‌داند، زیرا معتقد بود این خود فرد است که باید علاقه خود را کشف و در مسیر آن گام بردارد.

از دوره بیماری و آلزایمر مرحوم طریقی بگویید؟

دوران سختی بود؛ با این‌وجود که پدرم بر اثر آلزایمر حافظه خود را تا حدودی از دست داده بود، اما از نقاشی کشیدن دست نکشید و آثار نقاشی متفاوتی برخلاف سبک نقاشی گذشته‌اش خلق کرد.

آیا متولیان امر و مردم آن زمان به هنر مرحوم استاد طریقی و اهمیت فعالیت ایشان پی بردند؟

پدرم با وجود این که با شخصیت‌های فرهنگی و هنری برجسته آن زمان رفت‌وآمد و دوستی داشت اما به دنبال مطرح کردن و معرفی خود به دیگران نبود. با وجود این خصوصیت اخلاقی چه در آن زمان و چه حالا که سالیان سال از درگذشت ایشان می‌گذرد، نه‌تنها مردم اصفهان بلکه بسیاری از افراد جامعه به‌ویژه هنرمندان پدرم و آثار ارزشمندش را به یاد دارند و از او به نیکی یاد می‌کنند.

۱۷ عکس و هزاران حسرت

هم‌اکنون چند عکس از مرحوم استاد طریقی در اختیار شما و سایر فرزندانش قرار دارد؟

بیش از ۸۰۰ عکس

چه شد که تصمیم گرفتید یکی از شاهکارهای مجموعه عکاسی پدر را به موزه هنرهای معاصر اصفهان تقدیم کنید؟

با وجود این که تمام آثار پدرم برای من و سایر فرزندانش بسیار باارزش و پراهمیت است، اما باورمان بر این است که این عکس‌ها تاریخ شهر اصفهان و مردم آن است و نیاز است مردم به‌ویژه جوانان بدانند ۷۰ سال پیش زاینده‌رود در چه وضعیتی بوده است.

نمایشگاه «طریقی؛ از عکاس‌خانه تا زاینده‌رود» به همت دفتر تخصصی هنرهای تجسمی اصفهان و دبیرخانه فرهنگی زاینده‌رود در گالری اکنون برپا شده است، علاقه‌مندان برای بازدید از این نمایشگاه عکس تا جمعه _ششم آبان‌ماه_ فرصت دارند همه‌روزه از ساعت ۱۰ تا ۱۳ و ۱۶ تا ۲۰ به نشانی خیابان مارنان، بن‌بست همایون (۶)، پلاک ۱۵۳، گالری اکنون مراجعه کنند.
منبع: ایمنا
کد مطلب: ۳۶۳۲۵۷
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت