در شب مولانا در برلین عنوان شد

چرا مولانا به فارسی شعر گفت؟

رئیس مرکز صوفیان ربانیه در برلین درباره این‌که چرا مولانا شعرهای خود را به فارسی سروده است، می‌گوید: اولا برای این‌که کلام خدا در قرآن به زبان عربی است و مولانا می‌خواسته الهامات و درک خود از کلام خدا را به زبان دیگری به مردم برساند و دیگر این‌که زبان فارسی زبانی بسیار آهنگین است و نوعی همنوایی با شعر مولانا دارد.

 چرا مولانا به فارسی شعر گفت؟

در برنامه «سر نی» که برای بزرگداشت روز مولانا در رایزنی فرهنگی ایران در برلین برگزار شد، حمید محمدی رایزن فرهنگی و همچنین فریده فوندا گنکاسلان، رئیس مرکز صوفیان ربانیه در برلین به سخنرانی پرداختند.

در ابتدای برنامه، رایزن فرهنگی ایران با تشکر از حضور شرکت‌کنندگان، درباره مولانا گفت: جلال‌الدین محمد بلخی شاعر، عارف و اندیشمند ایرانی، به درجه والایی از عرفان، خودشناسی و خداشناسی رسیده است. این شاعر بزرگ تبلور پیوند عمیقش با عرفان و معنویت، در یک کلام درک عمیقش از خداوند را در قالب اثر جاودان «مثنوی معنوی» به انسان‌ها هدیه کرد. کلام او از عمق جان است و برای سعادت انسان نه مرز می‌شناسد و نه زمان. گرچه او این مفاهیم والا را در ظرف زبان فارسی که از لطافت، شیرینی و ظرافت خاصی برخوردار است به جهان تقدیم کرده اما ترجمه این مفاهیم برای همه بشریت جذاب است. آن‌گونه که می‌بینیم‌ اثر گران‌سنگ مولانا به چندین زبان دنیا ترجمه شده و گاه در شمار پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار گرفته است.

حمید محمدی افزود: در تفکر و اندیشه مولانا دو مفهوم اصل است؛ خدا و انسان. عصاره تفکر مولانا برای انسان این است که نه از راه زبان بلکه از راه دل به نامحدود می‌توان پیوند خورد. تبیین عواطف آدمی، انسان‌محوری و چگونگی ارتباط با پروردگار و جهان اطراف از جمله اندیشه‌های ناب این عارف به شمار می‌رود. مولانا می‌خواهد انسان را از وادی‌های ژرف گذر دهد تا او را به افق‌های والای انسانیت برساند. برجسته‌ترین ویژگی فکری مولانا این است که انسان را عاشق خدا می‌کند.

او خاطرنشان کرد: مولانا عرفان مبتنی بر دین دارد و یک انسان شریعت‌مدار به شمار می‌رود. می‌توان با مثنوی مولانا مردم را به اسلام فراخواند و ذهن دنیا را نسبت به این دین الهی آرام ساخت و حقیقت آن را درک کرد. مولانا معتقد است هرجایی که خدا نباشد غم، جهل و آزار راه پیدا می‌کند، انسانی که دلش سرشار از یاد پروردگار باشد، به دور از هر گونه ناکامی خواهد بود. از نظر مولانا نباید در قید و بند ظواهر باشیم و باید با کنار زدن حجاب‌ها به حقیقت دست یابیم. مولانا در چارچوب فکری خود، عالم را جدا از ظواهر و دارای حقیقتی می‌داند که همه انسان‌ها ورای تفاوت‌های ظاهری می‌توانند به آن دست یابند.

او ادامه داد: اندکی از نی بگوییم؛ نی و نوای نی نزد ایرانیان و بسیاری از دیگر ملل جایگاه ویژه‌ای دارد. اما نی در سخن مولانا مقامی بالاتر از یک ساز موسیقی دارد. مولانا از نی برای بیان مقاصد عرفانی بهره جسته است. به باور مولانا، ناله نی تاثیر خاصی بر شنونده آن می‌گذارد چنان‌که گویی احیاکننده غم‌ها، شادی‌ها، جدایی‌ها و وصل‌های عاشقان است. در مثنوی مولانا  مراد از نی، انسان کامل و مرشد تمام است. مولانا مثنوی را با این بیت آشنا آغاز می‌کند «بشنو از نی چون حکایت می‌کند/ وز جدایی‌ها شکایت می‌کند» بنابراین در اندیشه مولوی صفتی گویا دارد و از جدایی‌ها نقل می‌کند. جدایی‌ها در باورهای عرفانی مولانا عبارت است از بریدن از وحدت و وارد شدن در کثرت.

در ادامه برنامه شعرهای آغازین دفتر اول مثنوی همراه با نوای زنده نی خوانده شد و سپس فریده فوندا گنکاسلان، رئیس مرکز صوفیان ربانیه با ترجمه آلمانی شعرهای مولانا سخن خود ا آغاز کرد.

فریده فوندا گنکاسلان از اهمیت مثنوی برای سعادت انسان‌ها سخن گفت و خاطرنشان کرد: حکایات مثنوی و مفاهیم والای مثنوی همه برگرفته از قرآن است و بدین سبب مثنوی کتابی است که مخاطب را با قرآن و کلام خدا آشنا می‌کند. اما چرا مولانا شعرهای خود را به فارسی سروده است؟ اولا برای این‌که کلام خدا در قرآن به زبان عربی است و مولانا می‌خواسته الهامات و درک خود از کلام خدا را به زبان دیگری به مردم برساند و دیگر این‌که زبان فارسی زبانی بسیار آهنگین است و نوعی همنوایی با شعر مولانا دارد.

منبع: روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

کد مطلب: ۳۵۴۴۰۹
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت