وقتی کتاب تعطیل است
محمد قاسمزاده با بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمترین حاشیه را در دولت یازدهم و دوازدهم داشت، میگوید: در این دولت سینما رو به تعطیلی گذاشت، کتاب رو به تعطیلی رفت و وضعیتی پیدا کرد که از ذهن اهل کتاب هم دور شد.
این داستاننویس درباره مدیریت فرهنگی بهویژه در حوزه ادبیات و کتاب در دولت یازدهم و دوازدهم، اظهار کرد: در دولت آقای روحانی نسبتا فضای بازتری نسبت به دو دولت آقای احمدینژاد وجود داشت، زیرا شعارهایی داده بود. اما واقعیت این است که آقای روحانی به کارگزاران نزدیک بود، کارگزاران هم مقداری تکنوکرات هستند و اصولا برای فرهنگ ارزشی قائل نیستند و فرهنگ جزء دکورهای سیاستشان است؛ به همین دلیل وزارت فرهنگ و ارشاد را رها میکنند و در بستر فرهنگ چانه نمیزنند و مهم نیست که چه کسی را در این پست قرار میدهند. زمانی فردی را به عنوان وزیر قرار داده بودند که گفته بود کلمه «شراب» در کتابها نباید باشد حتی اگر متن ضد شراب باشد و مشکلات بسیاری پیدا میشد البته نه به خاطر «شراب» زیرا چیز مهمی در زندگی آدمها نیست. میخواهم نگاه کلی را نشان دهم.
او در ادامه گفت: گردانندگان اداره کتاب در دولت آقای روحانی با گردانندگان دوره احمدینژاد فرقی نکردند، فقط مدیرکل فرق کرد که فرد تعیینکنندهای نیست، کسانی که کتابها را بررسی میکنند، تأثیرگذارند. در نگاه کلی دولت قبل به فرهنگ اعتقاد نداشت و وقتی شما به چیزی اعتقادی نداشته باشی، بود و نبودش در یک حالت قرار میگیرد. به همین دلیل در دوره آقای روحانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمترین حاشیه را داشت. سینما رو به تعطیلی گذاشت، کتاب رو به تعطیلی رفت و وضعیتی پیدا کرده است که انگار از ذهن اهل کتاب هم دارد خارج میشود. زمانی که دولت به امری اعتقاد نداشته باشد برایش نیرو و هزینهای نمیگذارد. یک چیزی را به عنوان نماد از چند دهه پیش شروع کردند با عنوان «نمایشگاه کتاب» که به صورت اتوماتیک برگزار میشد و هیچ نمود دیگری نداشتیم. جوایز دولتی همان داورانی را داشت که در دوره احمدینژاد هم بودند. من اصولا هیچ نکته مثبتی در زمینه فرهنگ در دولت روحانی نمیبینم که به عنوان امر مثبت به آن نگاه کنیم. آقای روحانی در حوزه فرهنگ رئیسجمهور ضعیفی بود و هیچ دستاوردی نداشت که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم.
نویسنده «مردی که خواب میفروخت» درباره جایزههای ادبی نیز توضیح داد: دبیر علمی جایزه دولتی «جلال آل احمد» در نشستی گفته بود ما جایزه را به کسی میدهیم که در خط حاکمیت باشد، این یعنی قاعدتا تعداد زیادی از کتابها اصلا بررسی نخواهند شد. نمیخواهم درباره کسانی که جایزه بردهاند قضاوت کنم اما زمانی که جایزه را سیاسی میکنید این جایزه شمول بسیار کمی خواهد داشت و زمانی که شمول کمی داشته باشد واقعیت را نشان نمیدهد. دولتها نظرگاهی دارند و زمانی که وارد جایزهها میشوند، این نظرگاهها حاکم شده و عدهای را انتخاب نمیکنند چون ممکن است انتخابشان سر و صدا ایجاد کند، عدهای را انتخاب نمیکنند چون شک دارند که نکند سر و صدا کند. باید کسی را انتخاب کنند که انتخابش مشکلدار و حاشیهساز نباشد. این یعنی انتخابها را خنثی کن. به همین دلیل معتقدم دولت نباید وارد این بازیها شود و باید اینها را به بخش خصوصی واگذار کند و زمینهای ایجاد کند که در این بخش با خیال راحت بتوانند کار کنند، آقای روحانی این کار را نکرد و جوایز بخش خصوصی همچنان مانند سابق زیر فشار بودند و برخی مجبور شدند تعطیل کنند. من حضور دولت را امر مثبتی نمیبینم.
او درباره طرحهای حمایتی از کتاب نیز گفت: اینها همه آسپرین است، زیرا جوانان را برای کتابخوانی تربیت نمیکنیم. از دوران دبستان و دبیرستان به بچهها فشار میآید که بنشین و کتاب درسی بخوان تا شاگرد اول شوی، دانشآموزان در مدارس اجازه خواندن کتاب غیردرسی ندارند، اکثر مدارس ما کتابخانه ندارند و اگر کتابخانه دارند، درش بسته است و از طرف دیگر انتخاب کتابها برای مدارس توسط نهادهایی با نگاه خاص انجام میشود. در طول ۱۲ سال از مدت عمر بچهها به آنها اجازه نمیدهند کتاب غیردرسی بخوانند و آنها به کتابخوانی عادت ندارند و اگر هزار طرح کتابخوانی هم بگذارند فایده ندارد. این طرحها اسپرین است و با آسپرین نمیشود بیماری مهلک را درمان کرد، گاهی بیماری نیاز به داروی قوی و گاه نیاز به جراحی دارد.
دیدگاه