ششمین شب جشنواره موسیقی فجر|«ایتالیای کوچک» کلاس آموزشی برای جَزیستهای ایران بود!
در ششمین شب از سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر ارکستر «ایتالیای کوچک» در گفتگوی موسیقایی و بداهه «استفانو کاربونِلی» با الکتریک گیتار و «جیووانی گوئیدی» با پیانو شاهد دلدادگی دراماتیک این دو ساز بودیم که مخاطبان حاضر در سالن را به وجد آورد.
در ششمین شب از سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر، گروههای «ایتالیای کوچک» و «ارکستر ملی ایران» در تالار وحدت، «ارکستر چکاوک» و «منظومه یادها» در تالار رودکی، «حریر» «رندان مست» «ندای تفتان» و «سلمان سلیمانی» در فرهنگسرای ارسباران، «شب علی اصغر بهاری» در سالن دهلوی، «پایکوب» و «دوئت لیرا» در فرهنگسرای نیاروران و «بهنام بانی» در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران اجراهای خود را به صحنه بردند.
در ششمین شب از سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر ارکستر «ایتالیای کوچک» بسیار بزرگ ظاهر شد تا نمودی از بداههنوازی در موسیقی جَز معاصر را برای مخاطب ایرانی به نمایش بگذارد.
جیووانی گوئیدی پیانیست جَزیست شناخته شده کشور ایتالیا که به عنوان یکی از خلاقترین پیانیستهای اروپا شناخته می شود، دیشب در صحنه تالار وحدت نمونه و سطحی از موسیقی جَز معاصر را به اجرا گذاشت که به جرات میتوان گفت تا کنون اینچنین سطحی از این ژانر موسیقایی در ایران و توسط ایرانیها به اجرا گذاشته نشده است.
بیشک میتوان اجرای دیشب ارکستر «ایتالیای کوچک» را کلاسی آموزشی برای آن دسته از موزیسینهایی قلمداد کرد که به دنبال ارائه فرم نوازندگی آزاد و جَز معاصر هستند. موزیسینهایی که علاوه بر حفظ اصول و قواعد موسیقی جَز، بنابر احساسات و از منظر خلق و آفرینش در لحظه و با بهره از «ایمپرووایزِیشِن» یا همان «بداهه نوازی» در فرم آزاد نوازندگی کنند.
«ایتالیای کوچک» دیشب و در اولین اجرا قطعه «ال کمپیونه» را به اجرا گذاشت. اثری در همین ژانر جَز معاصر که به جهت دارا بودن لایت موتیفی بسیار جذاب و بهره از جملات گیرای موسیقایی و مجال خود نمایی تمام سازهای گروه ازجمله درامز و الکتریک گیتار و پیانو، را مهیا میکرد و به درستی به عنوان قطعه اول انتخاب شده بود. اجرای مسلط نوازندگان، سوال و جواب ها، بازی با ریتم و تکنیکهای خارقالعاده خود جیووانی گوئیدی روی پیانو، مخاطبین را بر صندلیها میخکوب کرد.
پس از آن، قطعه «لئونی» و «دِ هاوس بهایند دیس وان»(خانه پشت این یکی خانه) توسط گروه کم تعداد اما اثرگذار «ایتالیای کوچک» به اجرا درآمد. اجرایی که تحسین موزیسین و غیرموزیسین را به دنبال داشت و تشویق ممتد تماشاچیان در پایان هر قطعه نشان از استقبال و رضایت آنان داشت.
شاید برای مخاطبینی که موسیقی را به صورت حرفهای دنبال نمیکنند ذکر این نکته که همیشه برای ارائه موسیقی بیکلام در ایران ترس و چالش وجود دارد، زیاد محلی از اِعراب نداشته باشد و از عمق ماجرا اطلاع نداشته باشد. لیکن برای موزیسینها، ارائه موسیقی بیکلام، آن هم در ایران، سرزمین کلام و شعر و ادب، که غالب موسیقیمان تنیده در کلام بزرگان شعر و ادب بوده و این فرهنگ شنیداری همچنان هم مستولی بر تمام جامعه است، کار موسیقی بیکلام یا به اصطلاح فنی «اینسترومنتال» را به شدت دشوار میکند. ازینرو، زمانیکه شاهد اوج استقبال و پذیرش مخاطبین از یک موسیقی بیکلام هستی که اکثرشان تنها شنونده موسیقی هستند، این نشان دهنده قدرت و جایگاه کمنظیر آن گروه یا اثریست که بدون کلام و بدون شعر و خواننده، توانسته به همان اندازه، مخاطب ایرانی را به وجد آورد و با گفتگوی موسیقایی خود همراه کند.
