ملاک اصلی اعطای نوبل ادبیات چیست؟
«اندرس اولسن» رئیس کمیته جایزه نوبل ادبیات از تعهد این نهاد ادبی برای گسترش افقهای این جایزه و همچنین معیار اصلی انتخاب مهمترین جایزه ادبی جهان میگوید.
فردا (پنجشنبه ۱۵ مهر برابر با ۷ اکتبر) جایزه نوبل ادبیات برای صدوهجدهمین بار و برای چهارمین بار از زمان تعلیق این جایزه در سال ۲۰۱۷ به دلیل رسواییهای مربوط به تجاوز جنسی و قمار در آکادمی سوئد، اعطا میشود.
از سال ۲۰۱۷ تاکنون و درگیری آکادمی سوئد که مسئول انتخاب برنده جایزه نوبل ادبیات است با رسوایی اخلاقی، وعده تغییرات زیادی مطرح شده است. از میان ۱۸ عضو کنونی کمیته نوبل ادبیات در آکادمی سوئد، هفت نفر در سه سال اخیر به این کمیته پیوستهاند.
این جایزه نیز همچنان محل بحث و جدل است و تنها ۱۶ زن در تاریخ موفق به کسب نوبل ادبیات شدهاند و از سال ۱۹۸۶ تاکنون هیچ نویسنده سیاهپوست آفریقایی برنده این جایزه مهم دنیای ادبیات نشده است. همچنین تصمیم برای اعطای جایزه سال ۲۰۱۹ به «پیتر هاندکه» که به نفی نسلکشی متهم شده بود، با انتقادات شدیدی روبهرو شد و اگرچه همواره وعدههایی مطرح میشود که دیدگاه آکادمی پس از بیش از یک قرن اروپامحوری از نگاه جهانیتری برخوردار خواهد شد، اما هفت نفر از ۱۰ برنده آخر از اروپا هستند.
«آندرس اولسن» نویسنده و منتقد ادبی سوئدی که رئیس کنونی کمیته جایزه نوبل ادبی است در مورد تغییراتی که این نهاد ادبی در سالهای اخیر داشته و همچنین اهمیت جهانی شدن جایزه صحبت کرده است.
«اولسن» درباره اروپامحور شدن جایزه نوبل ادبیات و عدم اعطای این جایزه به نویسندگان سیاهپوست در ۳۴ سال اخیر توضیح داد: «آلفرد نوبل، در وصیت خود به وضوح خواستار یک جایزه جهانی است که نویسندگان از سراسر جهان میتوانند دریافتکننده این جایزه باشند - مردان و زنان، افرادی از همه نقاط جهان میتوانند به طور بالقوه برنده شوند. فکر میکنم این جایزه واقعا در دهه ۱۹۸۰ به این رویکرد جهانی رسید و ما نویسندگانی از قارههای دیگر به جز اروپا به ویژه آفریقا و آسیا داشتیم. اما نوبل ادبیات در اوایل قرن بیستم بسیار اروپامحور بود و زنان بسیار کمی برنده شدند. اما در حال حاضر و در دورههای اخیر تغییر قابل توجهی صورت گرفته است و در ۲۰ سال گذشته، هفت زن این جایزه را دریافت کردهاند. اکنون در حال حرکت رو به جلو و در مسیر درست هستیم. همچنین از نظر جهانی نیز فکر میکنم همه چیز در حال تغییر است. تنها راهی که میتوانیم به آن دست یابیم این است که زنان را در آکادمی داشته باشیم، و واقعا خواندن آثار نامزدها بدون نگاه جنسیتی را بسط دهیم. ثانیاً، ما هماکنون متخصصانی از سراسر جهان داریم. این کارشناسان از ژانویه سال آینده گزارشهایی را در زمینه زبان به ما ارائه میدهند که در داخل آکادمی اطلاعات عمیقی نسبت به آنها نداریم از جمله زبانهای آسیایی و آفریقایی. این تغییر بسیار جالبی خواهد بود که دانش و جهتگیریمان در ادبیات جهان را گسترش میدهد.
به نظر میرسد در سالهای اخیر آکادمی دامنه تعریف ادبیات را گسترش داده و اهدای جایزه ترکیبی داستانی و غیرداستانی به سوتلانا آلکسیویچ در سال ۲۰۱۵ و به ویژه اعطای جایزه به باب دیلن در سال ۲۰۱۶ به دلیل ترانهسرایی از جمله این موارد است. اولسن درباره رویکرد آکادمی در ادامه اظهار میکند: «اعطای جایزه به باب دیلن تلاشی برای گسترش دامنه جایزه بود، اما این را نباید به عنوان تغییر ایدئولوژی یا چیزی شبیه به آن تفسیر کرد. این موضوعی مربوط به آکادمی است چرا که افراد مختلفی با سلایق و روشهای مختلف برای تفسیر سوالاتی چون"ادبیات چیست؟" و "ایجاد یک اثر هنری به چه معناست؟ در آن حضور دارند و این کار آسانی نیست. ژانرهای محبوب ادبیات به اندازه انواع دیگر ادبیات مهم هستند و واقعاً دامنه وسیعی برای مقابله و تلاش برای درک آنچه در ادبیات جهان میگذرد وجود دارد. فکر میکنم که در حال حاضر برای ما بسیار مهم است که افقهای خود را گسترش دهیم. شایستگی ادبی: تنها معیار مطلق ما در آکادمی است».
رئیس کمیته نوبل ادبیات همچنین اظهار کرد: «مورد انتقاد قرار میگیریم، باید به این انتقادات و سوء تفاهمها نیز گوش دهیم و این امر درباره جایزهای مانند نوبل اجتنابناپذیر است. این جایزه آنقدر اعتبار و اثرات مهمی در جهان دارد که باید توقع این انتقادها را نیز داشته باشیم. مواجهه با این واکنشهای مختلف برای ما دشوار است. همانطور که اشاره کردم، یکی از جالبترین انتقاداتی که دریافت کردیم مربوط به جهانی بودن است. از سایر جوایز نوبل انتظار چنین جهانی بودن جغرافیایی نیست اما داستان جایزه ادبیات متفاوت است زیرا هر کشوری در جهان میتواند ادبیات عالی تولید کند. اگر جایزه را هر سال به اندازه کافی گسترش ندهیم، به بهانه اروپامحوری مورد انتقاد قرار میگیریم. اما جهانشمولی تنها محدوده جغرافیایی را در بر نمیگیرد، بلکه به امکانات نیز مربوط است که همان پتانسیل و قدرت ادبیات برای دسترسی به همه خوانندگان در سراسر جهان است. این بدان معنا نیست که شما باید تجربیاتتان را در اثرتان به اشتراک بگذارید بلکه قدرت در دسترس بودن اثر برای همه بشریت است که جنبه فوقالعاده ادبیات است و باید به آن افتخار کنیم.
منبع: نیو ریپلابلیک
دیدگاه