بهاره منصوری: اولین زنی هستم که در وزارت کشور مجوز کنسرت گرفتم
سرنا_بهاره منصوری خوانندهای که تا به حال کنسرتهای مختلفی را برای بانوان برگزار کرده است از مشکلات و محدودیتهای زنان برای اجرای موسیقی سخن گفت.
کمتر نوازنده و خواننده زن را میتوان سراغ داشت که نسبت به فضای موجود در موسیقی معترض نباشد و از نحوه برخورد مسئولان با افراد و گروههای مختص به بانوان انتقاد نکند. به طور کلی هنرمندان زن فعال در مقایسه با مردان، برای تولید اثر و برگزاری کنسرتها از شرایط ضعیفتری برخوردارند. به همین دلیل طی سالها و دهههای گذشته کم نبودهاند زنانی که به صورت حرفهای در زمینه خوانندگی آموزش دیدهاند و فعالیت کردهاند اما به دلیل محدودیتهای موجود کمتر به چشم آمده و شناخته شدهاند. گاه پیش آمده خوانندگانی که در کشور نزد اساتید مطرح آموزش دیدهاند اما به دلیل مهیا نبودن شرایط برای فعالیت حرفهای، مهاجرت کردهاند. برخی نیز با وجود دشواریهای بسیار، ماندن در ایران را به رفتن ترجیح دادهاند با این وجود شرایط مساعدی در فعالیت ندارند.
بهاره منصوری یکی از نخستین خوانندگان زنی است که در دهه هشتاد کنسرت بانوان برگزار کرده است. او که سرپرستی گروه موسیقی بانوان «رخساره» را نیز به عهده دارد و طی سالهای فعالیتش با افراد و گروههای مختلف همکاری کرده، در گفتوگوی پیشرو از از مصائبی گفت که خوانندگان زن را از ادامه فعالیت حرفهای منصرف میکند.
گفتوگوی این خواننده را در ادامه میخوانید:
گروه موسیقی بانوان «رخساره» فعالیت دوباره خود را پس از مدتی وقفه از سال 1396 از سر گرفت و کنسرتهایی نیز برگزار کرد. این گروه در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟
متأسفانه گروه در حال حاضر هیچ فعالیتی ندارد و ما نیز به ادامه فعالیت پس از ماههای محرم و صفر هیچ امیدی نداریم، زیرا با وضعیتی نامشخص مواجهیم. از طرفی امید و انگیزهای برای ادامه تمریناتمان نداریم و با وجود بیماری کرونا و بحران آن، برگزاری تمرینات خطرناک است. تعداد اعضای گروه «رخساره» حدود 15 نفر است و اگر قرار باشد با صدابردار و دیگر عوامل در فضای بستهای چون استودیو که هوا در آن جریان ندارد، حضور یابیم احتمال ابتلا به کرونا وجود خواهد داشت. به هرحال حضور در استودیو نیز هزینه دارد و برای به سرانجام رساندن امور رفت و آمدهایی به ارشاد و دیگر نهادها خواهیم داشت و همه اینها کارمان را دشوارتر کرده است. حال شما حساب کنید اگر تمام این کارها را نیز انجام دهیم باز هم با مصائب و مشکلات دیگری مواجهیم.
تا پیش از بحران کرونا وضعیت فعالیت گروه چطور بود و چگونه کسب درآمد میکردید؟
تا پیش از فاجعه کرونا درآمد حاصل از کنسرتهایمان از گیشه و فروش بلیت تأمین میشد. این را هم در نظر داشته باشید که بانوان برای فعالیت در عرصه موسیقی و برگزاری کنسرت با مشکلات بسیار زیادی مواجهند. مثلا اینکه امکان تبلیغات برای گروههای بانوان وجود ندارد و همین موضوع بر نحوه فروش کنسرتها و دیده شدن افراد و گروهها تاثیرات منفی بسیار دارد.
یک خواننده آقا معمولا تهیهکننده دارد و پولش را میگیرد و به راحتی روی صحنه میرود و میخواند، بدون آنکه با دیگر مسائل کار داشته باشد. اما من خواننده زن باید از صفر تا صد کارها را خودم انجام دهم. جالب اینکه تهیهکنندگانی که به همکاری با خانمها و گروههای بانوان میپردازند از مشکلات ما باخبر هستند و به این موضوع اذعان دارند. مثلا آنها به ما میگویند نمیتوانیم جهت تبلیغات برنامهتان برای شما بیلبورد نصب کنیم. در صورتی که یک خواننده آقا اگر امشب بیلبورد برنامهاش را در مناطق مختلف شهر نصب کند، فردای همان روز بلیتهای کنسرتش در سایت فروخته میشود و کارش نیز تمدید خواهد شد. بانوان از چنین امکاناتی محرومند.
در دهه هشتاد فضا برای فعالیت بانوان فعال عرصه موسیقی چگونه بود؟
در آن مقطع آقای سیدمحمد خاتمی؛ رییسجمهور بود و فضا برای فعالیت مهیا بود، اما ارزشیابیهایی هم وجود داشت و اینگونه نبود که هرکس به راحتی وارد عرصه حرفهای شود. یادم هست آن زمان که میخواستم کنسرت برگزار کنم بزرگانی چون زندهیاد محمد نوری، استادان آوانسیان و گنجهای و سریر باید مجوز اجرایام را امضا میکردند، یعنی اینکه در نهایت خواننده و گروه باید توسط بزرگان تایید میشدند. یادم هست اگر تمرینات گروه در مواقعی کم بود استادان ارزیاب مثلا میگفتند خواننده مورد تایید است، اما نوازندگان به تمرین بیشتری نیاز دارند تا یکدستیهای لازم برقرار شود.
مانند بازبینیهایی که پیش از اجراهای تئاتر توسط هیئت داوران انجام میشود؟
بله روال آن ارزیابیها دقیقا شبیه بازبینیهای تئاتر بود. متأسفانه حال چنین رویهای وجود ندارد. باور کنید خانم خوانندهای را میشناسم که مداح اهل بیت(ع) بوده و به نوازندگان دیگر گروهها پیشنهاد همکاری داده و پولی را هزینه کرده و در نهایت خواننده شده است! اینکه آن خانم خواننده شد؛ هیچ اشکالی ندارد و انشالله در کارش موفق باشد، اما اینکه هیچگونه ارزیابی و فیلتری در این زمینه وجود ندارد، جای بسی اشکال است. من که میدانم آن خانم هیچ دورهای ندیده و حتی سولفژ را نیز نیاموخته بود. به یاد دارم اساتیدی چون خانم هنگامه اخوان، افلیا پرتو و زندهیاد خاطره پروانه در یکی از جشنوارهها حضور داشتند و پس از اجرای یکی از قطعاتم ایستادند و برایم دست زدند. مطمئناً اگر اجرای من و اعضای گروهم ضعیف بود این اساتید تشویقم نمیکردند. حتی مدارک و تقدیرنامههایی که از آن رویداد دریافت کردم را هنوز دارم. اما چرا الان کسی سراغی از من و افرادی چون نمیگیرد؟
مسئولان وزارت ارشاد، دفتر موسیقی و دیگر نهادهای مربوطه، طی چند ماه گذشته از وضعیت شغلی و حرفهایتان پرسیدهاند؟
خیر، اصلا و به هیچوجه. وزارت ارشاد حتی یکبار هم از فعالان زن عرصه موسیقی دعوت به عمل نیاورده و هیچکس با خودش نگفته فلانی که از سالها پیش به صورت حرفهای در عرصه خوانندگی فعالیت میکند، کجاست و چه وضعیتی دارد و چه میکند؟ واقعیت این است که به خوانندگان و فعالان زن اهمیتی نمیدهند. بر اساس اتفاقاتی که شاهدشان بودهام، باید بگویم برگزاری کنسرت بانوان برای مسئولان مقولهای غیرجدی و به اصطلاح فان است.
نحوه تخصیص سالنها برای اجرای کنسرت بانوان چگونه است؟
ما فقط مجازیم در تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران کنسرت برگزار کنیم که این اتفاق نیز دشواریها و سختیهای خودش را دارد. شما حساب کنید آقایان برای برگزاری کنسرتهایشان اسپانسر میگیرند اما بانوان اجازه تبلیغات ندارند، به همین دلیل ترغیب اسپانسرها برای ما کار راحتی نیست.