«رُم ۱۹۶۲» قطعه پایان بخش اجرای گروه توانمند «ایتالیای کوچک» بود. این گروه موسیقی در اجرای آخر همچون اجرای قطعه اول کنسرت خود، در انتخاب اثری که مخاطب را منقلب کند، درست عمل کرده بود. در اینجا در آخرین قطعه، گویی نوازندگان در این اجرا آخرین فرصت ارائه موسیقی خود به آخرین مخاطبان جهان را داشتند. هر کدام از نوازندهها با تک تک نتهایی که اجرا میکرد، تمام جسم و روح خود را و احساسش را در آن نتها دمیده بود. نوازندگان درامز در اجرای دیشب از نمایش ریتمهای ادواری تا ریتمهای لنگ و نمایش ریتمهای سیال، به بداههترین شکل ممکن، گروه و سازهای ملودیک را همراهی کردند. ریتمهایی که خود حتی به طور جداگانه واریاسیونی بود از شکل و جنس درامز که در تقابل با الکتریک گیتار و الکتریک باس و پیانو به بداههنوازی میپرداخت.
و اما گفتگوی بداهه پیانو و الکتریک گیتار، که کلایمکس داستانِ قطعه «رُم ۱۹۶۲» بود. «استفانو کاربونِلی» با الکتریک گیتار کاری را کرد که حسین علیزاده با تار! اینجا در بداههنوازی تعریف کشف و شهود درونی نه تنها در موسیقی که در تمام هنرهایی که در کانتکستک هنرهای زیبا تعریف می شوند، در بداهه یا ایمپرووایزیشن، در تعالی در آن حالتی که به شهود درونی میرسند، یکی میشوند و این ویژگی بداههنوازی است، مرحلهای که غایت موسیقی نزد ژانر کلاسیک ایرانی، موسیقی جَز، موسیقی هندوستان و بسیاری دیگر از گونههای موسیقی است.
در گفتگوی موسیقایی و بداهه «استفانو کاربونِلی» با الکتریک گیتار و «جیووانی گوئیدی» با پیانو شاهد دلدادگی دراماتیک این دو ساز بودیم که مدام با جملات بداهه و با بهره از مدولاسیون و گذر از ماژور به مینور و گامهای پنتاتونیک و در جاهایی نیز با پاساژهای کروماتیک، که خارج از همین توصیف فنی، از لحاظ شنیداری بدون اغراق تمام مخاطبین حاضر در سالن را تحت تاثیر قرار داد.
و اما یک توضیح در خصوص بداههنوازی اینکه، درست است که بداههنوازی عمل نواختن درجا، اتفاقی و ناگهانی یک قطعه موسیقی بدون تنظیم قبلی است، اما هر نواختنی درجا و اتفاقی، به مرحله بداهه نمیرسد. «لئونارد برنشتین» آهنگساز شهیر آمریکایی، موسیقی کلاسیک را «موسیقی دقیق» تعریف میکند چون در این موسیقی نوازنده باید دقیقاً همان نتهایی را که آهنگساز نوشته اجرا کند. این یعنی موسیقی کلاسیک غربی با آن همه عظمتش این خصیصه بداهه را ندارد هرچند در گذشته بزرگانی چون بتهوون و موتزارت قطعاتی را به صورت بداهه مینواختند یا حتی امروزه در بخش کادانس در کنسرتوها، جایی برای ارائه بداهه و نواختن در لحظه و براساس حس و حال آنی وجود دارد، لیکن امروزه بیشتر کادانسهای موسیقی کلاسیک، مشخص هستند و در قالب بداهه قرار نمیگیرند تا بداههنوازی بخصوص برای موسیقی ایرانی همچنان مزیتی برجسته باقی بماند!
دیدگاه