مجموعه خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی
دستنوشتههایی تازهیاب از پدر مدارس نوین ایران
پیشنماز ۲۳ ساله مسجد محله چرنداب تبریز برای بهبود کیفیت تحصیل و تعلیم در ایران خون دل خورد، تکفیر و تبعید شد، کتک خورد و سرانجام پیر شد، ولی نگذاشت که مخالفان کجاندیش نهال نوپای معارف در ایران را لگدمال کنند.
به گزارش پایگاه اینترنتی موسسه میراث مکتوب، مجموعه خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی دومین اثر از مجموعه رشدیهپژوهی است که شامل بازخوانی ۴ دفتر خاطرات و ۳ دفتر یادداشت میرزا حسن رشدیه تبریزی است.
پیش از این ۳ دفتر خاطرات رشدیه به همت محمد بقایی و با عنوان «زندگینامه، آراء، نظرات و خاطرات میرزا حسن رشدیه» توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی منتشر شده بود.
باقریان موحد در خصوص نشر دوباره آن ۳ دفتر در مجموعه حاضر در مقدمه نوشته است: «این کتاب شرح خدمات و مبارزات سیاسی رشدیه در راستای قیام مشروطه بود و جستوجوگران تاریخ تعلیم و تربیت نوین ایران را چندان سیراب نمیکرد. از سوی دیگر به دلیل دخل و تصرف در رسمالخط نویسنده و برخی یادداشتها و اظهارنظرهای مصحح محترم در مقدمه یا پاورقیها، متن اندکی از اصالتش دور شده بود؛ بنابراین ضرورت داشت که این سه دفتر بازخوانی، و با حفظ رسمالخط و ویژگی سبکی نویسنده بازنشر شود. علاوه بر حفظ رسمالخط و ویژگیهای ادبی متن، تفاوت در خوانش برخی از کلمات و جملات نیز ضرورت بازنشر این مجموعه را ایجاب میکرد.»
دفتر چهارم، خاطرات تازهیاب است و برای اولین بار منتشر میشود. این دستنوشته از مجموعه شخصی دکتر حسن کمالزاده (فرزند مریم رشدیه و نوه شمسالدین رشدیه و نتیجه میرزا حسن رشدیه) به دست آمده است.
رشدیه در این دفتر، خاطرات سفر پرماجرای خود از تبریز به تفلیس، بادکوبه، استانبول، بیروت، قاهره، ایروان، پطربورغ و مسکو را شرح میدهد و نکات تازهای از تحصیل در دارالمعلمین فرانسویها در بیروت و فراگیری الفبای صوتی و بومیسازی آن مهارتها در راستای بهبود فرآیند آموزش الفبای فارسی را تشریح میکند که بسیار جالب و درسآموز است.
بخش پایانی این مجموعه شامل سه یادداشت و دستنوشته رشدیه است که نه میتوان بر آنها عنوان دفتر خاطرات گذاشت و نه کتاب مستقل و نه نامه. بنابراین تصمیم گرفته شده که در پایان این مجموعه بیاید. بخشهایی از این دستنوشته دو بار به همت دکتر علی قیصری منتشر شده است.
باقریان موحد در بخشی از مقدمه نوشته است:
«در این مجموعه، به طور مستقیم و بدون دخل و تصرف با خاطرات فردی آشنا میشویم که، به اعتراف دوست و دشمن، خدماتش به فرهنگ و تمدن این آب و خاک فراموشنشدنی است.
از رشدیه با القابی چون «پدر آموزش و پرورش نوین ایران»، «بنیانگذار آموزش و پرورش نوین ایران»، «پدر فرهنگ نوین ایران»، «پدر مدارس جدیده در ایران»، «مؤسس اولین دبستان در ایران» و … یاد میشود، ولی لقب و عنوانی که خود رشدیه دوست داشت و همیشه با این عنوان امضا میکرد «پیر معارف» بود و الحق و الانصاف برزانده اوست.
پیشنماز ۲۳ ساله مسجد محله چرنداب تبریز برای بهبود کیفیت تحصیل و تعلیم در ایران خون دل خورد، تکفیر و تبعید شد، کتک خورد و سرانجام پیر شد، ولی نگذاشت که مخالفان کجاندیش نهال نوپای معارف در ایران را لگدمال کنند.
موضوع اصلی این خاطرات شرح اشتیاق و تحمل سختیها و مشقاتی است که رشدیه در راستای بنیانگذاری این راه جدید متحمل شده است. او با زبانی دردآلود و گلهمند به بیان دردسرها، تکفیرها و آوارگیهای خود میپردازد و از بزرگان کشور میخواهد که برای رسیدن به نتیجه مطلوب و اصلاح نظام آموزش و پرورش یاریاش نمایند.».
کتاب «مجموعه خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی» به کوشش سید رضا باقریان موحد، در ۴۱۲ صفحه، از سوی انتشارات کتاب طه چاپ و منتشر شده است.
دیدگاه