تسهیل‏‌گر به‏‌جای سانسورچی/تغییر در اداره‏‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم وزارت ارشاد و امیدِ بازگشت به کارویژه اصلی

«سینماگران باید بدانند که اول و آخر ماجرا سازمان سینمایی است که باید تصمیم بگیرد.» این جمله روح‌الله سهرابی، مدیرکل پیشین نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در مراسم تودیع‌اش است که روز یکشنبه ۱۲ اسفندماه برگزار شد. او در حالی چنین گفته است که آن‌چه در اتمسفر حقیقی سینمای ایران می‌گذرد با اتمسفر ذهنی مدیران سینمایی کاملا متفاوت است.

تسهیل‏‌گر به‏‌جای سانسورچی/تغییر در اداره‏‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم وزارت ارشاد و امیدِ بازگشت به کارویژه اصلی

سینماگران باید بدانند که اول و آخر ماجرا سازمان سینمایی است که باید تصمیم بگیرد.» این جمله روح‌الله سهرابی، مدیرکل پیشین نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در مراسم تودیع‌اش است که روز یکشنبه ۱۲ اسفندماه برگزار شد.

 

 
او در حالی چنین گفته است که آن‌چه در اتمسفر حقیقی سینمای ایران می‌گذرد، با اتمسفر ذهنی مدیران سینمایی کاملاً متفاوت است. تولید فیلم‌های سینمایی بدون آن‌که سازندگان‌شان نیازی به مراجعه به اداره‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم احساس کنند، نمایش این آثار در جشنواره‌های خارجی و جوایزی که به‌دست می‌آورند، شاهدی بر این مدعاست. جریانی که به‌ویژه پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ شدت گرفته و اخذ «پروانه ساخت فیلم سینمایی» را در بسیاری از موارد از معنا تهی ساخته است.
 
ازجمله تازه‌ترین و دیده‌شده‌ترین‌ فیلم‌های این جریان می‌توان به «کیک محبوب من» به نویسندگی و کارگردانی مشترکِ مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها اشاره کرد. از سوی دیگر، انتشار نسخه‌ قاچاقِ آثار سینمایی که سال‌های سال در کشوی میز این اداره‌کل خاک خورده‌اند به‌رغم وارد کردن ضرر و زیان مالی و روانی به سازندگان این آثار، اخذ «پروانه نمایش فیلم سینمایی» را عبث می‌نمایاند.
 
در این زمینه نیز ازجمله تازه‌ترین نمونه‌ها می‌توان از فیلم سینمایی «کاناپه» به نویسندگی و کارگردانی کیانوش عیاری نام برد. فیلمی تولید سال ۱۳۹۵ که عیاری توقیف آن را هدیه‌ای شوم از سوی مسئولان وقت سینما به خود می‌داند و انتشار نسخه قاچاقش را ضربه‌ای مضاعف به حقوق مادی و معنوی از دست رفته‌اش به‌عنوان صاحب اثر. 
 
یک مدیر جنجالی 
تغییر در ارکان زیرمجموعه وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی ازجمله سازمان سینمایی در پی نشستن سیدعباس صالحی به‌جای محمدمهدی اسماعیلی، اتفاقی دور از انتظار نبود. تغییری که با جانشینی رائد فریدزاده به‌جای محمد خزاعی به‌عنوان رئیس این سازمان آغاز شد. با حضور سیدروح‌الله حسینی در معاونت ارزشیابی و نظارت سینمایی به‌جای حبیب ایل‌بیگی ادامه پیدا کرد و با مراسم تودیع و معارفه روح‌الله سهرابی و میثم زندی در اداره‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم به اوج رسید. زندی، دانش‌آموخته مقطع دکتری تخصصی رشته پژوهش هنر از دانشگاه تهران، تهیه‌کننده، نویسنده، مترجم، کارگردان تئاتر و سینما و استاد دانشگاه است.
 
این بخشی از آن چیزی است که در رزومه کاری او که از سوی روابط‌عمومی سازمان سینمایی در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته به آن اشاره شده است. او همچنین سابقه مدیرعاملی بنیاد فرهنگی هنری نیما یوشیج را در کارنامه دارد. ضمن این‌که نیماپژوه و مؤلف و مترجم چهار کتاب دانشگاهی است و به‌طور ویژه بر نظریه‌های فلسفی و نشانه‌شناسی در حوزه سینما و هنرهای نمایشی تمرکز دارد. 
 
زندی جانشین مدیری شده است که در طول دوران مدیریت‌اش حاشیه کم نداشته است. حاشیه‌هایی ازجمله جدال‌های مجازی با هنرمندانی چون رضا کیانیان در قالب پست‌های اینستاگرامی تا اظهاراتی بدون منبع مانند این‌که وقتی مدیرکلی نظارت بر عرضه و نمایش فیلم را بر عهده گرفت بیش از ۵۰ فیلم در توقیف بود درحالی‌که او حتی یک فیلم توقیفی هم روی دست مدیرکل بعدی به‌جا نگذاشت.
 
این اظهارنظرِ بدون منبع به‌قدری تعجب‌برانگیز بود که محمدمهدی طباطبایی‌نژاد که در دولت دوازدهم به مدت دو سال مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم بود، با انتشار یک استوری در صفحه اینستاگرامش نوشت: «جناب آقای سهرابی در برنامه هفت اعلام کردند که در دولت قبل، ۵۰ فیلم سینمایی توقیف شدند. لطفاً در راستای شفافیت، اسامی ۵۰ فیلم و وضعیت امروز آن‌ها را اطلاع‌رسانی کنند!» سهرابی همچنین مدعی بود، رفع ممنوع‌الکاری‌ها به‌خاطر پیگیری سازمان سینمایی بوده و از دل آن‌چه او «تعامل و پیگیری و خواهش و تمنا از قوه‌قضائیه» می‌خواند حاصل شده است.
 
به‌عقیده او، اگر آن‌چه «تلاش‌های سازمان سینمایی» می‌نامید نبود، در سینما وضعیت بغرنجی داشتیم. سهرابی با شاهد گرفتن دوستانش ادعا می‌کرد حتی برای حل مشکلاتی که حل آن‌ها از عهده‌اش برنمی‌آمده، تلاش کرده است. مدیرکل پیشین نظارت بر عرضه و نمایش فیلم این ادعا را در حالی مطرح می‌کرد که سینمای ایران پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ روزگاری پر از اتفاقات تلخ را پشت‌سر گذاشت؛ از احضار، بازداشت و به زندان رفتن سینماگران تا محدود کردن آن‌ها و سختگیری درباره صدور مجوز ساخت فیلم‌ها، همچنین ممنوع‌الکاری‌های بلندمدت بازیگران زن و نیز اوج‌گیری سانسور و ممیزی و رواج ساخت فیلم‌های زیرزمینی و قاچاق فیلم‌ها. 
 
بازگشت به کارویژه اصلی 
صدور پروانه‌های «ساخت و نمایش آثار سینمایی» از وظایف «اداره‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم» زیرمجموعه «معاونت ارزشیابی و نظارت سینمایی» به‌عنوان یکی از سه معاونت «سازمان سینمایی» است. پروانه‌هایی که به‌رغم ادعای سهرابی در «اول و آخرِ ماجرا خواندن سازمان سینمایی» در پی شدت‌گرفتن جریان ساخت فیلم‌های بدون مجوز و تبدیل شدن انتشار نسخه قاچاق به شمشیر داموکلس برای سینماگران، روزبه‌روز بی‌اعتبارتر می‌شوند.
 
در این میان تنها امید باقی‌مانده بازگشت این «اداره‌کل»، «معاونت» و «سازمان» به کارویژه اصلی‌شان در دولت چهاردهم و دوران وزارت سیدعباس صالحی است. کارویژه‌ای که در جلسه معارفه میثم زندی، سرپرست اداره‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم نیز مورد اشاره او قرار گرفت. زندی در بخشی از این جلسه تودیع و معارفه با اشاره به نقش «تنظیم‌گری اداره‌کل تحت مدیریت‌اش» اشاره کرد که اگر کسی فکر کند او و همکارانش می‌توانند برای همه سینما تصمیم بگیرند، خیالی باطل است. 
 
خیالی که برای پی بردن به بطلان آن کافی ا‌ست نگاهی به اسامی آثارِ بی‌نیاز از پروانه‌های ساخت و نمایش انداخت که به‌عنوان نماینده ایران در جشنواره‌های خارجی به نمایش درمی‌آیند و سیاهه پرطول و تفصیل فیلم‌های قاچاق‌شده را دید. سیاهه‌ای که در دوران ریاست محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی دولت سیزدهم با افزوده شدن نام آثاری چون «برادران لیلا»، «تفریق»، «اورکا» «شب، داخلی، دیوار» و... بلندبالاتر از پیش شد و تلاش ناکام اداره‌کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم را در حبس آثار سینمایی، بیش‌ازپیش به رخ کشید.
 
تعداد فیلم‌های قاچاق‌شده در دوران خزاعی چنان رو به تزاید گذشات که رسانه‌ها از آن با تیتر «رکوردشکنی جدید در ریاست محمد خزاعی؛ قاچاق هشت فیلم در یک‌سال» یاد کردند. این‌ همه یادآوری می‌کند در روزگارِ کنونی به هیچ طریقی نمی‌توان مانع از دیده شدن یک اثر هنری ازجمله آثار سینمایی شد و حتی اگر بتوان پرده سینما را از این آثار دریغ کرد، اختیار سینماگران برای ساخت آثار بدون مجوز، همچنین اختیار دکمه‌های خاموش و روشن تلویزیون‌های خانگیِ مردم را برای تماشای نسخه‌های قاچاق نمی‌توان در دست گرفت یا به‌قول یکی از سینماگران، اینقدر سینماگران و سینما را خطرناک نبینید و فکر نکنید که با یک فیلم می‌توان یک جامعه را آشفته کرد. با یک فیلم انقلاب نمی‌شود و باید به هنرمندان و سینماگران اعتماد کرد. 
 
نخستین آزمون پیش‌رو
 با این حساب شاید بتوان نخستین آوردگاه میثم زندی به‌عنوان مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم را حل موانع پیش‌رو بر سر راه اکران عمومی آثاری دانست که موسوم به «آثار بخش ویژه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر» هستند. آثاری چون «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی، «رکسانا» به کارگردانی پرویز شهبازی، «غریزه» به کارگردانی سیاوش اسعدی و «قاتل و وحشی» به کارگردانی حمید نعمت‌الله که حتی از نمایش در بخش ویژه جشنواره هم محروم ماند. آثاری که جملگی آن‌ها به گفته منتقدان نه‌تنها از ارزش‌های سینمایی برخوردارند که دلیل عدم اکران عمومی‌شان سوالی بی‌پاسخ است.
منبع: هم میهن
کد مطلب: ۳۸۰۲۵۳
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت