ماجرای مفقودی ۴۸ تخته فرش نفیس کاخ سعدآباد به قیمت ۱۲۷ میلیارد تومان چیست؟
ماجرای گم شدن ۴۸ تخته فرشهای نفیس و گران قیمت کاخ سعدآباد در هفتهای که گذشت، بحثبرانگیز شد؛ از گزارش اولیهی منتشر شده در خبرگزاری فارس تا بیانیه منتشر شده در سایت دفتر حسن روحانی. تصاویر برخی از این فرشهای مفقودی در کتاب «گنجینه تار و پود، مجموعه تصاویر دومین کلکسیون بزرگ فرش جهان» در سال ۹۱ منتشر شده است.
ساختمان حافظیه ریاست جمهوری (مرکز دیپلماسی و سیاسی) در نزدیکی مجموعهی فرهنگی و تاریخی کاخ سعدآباد قرار دارد و محل برگزاری جلسات ریاستجمهوری بوده است که این روزها نه خود ساختمان و جلساتش که اسباب و وسایل موجود در آن محل بحث شده است. افشای ماجرای مفقود شدن ۴۸ تختهفرش دستباف نفیس و گرانقیمت با انتشار گزارش خبرگزاری فارس در روز یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ شروع شد. بنابر گزارش خبرنگار گردشگری خبرگزاری فارس ارزش مالی نسبی این فرشها بر اساس قدمت تاریخی آن، نوع طراحی، مکتب هنری و خصوصیات فیزیکی، مبلغی معادل ۱۲۷ میلیارد تومان اعلام و گفته شده طی بازه سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۵ از ساختمان خارج شده است. یکی از شاهدین که در همان دوران در ساختمان حافظیه مسئولیت داشته است در این خصوص میگوید: «سال ۱۳۹۵ فرشها را با یک دستگاه وانت مزدا بردند منزل...». اسم و سمتی از این شخص منتشر نشده است. این گزارش با دادن این احتمال که این دزدی یک کار گروهی است؛ پایان مییابد. خبرگزاری فارس دلیل این احتمال را فرایند طولانی و سخت تصاحب، حمل و نگهداری از این فرشها میداند.
این گزارش با واکنشهای بسیاری از سمت مردم روبهرو شد و توجه رسانهها را به موضوع جلب کرد.
لازم به توضیح است، همانطور که در خبر یاد شده آمده؛ ساختمان حافظیه متعلق به نهاد ریاستجمهوری است و حفاظت از آن در حیطه وظایف و اختیارات وزارت میراث فرهنگی نیست. مجموعه ۱۸۰ هکتاری سعدآباد مشتمل بر بناها و کاخموزههایی است که برخی از آنها در تملک نهادهایی غیر از میراث فرهنگی است.
عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران نیز درباره مفقودی فرشهای نفیس گفت: گزارش مقدماتی درباره سرقت فرشها از سعدآباد داده شده است. این اتفاق در دورههای قبلی اتفاق افتاده و حراست از آن ساختمان مجموعهی کاخ سعدآباد به عهدهی سازمان میراث فرهنگی نبوده است و حراست آن بخش (ساختمان حافظیه) کاخ سعدآباد بر عهدهی دستگاههای دیگر است که وظایف قانونی خود را انجام میدهند. حتما باید اطلاعاتی دربارهی اصل خبر سرقت فرشها و چگونگی سرقت مشخص شود و به نظر مردم برسد.
در این بیانیه به نقل از سایت دفتر حسن روحانی آمده است: اخیرا دادستان محترم کل کشور، دادستانها را مکلف کرده مستندات مطالب منتشر شده در فضای مجازی را پیگیری کنند و تصریح کرده ادعاهای بدون مبنا و سند که جامعه را ملتهب و امنیت روانی را مخدوش میکند، قابل گذشت نیست. یکی از مطالبی که چند روزی است در فضای مجازی منتشر شده، گزارش مبهمی درباره ادعای مفقود شدن تعدادی فرش نفیس از ساختمان حافظیه نهاد ریاستجمهوری در سعدآباد به نقل از شاهدان نامعلوم است. یک منبع آگاه درباره این خبر چند ابهام جدی و سؤالبرانگیز را مطرح کرده است:
۱- نهاد ریاستجمهوری به محض دریافت نخستین گزارش در این باره در سال ۱۳۹۹ که سابقه امر را به دوره قبل از آغاز کار دولت یازدهم میرساند، رسیدگی لازم را انجام داده و موضوع را فورا به مراجع نظارتی و قضائی ارجاع داده است. آیا طرح رسانهای موضوع، سه سال بعد، بیش از آن که به گذشته و اصل موضوع مربوط باشد، برای انحراف اذهان از آنچه امروز میگذرد نیست؟
۲- انتقال هرگونه سند و دارایی منقول و غیرمنقول در ادارات دولتی از دستورالعملی مشخص تبعیت میکند و هر قدر مراکز دولتی حساستر باشند، این دستورالعملها دقیقتر و حساستر عمل میکند. چطور محمولهای از فرش توسط یک وانت بارگیری شده و بدون مجوز حراست نهاد ریاستجمهوری که زیر نظر وزارت اطلاعات عمل میکند و حفاظت فیزیکی ساختمان حافظیه که تماما توسط سپاه پاسداران انجام میشود، از این ساختمان خارج شده است؟
و حال سوالهایی از اینکه آیا فقط فرش از این مکان خارج شده یا با بررسی دوربینهای مداربسته نمیتوان مشخص کرد در چه دولتی این فرشها به سرقت رفته است پیش آمده اما پاسخی برای این سوالات پیدا نشده است.
سخنگوی دولت سیزدهم صبح روز ۳ خرداد ۱۴۰۲ در پاسخ به فرشهای مفقود شدهی کاخ سعدآباد، گفت: «این موضوع قدیمی بوده است. این دولت چون فسادها را پیگیری میکند، یکی یکی هر کدام از فسادهایی که روی زمین مانده و پیگیری نشده را دنبال میکند، خودش متهم میشود. از رسانهها خواهش میکنم روشن باشند که چه کسی شاکی و چه کسی متهم است؟ دولت شاکی است و تخلفاتی که چه در گذشته و چه در دوره حاضر رخ دهد را باید پیگیری کرد.»
با همه این تفاسیر و حساس شدن افکار عمومی نسبت به مفقود شدن این فرشهای نفیس، هنوز مشخص نیست که این فرشها چه زمانی مفقود شدهاند، این مفقودی چرا تاکنون رسانهای نشده بود، چه نهادی پیگیر بوده و پیگیریها به کجا رسیده است؟
دیدگاه