چه فرش شما را بدزدم چه شعرتان را
سرنا_محمدرضا روزبه شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه سرقت ادبی هم باید مثل سرقت از خانه دیگران درنظر گرفته شود، میگوید وقتی از بزرگان شعر سرقت میشود، شاعران درجه چند و گمنام در شهرستانها فاتحهشان خوانده است.
روزبه درباره سرقت ادبی و وضعیت رسیدگی به آن اظهار کرد: سرقت ادبی در اشکال مختلف، طی سدههای گوناگون ادبی بوده و استمرار داشته است، اما در روزگار ما از یک زمانی به بعد با ظهور مطبوعات و رسانههای جمعی شکل تازهای به خود گرفت. در یکی، دو دهه اخیر هم با ظهور رسانههای مجازی میبینیم که اساسا اشکال و انواع متنوع و متکثری پیدا کرده است.
وی افزود: این امر باید از جهات اجتماعی، روانشناسی و فرهنگی مورد بررسی قرار بگیرد. اما خودشاعرپنداری، حسرت شاعری، جاذبه حضور در انجمنها و محافل ادبی و هنری، چاپ مجموعه و شاعر قلمداد شدن در جامعه و ادا و اطوارهای خاص و روشنفکری آن مجموعا در طی این سالها جوانانی را به اینکه به سرقت ادبی دست بزنند، واداشته است. حتی سلبریتیهایی را به اینکه بدهند برایشان کتاب شعر چاپ کنند، واداشته است.
او با اشاره به ابعاد گسترده سرقت ادبی گفت: سرقت ادبی با ظهور فضای مجازی حالت عام پیدا کرده است و میدانیم که متاسفانه علاوهبر رواج جعلیات در فضای مجازی، سرقت هم گسترش پیدا کرده است. حتی جوانانی شعرهای برجسته شاعران معروف و نامدار را به نام خود به چاپ میرسانند یا آنها را لتوپار و تکهتکه میکنند و به نام خودشان میزنند. دیگرانی هم که کمتر با جریانهای شعری امروز آشنایی دارند، اینجور مطالب را گسترش میدهند و به اشتراک میگذارند و از این نظر متاسفانه فضای آشفتهای وجود دارد.
روزبه همچنین درخصوص جلوگیری از سرقت ادبی بیان کرد: متأسفانه قانون دقیق و مدونی در این زمینه وجود ندارد که سرقت ادبی و جعل ادبی، جرم فرهنگی و اجتماعی به حساب بیاید و قانونا با آن برخورد شود تا اصحاب قلم و هنر از این حیث نفسی بکشند، راحت باشند و احساس امنیت فرهنگی کنند. جایی که از اخوان، شاملو، فروغ و نیما سرقت میشود، شاعران درجه دوم، سوم و گمنام در شهرستانها که دیگر فاتحهشان خوانده است.
این نویسنده در ادامه فرهنگسازی را لازمه جلوگیری از سرقت ادبی دانست و اظهار کرد: از طرفی باید فرهنگسازی شود، یعنی همانطور که میگوییم سرقت و دزدی از خانه مردم مذموم و ناپسند است، سرقت ادبی هم در همان حکم باشد؛ چون کسی که سرقت ادبی میکند، فکرمایه دیگری را بدون هیچ زحمتی از آن خودش میکند. پس فرقی نمیکند که من فرش منزل شما را سرقت کنم یا شعر، نوشته و فکرمایه شما را، هر دو سرقت است. اما قبح آن یکی شناخته شده است و این یکی نه. تصور میشود که ضرری ندارد، قانونی هم پشتش نیست.
او در ادامه متذکر شد: اما برخورد با سرقت ادبی باید قانونمند شود، فکرمایه هر کس مثل اموال شخصی او حد و حدودی داشته باشد و دیگران نتوانند به حریم فکر او تجاوز کنند. مشکل دیگر هم البته مشکل فرهنگی و گاه حتی اقتصادی است. کسانی میکوشند در قالب خودشاعرپنداری یا خودشاعرنمایی به نان و نوایی برسند، کتابی چاپ کنند و حق تالیفی بگیرند.
محمدرضا روزبه در پاسخ به این سوال که آیا از شعرهای او هم سرقت شده است گفت: بله، گاه توارد بوده و گاه جوانی سرودههایی از من را عینا در مجلهای معتبر و پرتیراژ به نام خودش چاپ کرده است و من فقط افسوس خوردهام چون میدانستم که کاری از دست من برنمیآید.
منبع: ایسنا
دیدگاه