کتاب «مادام دوژاپل وافِل بلژیکی دوست داشت» منتشر شد
کتاب «مادام دوژاپل وافِل بلژیکی دوست داشت» نوشته شیما سورن توسط نشر آفتابکاران منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «مادام دوژاپل وافِل بلژیکی دوست داشت» نوشته شیما سورن به تازگی توسط نشر آفتابکاران منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب در دو بخش و جمعاً ۱۳ داستان کوتاه تشکیل شده است.
در این رمان ایرانی خواننده با مادری که به جز یک خانه دراز و بدقواره که ناودانش مدام چکه می کرده و شبها از صدایش اجازه خواب به دیگر اعضای خانه را نمیداد و یک حیاط پر از نعنا و فلفل تازه کاشته شده آشنا میشود و پس از آن روایت پاک کردن نعناها از چهار گوشه حیاط و پیچیدن نانها در چلواری سفید را دنبال میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
مامان میگفت: «کار جنم مرده. مرد پفیوز باشه، اما تنه لش نباشه. نه مثل بابای تنه لشتون که شبیه کفتار اول هر ماه به حقوق من شبیخون میزد و آخر ماه هم به کریستالها و لوازم منزل نازنینم و تلافی زمینهای بی حاصلش رو سر من بدبخت در میآورد.»
شبیه کسی که تازه زمین خورده تنم گرم بود و درد را نمیفهمیدم. هنوز درکی از نبودن تارا و پسرم نداشتم.
مهم هم نبود من اینجا در مرکز زمین بودم، حتی اگر روزی هزار بار با فیلیپ به عناوین مختلف بحث و جدل میکردم، مهم این بود که به مامان زنگ میزدم. به مامان گفتم: «دیدی بلاخره واسه خودم پخش شدم! من هی نقطه می زنم و اونا هی زمین حفر میکنن. تارا هم که نیست به جهنم.»
این کتاب در ۸۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۸۰ هزار تومان عرضه شده است.
دیدگاه