برای سالروز تولد «ناصر چشمآذر»
آهنگساز «قصه های مجید» سال ها کابوس می دید!
ناصر چشمآذر یکی از نوابغ موسیقی ایران بود که نخستین اثر خود را در ۱۳ سالگی ساخت؛ درست در سنی که از کابوسهای چند ساله خود رها شد و توانست خوابی عمیق را تجربه کند. خودش درباره این تجربه گفته است که «همان زمان بود که عاشق مولا علی (ع) شدم» و همین علاقهاش به اهل بیت (ع) بود که بعدا منجر به خلق یکی از برترین آثارش به نام «باران عشق» شد.
ناصر چشمآذر در زمره هنرمندانی است که اگر او را به اسم نشناسید هم، بدون شک موسیقیاش را شنیدهاید؛ آهنگسازی که سابقه همکاریهای موفقی با «کیومرث پوراحمد» فقید داشت و با موسیقی خود به «قصههای مجید» و «خواهران غریب» جان بخشید.
اکنون به مناسبت فرارسیدن سالروز تولد این هنرمند، نگاهی خواهیم داشت به یکی از گفتوگوهای تصویری این هنرمند که در آن از کابوسهای شبانه خود در کودکی و نوجوانی گفته و داستان ساخت یکی از بهترین آثارش را تعریف کرده است.
«در ۹ سالگی گرفتار رویایی شدم که تا ۱۳ سالگی هم ادامه داشت و خواب و راحتی را از من گرفته بود. تا چشمانم گرم میشد خودم را در یک اقیانوس تاریک میدیدم که در آن فرو میروم و چون شنا بلد نبودم به خاطر احساس غرق شدنی که به من دست میداد از خواب با وحشت میپریدم، ولی میدیدم که بقیه خیلی آرام خوابیدهاند. من پنج سال این خواب را دیدم و بعد از پنج سال با مراجعه به دکتر اعصاب و روان به من ۱۰ قرص والیوم پنج، برای تسکین اعصاب دادند. شب اول که نصفش را خوردم خواب راحت به چشمم آمد، به انتهای آن اقیانوس رفتم و رسیدم به کف آن اقیانوس. در تاریکی چاهی آنجا بود که بدون اغراق ۷۰۰ کلمه رنگی «علی» از آن بیرون میزد. آنجا بود که خوابهای راحت من شروع شد و ارتباطم با مولایم، شاه شاهانم، امیرالمومنین تکامل پیدا کرد و از ارادتمندان ایشان شدم.»
چشمآذر فقید که بعدا آلبوم «باران عشق» را که از معروف ترین آثار اوست است، ساخت درباره خلق این اثر گفته است: «روی این آلبوم جمله کوتاهی درباره آن نوشته بودم: «باران عشق، اشک مادران داغ دیده جنگ تحمیلی ایران و عراق است که بر مزار پاک لالههایشان گریستند و گریستند و گریستند...»
او در ادامه گفته است: «سال ۷۱ سال خشکسالی و بدشانسی برای من بود که هیچ کار سینمایی و جُنگ تلویزیونی نداشتم و بیکار بودم. بیکاری هم ضعف اقتصادی و مالی برای آدم میآورد. خوب یادم است که ۱۰ تک تومن در حساب بانکی ام پول بود که آقای بهرام بحرینی با لطف و رفاقت از من درخواست یک آلبوم بی کلام کردند که نتیجه آن شد «باران عشق». در ساخت این پروژه هدفم یک سوژه سورئال بود که واقعه کربلا را با معجزهای که باران عشق است سیراب میکند. باران عشق را در ذهن خودم تجسم کردم و با صدای موج آب و باران این اثر را تولید کردم که با استقبال مردم فهمیدم تنها نیستم.»
دیدگاه