علی باباچاهی: برخی با شعرهای "رویایی" میانه خوبی نداشتند

علی باباچاهی می‌گوید: "رویایی" شاعری است که برخی با شعرهای او میانه خوبی نداشته اند اما نمی‌توان او را با عنوان شاعری یگانه در نظر نگرفت.

علی باباچاهی: برخی با شعرهای "رویایی" میانه خوبی نداشتند

این شاعر و منتقد ادبی در پی درگذشت یدالله رویایی درباره این شاعر و تأثیر او بر جریان شعر معاصر گفت: ابتدا باید ببینیم رویایی کیست ؟! و چرا برای‌مان اهمیت دارد؟ و بعد از تأثیر او را بر شعر معاصر بگوییم. از نظر من رویایی یک شاعر معتبر است زیرا بر شعر ایران و فرانسه تسلط کافی داشته است، او بیانیه‌ای در چند و چون شعر حجم به امضای دوستان خود رساند؛ که پاره‌ای از دوستانش بعد از تهیه این بیانیه یا آن را امضا نکردند و یا این‌که به بیانیه پشت کردند که الان مورد بحث ما نیست.

باباچاهی با بیان این‌که رویایی را شاعری آوانگارد می‌دانند، ادامه داد: شاعر آوانگارد یعنی این‌که شعرش می‌تواند تأویل‌پذیر و تبعا تفسیرپذیر باشد. شعر رویایی در کنار شعر دیگر می‌نشیند. شعر دیگر، شعری است که در دهه ۴۰ مطرح شد و شاعرانی مانند بیژن الهی و هوشنگ چالنگی منسب به این جریان شعری هستند. 

او با بیان این‌که ما دو جریان «شعر دیگر» و «شعر وضعیت دیگر» داریم، به تفاوت‌های آن‌ها اشاره کرد و گفت: شعر دیگر شعری است که وحدت ارگانیک خود را رعایت می‌کند و به تعبیر نیما، شعری ساخت مند و مرکزگرا است. شعر رویایی در کنار شعر دیگر می‌نشیند و اما «شعر وضعیت دیگر»! رویایی وارد این دوران شعری نشده، باید بگویم شعر در وضعیت دیگر ناظر به عصر بدگمانی است، در عصر بدگمانی پدیده‌ها، مسائل، مفاهیم و تعاریف، منسجم و در پیوند با یکدیگر نیستند بلکه مرکزگریز و دارای روایت‌های متکثرند. روایت‌های متکثر به معنای توجه به ساحت روان‌شناسانه روح انسان و توجه به من‌های متفاوت درون آدمی است که هر یک می‌تواند روایت خاص خودش را داشته باشد. این روایت‌ها برخلاف روایت‌ منسجم شعر رویایی، روایت‌هایی قاعده‌مند (روایتی که آغاز، میانه و پایان قابل پیش‌بینی داشته باشند ) نیستند. 

علی باباچاهی افزود: در شعر «وضعیت دیگر» با پایان‌های باز روبه‌روییم و این نکته تازه‌ای‌ نیست، در سینما چه ایرانی و چه غیر ایرانی هم با این موضوع روبه‌رو و مواجه ایم که برخلاف تصور ما، پایانی دارد که خود این پایان نیز چند پایانی است و هرکدام از مخاطبان فیلم، پایانی برای آن در نظر می گیرند و اما اگر شعر رویایی را شعری ساختارگرا بنامیم. «شعر وضعیت دیگر» شعری است پساساختارگرا.

این شاعر خاطرنشان کرد: در شعر ساختارگرا یک معنای مشخص و معلوم جا خوش کرده است  اما در شعر پساساختارگرا که شعری گسسته‌نما و چند روایتی است، با معانی متعدد مواجه ایم. شعر پساساختارگرا معطوف به خواننده است یعنی خواننده آن‌گونه که خود می‌پندارد از شعر برداشت می‌کند. باید این نکته را یادآور شوم که ساختارگرا و پساساختارگرا عناوین و اصطلاحاتی در فلسفه مدرن هستند.