تاکنون برای جذب اسپانسر چه کارهایی انجام دادهاید؟
برای جذب اسپانسر کارهایی کردهام و در نهایت به هزار سختی و مصیبت به نتایجی نیز رسیدهام. من با صاحب برند «CDC» آلمان در ایران تعاملاتی داشتهام و در نهایت ایشان برای حمایت از من و گروهم تمایل نشان دادند و پذیرفتند که مبلغی را برای این اتفاق هزینه کنند اما موضوعی که وجود دارد این است که وزارت ارشاد با این اتفاق مخالف است و میگوید کمپانیها و محصولات آرایشی بهداشتی نمیتوانند با شما به عنوان اسپانسر همکاری کنند! واقعاً چه ایرادی دارد که یک برند آرایشی و بهداشتی حامی گروه موسیقی باشد که اعضا و مخاطبان آن خانم هستند. پس چه باید کرد؟ آیا میتوانم مثلاً به سراغ کارخانه ساخت لوله پولیکا و آهنآلات بروم؟
در نهایت همکاری شما و برند آرایشی بهداشتی آلمانی به سرانجام نرسید؟
متأسفانه به دلیل مخالفت ارشاد این همکاری میسر نشد، شرکت «ساوادیمو» که تولیدکننده عطر و ادکلن است نیز پذیرفت که از ما حمایت کند، اما مسئولان گفتند عطر و ادکلن نیز جزو اقلام آرایشی بهداشتی است. ارشاد تنها با یک اسپانسر موافقت کرد که شرکتی خدماتی بود و در ادامه چند درصد از سود کنسرتی که در نیاوران برگزار شد را نیز از ما گرفتند. بهطور مثال اگر 5 میلیون قرارداد بسته بودم یک میلیون و خردهای از آن را برداشتند و به جز آن، پول سالن و صدابرداری را نیز از ما گرفتند.
چرا طی این سالها آلبومی تولید و ارائه نکردهاید؟
اتفاقاً میخواستم این کار را انجام دهم و واقعا دلم میخواهد این اتفاق بیفتد اما به من گفتند اگر آلبوم منتشر کنی دیگر اجازه برگزاری کنسرت نخواهی داشت. البته بانوانی که این رویه را پیش میگیرند، در ایران اجازه تدریس دارند و میتوانند خارج از ایران به اجرای برنامه بپردازند و کسی با آنها کاری ندارد.
به نظرتان مقوله خوانندگی و آواز خوانندگان زن طی این سالها چه روندی را طی کرده؟
تعدادی از خوانندگان خوب کار میکنند و بدون شک خوانندگان خانم خوبی نیز داریم که مژگان شجریان، مهدیه محمدخانی، سحر محمدی و خانم سهیلا گلستانی برخی از آنها هستند که صداهای فوقالعادهای دارند و واقعا خوب میخوانند. این هنرمندان بر خلاف روندی که من پیش گرفتم آلبوم و آثارشان را منتشر کردهاند و گفتهاند در ایران کنسرت برگزار نمیکنیم. متاسفانه اغلب خوانندههای خوب دیگر در ایران فعالیتی ندارند، شاید به این دلیل که صداهای خوبی داشتهاند و دلشان نیامده فعالیتشان را متوقف یا محدود کنند. به نظرم مشکلی که حال با آن مواجهیم، این است که در کنسرتهایمان خواننده خوب نداریم. معمولا برای تماشای کنسرتهای بانوان دعوت میشوم و به جرات میگویم که در اغلب موارد حالم بد میشود، زیرا خوانندگان سطح قابل قبولی ندارند و صرفا با پوشیدن لباسهای رنگارنگ و دعوت از رقصندهها مورد توجه قرار میگیرند و از این طریق سر مردم را گرم میکنند.
بیدلیل نیست که خوانندگان آقا مهاجرت نمیکنند.
بله همینطور است. کمتر خواننده آقا را سراغ داریم که برای ادامه فعالیت از ایران رفته باشد. تهیهکنندهها به واسطه خوانندگان مرد پاپ پول بسیار خوبی درمیآورند و خوانندگان نیز از این سود سرشار سهم بسیار دارند. به هرحال در جریان قرارداد خوانندگان مرد هستم و از جزییات آنها باخبرم. ترجیح میدهم در اینباره صحبتی نکنم، اما جالب خواهد بود که قرارداد برخی از خوانندگان را ببینید و مطمئنا از رقم بسیار بالای دستمزدها تعجب خواهید کرد. متقابلا خواننده خانمی را میشناسم که در ایران به مجالس عروسی میرفت و زمانی که فیلمش درآمد و برگزاری کنسرت برایش غیرممکن شد از ایران رفت و موفق هم شد. میخواهم بگویم اگر خوانندگان آقا نیز با محدودیتها و دشواریهای بانوان مواجه میشدند، از ایران میرفتند. حال شما بگویید فردی چون من که خانوادهای مذهبی دارد و میخواهد با حیا در این مارکت کار کند، چارهاش چیست؟! چرا در کشور خودم برایم ارزش قائل نیستند، درحالیکه صدایم از بسیاری از خوانندگان مردی که از وجود سیستمها و نرمافزارهای صوتی بهره میبرند، بهتر است. این را هم در نظر داشته باشید که توان و قدرت خواننده در اجراهای لایو و بدون موزیک قابل ارزیابی خواهد بود. جالب اینجاست که اغلب خوانندگان آقا به من میگویند اجرای زنده تو از آثار ضبط شدهات بهتر است.
منبع: ایلنا
دیدگاه