«همیشه لحظه باران» امیدبخش نسل نو موسیقی ایران!
کنسرت «همیشه لحظه باران» به آهنگسازی بهنام ابوالقاسم یکی از اجراهای آخرین شب از سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر بود که از منظر هنری و فنی حائز اهمیت و بررسی است.
«همیشه لحظه باران» اثر بهنام ابوالقاسم در آخرین شب موسیقی فجر روی صحنه رفت. شاید بتوان اوج این اجرای را در 2 قطعه پایانیاش قلمداد کرد که ارکستر با ترکیب کامل خود به صحنه آمد.
کنسرت «همیشه لحظه باران» نخستین اجرای صحنهای آلبومی به همین نام است. این اثر با آهنگسازی بهنام ابوالقاسم و آواز پوریا اخواص بر روی اشعاری از علیرضا کلیایی شکل گرفته است. قطعات موسیقی به اقتضای مفهوم اشعار، فضاها و ژانرهای متفاوتی را پیش روی مخاطب قرار میدهد. در این اثر همنشینی مثلث شاعر، آهنگساز و خواننده با وجود تنوع فضاهای شعر و موسیقی، یکپارچگی بیشتری بین ارکان قطعات برقرار میکند.
در اجرای دیشب که از ارکستری تقریباً مجلسی بهره میبرد، با ژانر موسیقی فیوژن یا تلفیقی روبرو بودیم که علاوه بر بهره گروه از نوازندگان چیرهدستی چون پدرام فریوسفی نوازنده ویلن و دیگر نوازندگان کوارتت شامل ویلن، آلتو، چلو و کنترباس، و پیانونوازی قدرتمندانه خود سرپرست گروه یعنی بهنام ابوالقاسم، موزیکالیته قطعات اجرایی و ساختار و فرم در آهنگسازی که در آن، آهنگساز خود متاثر از موسیقی کلاسیک غربی است، از نقاط قوت کنسرت «همیشه لحظه باران» محسوب میشود.
در کنسرت دیشب که با قطعه «آینه» آغاز شد، با محوریت پیانو و کفه وزین و سنگین موسیقی کلاسیک غربی مواجه بودیم که بهنام ابوالقاسم پیانیست و آهنگساز خوش آتیه موسیقی پیش روی مخاطبان حاضر در سالن قرار داد.
در ادامه قطعات «تصویر مات»، «حاشا»، «به تمنای تو» و «کجای جهانی» به ترتیب اجرا شد و هر کدام دارای ویژگی های شاخص و بعضا ایراداتی بودند که بیشتر متوجه خواننده کنسرت میشد.
شاید بتوان اوج اجرای دیشب را در دو قطعه پایانی کنسرت «همیشه، لحظه باران» قلمداد کرد که ارکستر با ترکیب کامل خود شامل استرینگ(زهی) کوارتت، سولیست کمانچه، درامز، پیانو و سازهای الکترونیک به صحنه آمد. دینامیک و صدادهی فوقالعاده استاندارد استرینگ به مایستری «پدرام فریوسفی» و تمرینات درستی که قطعا هم با نظارت ابوالقاسم در مقام سرپرست ارکستر و هم بطور جداگانه توسط فریوسفی، مایستر نوازندگان استرینگ سکشن، انجام شده بود، نتیجه اش یک صدا یکدست، حجیم، مخملی بود. آرشههای یکدست، اتصال و کانورت روان پاساژها و میزانها و اجرای سلیس قرینهها و کوک دقیق و انگشتگذاری تاچ و شفاف نوازندگان زهی، از ویژگیهای بارز بخش سازهای زهی این کنسرت بود که میتوان این بخش را بهترین بخش ارکستر مذکور عنوان کرد.
در بخش آهنگسازی نیز، رعایت اصول صحیح آهنگسازی توام با ذوق و سلیقه آفرینش آثاری گیرا و جذاب برای شنونده عام و خاص، بهره از آرتیکولاسیون، هارمونی و کنترپوئن به صورتی غیر متراکم و مینیمال، باعث میشود شنونده در مجموع، تمامیت اثر را به صورتی مطلوب با موزیکالیته بالا، درک کند.
از دیگر نکات بارز کنسرت دیشب می توان به صدابرداری حساس و دقیق این رویداد اشاره کرد که شنونده می توانست صدای تک تک سازها را در حین همنوازی در ارکستر، به طور جداگانه و تفکیک شده بشنود، ضمن اینکه از نظر ولوم و سطح آمپلیفای و بلندا و دیرند صدا نیز به شکلی مطلوب، با صدایی کاملا مهندسی شده، مواجه بودیم صدایی که در مجموع کلیت ارکستر را در رنگین کمانی از اصوات و رنگهای صوتی سازها را به گوش مخاطب میرساند.
در کنسرت «همیشه، لحظه باران» اجرای گروهی تمام گروه در رعایت نوانسها، آکسانها، فورته پیانوها و در سطحی بالاتر، احساسی که فراتر از تکنیک به مدد تمرین و تکرار در ساز نوازنده ها متجلی شده بود، هم به یک اجرای مطلوب و جذاب و شنیدنی ختم میشد.
و اما این اجرا با تمام محاسن و خوبیهایش دو ایراد اساسی نیز داشت. اولین ایراد که به شدت به ایراد دوم وابسته است، اینکه آهنگساز اثر در آفرینش لایت موتیف و موسیقی کلام از محدوده صوتی گستردهای از بمترین تا زیرترین نت فراتر از توانایی خواننده و جای صدای خواننده نوشته بود و دوم اینکه خواننده در اجرای نتهای زیر و همچنین بمترین نتها با مشکل مواجه بود و در برخی میزانها نمیتوانست کوک دقیق نتها بخصوص نتهای بم را بخواند، هرچند ناکوکی های دیشب خواننده در حدی بسیار سختگیرانه از سوی نگارنده این تحلیل عنوان میشود لیکن به این دلیل که کنسرت دیشب اجرایی درجه یک بود و تمام عوامل به بهتری شکل ممکن سکشن خود را به اجرا گذاشتند، همین سطح ارزیابی و توقع از کار را بالا میبرد و در حد و اندازه اجرای موصوف از خواننده انتظار میرفت و لاجرم در همین سطح مورد ارزیابی قرار میگیرد.
خواننده در برخی میزانها نیز با گرفتن سرضرب و ریتم چالش داشت، هرچند نامحسوس لیکن این مورد هم در مبحث ریتم و در سطح کیفی این کار قابل بیان بود، که البته نوازنده پیانو و سرپرست گروه مدام با اشارات دست خواننده را به سر ضرب رهنمون میشد. و به همین دلیل میتواند ایراد اول آهنگساز به ایراد دومش مربوط باشد که چنانچه قرار بود اثری با آن فراز و فرود و محدوده صوتی بنویسد میبایست برای اجرای کلام از خواننده ای بهره میبرد که حداقل یک دانگ یا نیم اکتاو از خواننده حاضر وسعت صوتی بیشتری میداشت، یا اینکه برای خواننده دیشب اثری با وسعت صوتی کمتری تصنیف میکرد.
ناگفته نماند که پوریا اخواص یکی از خوانندگان توانمند نسل جوان است که از جنس و رنگ صدایی منحصر به فرد برخودار است، که بویژه از منظر درک درست شعری و احاطه بر ادبیات، در بین خوانندگان هم نسل خود از بهترینها در خوانش درست کلام و آکسان گذاری و فهم و اجرای دقیق و مطلوبِ بار عاطفی واژگان است.
دیدگاه