او در ادامه به نکته دیگری از «شعر وضعیت دیگر» که بر اساس آن شعر رویایی را بررسی کرده، اشاره کرده و گفت: شعر رویایی به لحاظ وزن، متکثر نیست. یعنی رویایی همان انعطاف‌هایی که شاعران بعد از نیما به شعر نیمایی داده‌اند، به شعر خود داده است. وزن شعر رویایی، مرکب (وزنی که از پیوند دو یا چند وزن تشکیل می‌شود) نیست بلکه وزنی انعطافی است.

این شاعر خاطرنشان کرد: خصوصیت شعر رویایی تأویل‌پذیری و خود ارجاعی است. خود ارجاعی به این معنا که رویایی یا شاعرانی مانند او، از روی پدیده‌ها و مصادیق عینی بیرونی رونویسی نمی‌کنند و به تعبیر رویایی از واقعیت مادر( مضمون و محتوا یا ابژه مورد درنگ شاعر) فراتر می‌رود و در کنار واقعیت‌های معمول زندگی یک واقعیت هنری ایجاد می‌کند.

 باباچاهی درباره این‌که برخی معتقدند شعر حجم با رویایی شروع شد و به او نیز ختم می‌شود و شاعر برجسته دیگری در این حوزه نیامده است، اظهار کرد: اجازه دهید وارد شعر حجم نشوم زیرا این شعر بیانیه‌ای ‌دارد که به گمانم بسیار مکلف نوشته شده و مقداری بیان غیرعلمی و شاعرانه دارد. معمولا بیانیه باید ابهامی را گره گشایی کند و نه برابهام بیفزاید. چند سال پیش میزگردی در فصلنامه «بایا» با مظفر رویایی (برادر رویایی) و شمس آقاجانی و یکی دو شاعر دیگر داشتیم که در آن‌جا نگاه خود را گفته‌ام و وارد بحث بیانیه نیز شده‌ام.

 او درباره تأثیر رویایی بر جریان شعر معاصر، توضیح داد: ابتدا باید ببینیم تأثیر یعنی چه؟ غرض از تأثیر به معنای تکثیر شاعر تأثیرگذار نیست، مثلا این‌که یدالله رویایی بر چند شاعر تأثیر گذاشته باشد و شاعرانی شبیه او پدید آمده باشد!

باباچاهی خاطرنشان کرد: در «شعر نیمایی» شاعران زیادی تحت تأثیر شاملو و فروغ فرخزاد شعرهایی گفته‌اند که این شعرها شاملو و فروغ را تکثیر کرده‌اند. شاعرانی که در حد پایین‌تر از آنان قرار دارند و ابداعی در شعرشان به چشم نمی‌خورد.در شعر فروغ فرخزاد که او را بنیانگذار شعر گفتاری یا محاوره‌ای می دانند، تأثیرگذاری به گونه‌ای بود که آقایان شاعر هم به زبانی زنانه شعر می‌گفتند. تحت تأثیر ذهن و زبان فروغ!  

این شاعر ادامه داد: فروغ ذهنیتی دارد که شایسته شعر گفتاری است اما آقایان شاعری که تحت تأثیر او هستند، شعری پدید می‌آورند با لحنی به عیان مونث! زیرا با ذهنیت فروغ شعر می‌گویند. البته خیلی ها را دیدم که در دهه ۷۰ به بعد آمدند و شلوغ‌کاری کردند و اسم شعرهای خود را گذاشتند «شعر گفتاری» و «شعر محاوره‌ای» و خود را سردمدار آن معرفی کردند! 


 علی باباچاهی در پایان گفت: با همه توضیحاتی که دادم رویایی شاعری است که برخی با شعرهای او میانه خوبی نداشته باشند اما نمی‌توان او را با عنوان شاعری یگانه در نظر نگرفت. من به حضور ادبی او اعتقاد دارم و همواره شعرهایش را تحسین می‌کنم.

منبع: ايسنا
کد مطلب: ۳۶۲۵۳۱
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت